به گزارش
خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، حجتالاسلام والمسلمین سیدابوالفتح دعوتی، نویسنده و پژوهشگر قرآن اخیراً ترجمهای آهنگین از قرآن را انجام داده و جزء سیام و بخشهایی از سور قرآن را برای انتشار در اختیار ایکنا قرار داده است که سوره «النازعات» از ترجمه «آهنگ ماندگار» در ادامه از نظر میگذرد؛
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
وَالنَّازِعَاتِ غَرْقًا ﴿۱﴾
وَالنَّاشِطَاتِ نَشْطًا ﴿۲﴾
وَالسَّابِحَاتِ سَبْحًا ﴿۳﴾
فَالسَّابِقَاتِ سَبْقًا ﴿۴﴾
فَالْمُدَبِّرَاتِ أَمْرًا ﴿۵﴾
يَوْمَ تَرْجُفُ الرَّاجِفَةُ ﴿۶﴾
تَتْبَعُهَا الرَّادِفَةُ ﴿۷﴾
قُلُوبٌ يَوْمَئِذٍ وَاجِفَةٌ ﴿۸﴾
أَبْصَارُهَا خَاشِعَةٌ ﴿۹﴾
يَقُولُونَ أَئِنَّا لَمَرْدُودُونَ فِي الْحَافِرَةِ ﴿۱۰﴾
أَئِذَا كُنَّا عِظَامًا نَّخِرَةً ﴿۱۱﴾
قَالُوا تِلْكَ إِذًا كَرَّةٌ خَاسِرَةٌ ﴿۱۲﴾
فَإِنَّمَا هِيَ زَجْرَةٌ وَاحِدَةٌ ﴿۱۳﴾
فَإِذَا هُم بِالسَّاهِرَةِ ﴿۱۴﴾
هَلْ أتَاكَ حَدِيثُ مُوسَى ﴿۱۵﴾
بسم الله الرحمن الرحيم
«1»به آنان که جانها ستانند سخت و مخوف
«2»و آنانکه جانها بگيرند نرم و لطيف
«3»و سوگند بر آن جهاني شناورگران
«4»به آن تيز پرواز نامآوران
«5»به آنان که تدبير خلقان کنند
«6»در آن جا که درهم بکوبند با صیحهای سخت بنیاد اين آشيان را
«7»و بار دگر باد گر نفخهای باز سازند اين خانه باستان را
«8»بخيزند خلقان و دلها پريشان همه
«9»فروگشته از خوف چشمان همه
«10»و گويند آيا دگر باره آئيم باز؟
«11»پس از آنکه خاکی شديم و غبار
«12»همانا که اين بازگشتی است يکسر زيان
«13»بلی با يکی بانگ خلقان همه
«14»درآيند اندر بساطی بسيط
«15»و آيا رسيدی ترا سرگذشتی ز موسی
إِذْ نَادَاهُ رَبُّهُ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ طُوًى ﴿۱۶﴾
اذْهَبْ إِلَى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَى ﴿۱۷﴾
فَقُلْ هَل لَّكَ إِلَى أَن تَزَكَّى ﴿۱۸﴾
وَأَهْدِيَكَ إِلَى رَبِّكَ فَتَخْشَى ﴿۱۹﴾
فَأَرَاهُ الْآيَةَ الْكُبْرَى ﴿۲۰﴾
فَكَذَّبَ وَعَصَى ﴿۲۱﴾
ثُمَّ أَدْبَرَ يَسْعَى ﴿۲۲﴾
فَحَشَرَ فَنَادَى ﴿۲۳﴾
فَقَالَ أَنَا رَبُّكُمُ الْأَعْلَى ﴿۲۴﴾
فَأَخَذَهُ اللَّهُ نَكَالَ الْآخِرَةِ وَالْأُولَى ﴿۲۵﴾
إِنَّ فِي ذَلِكَ لَعِبْرَةً لِّمَن يَخْشَى ﴿۲۶﴾
أَأَنتُمْ أَشَدُّ خَلْقًا أَمِ السَّمَاء بَنَاهَا ﴿۲۷﴾
رَفَعَ سَمْكَهَا فَسَوَّاهَا ﴿۲۸﴾
وَأَغْطَشَ لَيْلَهَا وَأَخْرَجَ ضُحَاهَا ﴿۲۹﴾
وَالْأَرْضَ بَعْدَ ذَلِكَ دَحَاهَا ﴿۳۰﴾
«16»درآن جا که خواندش خدايش به وادی قدس طوی
«17»برو نزد فرعون، آن کو به طغيان شده است
«18»بگويش که آيا تواند که آيد به راه
«19»که تا بر هدايت شود يا بترسد مگر از خدای
«20»و موسی برفت و عيان داشت آيات کبرای ربّ
«21»و فرعون تکذيب کرد و همی سر بتافت
«22»به فکرت شد و بر هر آن حيلهای دست برد،
«23»فرا خواند مر مردمان را ودادی ندا
«24»که اين خود منم برترينان خدا
«25»پس او را خدايش گرفتی به زنجيرهایی به هر دو سرا
در اينجا به امواج دريا و ديگر سلاسل به ديگر سرا
«26»بلی اندر اين آزمون درسهایی است آن را که میترسيدی از خدا
و تدبير عالم چنين میکند دست پروردگار
که فرعون گردد گرفتار و موسی شود رستگار
«27»و آيا شما خلقتان سختتر باشدی يا مر اين آسمانی که ايزد نمودش بنا
«28»بگسترد تاريکیاش را و هر سان درخشندگی را برآورد از آن
«29»که سقفش برافراشت و بارگاهش بساخت
«30»و آن گه پس از اين زمين را همی گستراند
أَخْرَجَ مِنْهَا مَاءهَا وَمَرْعَاهَا ﴿۳۱﴾
وَالْجِبَالَ أَرْسَاهَا ﴿۳۲﴾
مَتَاعًا لَّكُمْ وَلِأَنْعَامِكُمْ ﴿۳۳﴾
فَإِذَا جَاءتِ الطَّامَّةُ الْكُبْرَى ﴿۳۴﴾
يَوْمَ يَتَذَكَّرُ الْإِنسَانُ مَا سَعَى ﴿۳۵﴾
وَبُرِّزَتِ الْجَحِيمُ لِمَن يَرَى ﴿۳۶﴾
فَأَمَّا مَن طَغَى ﴿۳۷﴾
وَآثَرَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا ﴿۳۸﴾
فَإِنَّ الْجَحِيمَ هِيَ الْمَأْوَى ﴿۳۹﴾
وَأَمَّا مَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ وَنَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوَى ﴿۴۰﴾
فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِيَ الْمَأْوَى ﴿۴۱﴾
يَسْأَلُونَكَ عَنِ السَّاعَةِ أَيَّانَ مُرْسَاهَا ﴿۴۲﴾
فِيمَ أَنتَ مِن ذِكْرَاهَا ﴿۴۳﴾
إِلَى رَبِّكَ مُنتَهَاهَا ﴿۴۴﴾
إِنَّمَا أَنتَ مُنذِرُ مَن يَخْشَاهَا ﴿۴۵﴾
كَأَنَّهُمْ يَوْمَ يَرَوْنَهَا لَمْ يَلْبَثُوا إِلَّا عَشِيَّةً أَوْ ضُحَاهَا ﴿۴۶﴾
«31»برون داشت از دامنش آبها و چراگاهها
«32»و فرمود مر صخره و کوه را استوار
«33»متاعی شما را و هم چارپايانتان را
«34»پس آنجا که آن وقعه سخت کوبنده اندر رسـد
«35»در آن روز انسان بداند چه آورده است
«36»و دوزخ در آنجا شود آشکار
«37»و اما کسی کو رَهِ کفر پيمود و طغيان نمود
«38»و اين سفله دنيای دون را همی برگزيد
«39»پس او را همان آتشين خانه مأوی بود
«40»و امّا کسی کو بترسيد و خود را از آلودگی پاک داشت
«41»پس او را بهشت خداوند مأوی بود
«42»و پرسندت اينان ز روز قيامت و گاه لقايش
«43»چه دانی تو و از چه پنهان کنی ماجرايش
«44»که تنها به سوی خدا باشدی منتهايش
«45»تو تنها يکی منذری هر که را کو بترسد ز روز شمار و مقام خدايش
«46»چو آيندش آنجا تو گویی بر آنان نه بگذشت جز نيمروزی و يا شامگاهش.