به این مناسبت با موضوع تبیین مبانی هنر انقلاب، مشخصات و مؤلفههای جریانی که بتوان بدان هنر انقلاب اسلامی اطلاق کرد، با عبدالحمید قدیریان؛ هنرمند پیشکسوت نقاشی و مدرس دانشگاه، گفتوگویی تربیت دادهایم که در ادامه میخوانید.
عبدالحمید قدیریان از جمله هنرمندان پیشگام نقاشی انقلاب اسلامی است که سالها فعالیت حرفهای در زمینه پرداختن به نقاشی با مؤلفههای اسلامی، دینی و انقلابی داشته و فعالیتی مستمر در حوزه هنری داشته است و منشأ مؤثری در زمینه تربیت هنرآموزانی بوده است که طی این سالها با خلق آثار هنری با محتوای دینی و ارزشی پرداختهاند.
قدیریان همچنین علاوه بر تدریس نقاشی و خلق تابلوهای ماندگار نقاشی، در عرصه سینمای دینی نیز کارنامه درخشانی از خود به یادگار گذارده است که از آن جمله میتوان به طراحی صحنه و مدیر هنری مجموعه تلویزیونی «مریم مقدس(س)» و همچنین مدیریت هنری فیلم سینمایی «ملک سلیمان(ع)» اشاره کرد.
ـ اگر خواسته باشیم تعریفی از هنر انقلاب اسلامی ارائه کنیم، در چند جمله میتوان به مختصات و مؤلفههای آن اشاره کرد؟
هنر انقلاب هنری است که بیانگر ابعاد مختلف انقلاب باشد؛ یعنی چارچوبهایی که برای آن در نظر میگیریم طبیعتاً در قالب انقلاب اسلامی گنجانده شود؛ هنر انقلاب، هنری است که بیانگر اهداف و خصوصیات انقلاب باشد و یا حداقل روشنگر و بسترساز حرکتی تلقی شود که ما را به سمت اهداف انقلاب رهنمون سازد.
واقعیت امر آن است که ما همچنان بعد از نزدیک به 40 سال از زمان پیروزی انقلاب اسلامی به تعریف درستی در زمینه هنر انقلاب نرسیدهایم و پر واضح است که دلیل این امر آن است که همچنان حتی در سطوح بالای حاکمیتی نیز در تبیین اهداف متعالی انقلاب اسلامی میان مسئولان و مدیران نظام اختلاف سلیقه و دیدگاه وجود دارد که این امر به ردههای پایین نیز تسری پیدا کرده تا آنجا که با وجود دارا بودن ساختاری مشخص و کلان که در آن موازین انقلاب مشخص و عیان است اما هیچ یکدلی و یک زبانی را در میان آحاد جامعه در برخورد با این مفهوم مشاهده نمیکنیم.
ما از آنجا که معیارهای درست و اصولی در زمینه انقلاب اسلامی نداریم لذا هر کسی بزعم و سطح فهم و درک خود از منظری به این اصل نگاه کرده و با آن همراه میشود که اغلب نیز به صلاح و صواب نیست؛ در حالیکه همواره از یک امر مهم همواره دچار غفلت شده و میشویم که مبنای انقلاب اسلامی اراده الهی بوده است و ماهیت این انقلاب از همان ابتدا تا آنجایی که در افق و چشمانداز برای آن ترسیم شده است، در چارچوب قرآن حرکت کرده است در حالیکه به دلیل بینش ضعیف و البته آگاهی کمی که از مختصات و چارچوب آن داریم؛ لذا نگاه سلیقهای ما به ماهیت و اصل انقلاب، چندان منطبق با آیات قرآن نیست؛ به مانند آن مثل معروف «فیل در تاریکی» که در نتیجه هر یک از ما در تاریکی به قسمتی از بدنه انقلاب دسترسی پیدا کرده و محسوسات خود را معیار عملکرد خود قرار میدهیم و جالب اینکه با وجود آنکه مسیر خود را قرآنی و الهی قلمداد میکنیم اما به دلیل یکدل نبودن به یک نتیجه واحد که همه ما را به سرمنزل مقصودی که هدف از دعوت انبیای الهی و هدایت ائمه اطهار(ع) است، نمیرساند.
ـ در عرصه عمل پس از پیروزی انقلاب اسلامی و به فاصله کوتاهی وقوع جنگ تحمیلی و هشت سال دفاع مقدس، هنر انقلاب اسلامی تبلور و جهشی چشمگیر یافت و بهویژه در عرصه نقاشی شاهد خلق آثاری بودیم که مصداق و مظهری از هنر انقلاب بود، امروزه روز در تولید اثر هنری که بتوان آن در زمره هنر انقلاب تلقی کرد، چه نکاتی حائز اهمیت است؟
تولید اثر هنری یک تبعه است، یعنی پیامد یک تفکر؛ در شرایط کنونی و با فاصله گرفتن از جریان پرشور انقلاب اسلامی و پس از آن دوران دفاع مقدس که جوی پرالتهاب و پر احساس را بر جامعه حاکم کرد اگر مبنای پرداختن به هنر انقلاب را پیامد یک جریان تفکری بتوان تعریف کرد باید گفت که متأسفانه فاقد چنین مشرب تفکری هستیم.
ما در شرایط کنونی در بحث تولید چه هنری و حتی چه اجتماعی و سیاسی فاقد تفکر هستیم؛ همانطور که اشاره شد در دوران پیروزی انقلاب و دفاع مقدس، شور و اشتیاق و احساسات بر سایر مقولات حاکم بر جامعه برتری داشت اما پس از سپری شدن آن دوران این انتظار میرفت که عقلانیت و نوعی نگرش معرفتی جایگزین شده و بر مناسبات گوناگون اجتماع در همه عرصههای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و هنری حاکم شود که در عمل شاهد چنین اتفاقی نبودیم و این امر موجب شد تا هر یک از آن برداشتها و تلقیات خود را نسبت به هر پدیده موجود داشته باشیم و آن را مثلاً در عرصه خلق آثار هنری بروز دهیم.
ـ پس میتوان گفت به طور مثال در عرصه خلق و پدیدآوردن آثار هنری در راستای مفاهیم و موضوعات و مصادیق انقلابی طی این سالها چندان موفق نبودهایم؟
این امر بدان دلیل است که خلأیی حاصل جایگزین نشدن معرفت بر شور و احساس سالهای نخستین انقلاب وجود دارد؛ امری که رهبری بهدرستی آن را در برههای از زمان تشخیص دادند و علما و اهالی علم و معرفت را تشویق و ترغیب به تبیین معارفی ناب که در اصل مرجع و مشرب تفکری انقلاب اسلامی و باورهای متعالی و مقدس آن است کردند؛ جامعه اسلامی ایران در اوضاع و احوال کنونی بیش از پیش نیازمند حرکتی آگاهانه و رو بهجلو برای رسیدن به مقاصد و اهداف انقلاب اسلامی است که متأسفانه این روند متوقف مانده است و ما همچنان بعد از گذشت دههها از پیروزی انقلاب اسلامی وقتی صحبت از تفکر اسلامی و انقلابی به میان میآید، فوراً ذهنمان به شهید مطهری و منش تفکری او معطوف میشود در حالیکه امروز به نسخهای نوین البته با اتکا به همان مبادی تفکری برای بهبود شرایط فرهنگی و هنری محتاجیم.
ـ در آخر به پیامدهای ناگوار حاکم شدن چنین شرایطی بهویژه در عرصه هنر اشاره کنید؟
اگر هدف و نتیجه براساس آموزههای اسلامی و تفکر جاری در آن که در تار و پود و کالبد بینش انقلابی وجود دارد مشخص و تبیین شود آنگاه شاهد این امر خواهیم بود که فعالیتها در همه عرصهها بهویژه فرهنگی و هنری در یک راستا تا رسیدن به یک هدف متعالی هدفمند به پیش خواهند رفت؛ امروز مدعیانی در عرصه فرهنگ و هنر دم از فعالیتی دینی و قرآنی میزنند که البته به ظاهر عملکرد آنها نیز موجه و در راستای عمل به قرآن و معارف اهل بیت(ع) که مبانی تفکری انقلاب اسلامی است به شمار میرود اما براساس آنچه که گفته شد یعنی برداشت سلیقهای و فهم سطحی هر یک از ما از مفاهیم عمیق و پرمغز دینی و اسلامی است؛ لذا با وجود داعیهدار بودن در هر زمینهای بهویژه هنری، شاهد خروجی هستیم که هر یک بدون در نظر گرفتن دیدگاه رایج در جامعه چه درست و چه غلط حرف خود را میزنند و چون خطکش و معیاری وجود ندارد، لذا نواقص و کمبودهای موجود را در همه عرصهها از جمله سیاسی و اقتصادی و صدالبته فرهنگی و هنری را یا ناشی از بدخواهی و کینهتوزی دشمنان میدانیم در حالیکه غفلت اصلی از جانب خود ماست و البته گاه با فرافکنی ساختار مدیریتی را ناقص و ناکارآمد دانسته و مجبور میشویم برای رفع اتهام از خود به دنبال مقصر در ساختار نظام حاکمیتی و مدیریتی بگردیم.
امیر سجاد دبیریان