کد خبر: 3590218
تاریخ انتشار : ۲۸ فروردين ۱۳۹۶ - ۱۰:۲۹

گفتمان اقتصاد مقاومتی در بین هنرمندان/ تراز رفاه‌طلبی در طراز هنرمندی

گروه هنر: حرکت در جهت اقتصاد مقاومتی در اقشار مختلف رویکرد‌های متفاوتی دارد، اما این موضوع در بین هنرمندان به‌ویژه برخی بازیگران حکایت خاص خود را دارد که نمودی طنزوار از این گفتمان را نمایش می‌دهد.

در آغاز هر سال مقام معظم رهبری در سخنانی، رهنمود لازم را در قالبی شعار سال برای همه ایرانیان بیان می‌کنند. بیانات ایشان نیز بر پایه ضروریاتی است که جامعه بدان احتیاج دارد، بنابراین وقتی نام‌گذاری صورت می‌گیرد، منظور تنها یک بخش خاص نیست، بلکه تاکید ایشان تمامی حوزه‌ها را شامل می‌شود.

بازخوانی گفتمان‌های چند سال اخیر مقام معظم رهبری و مؤلفه‌های مورد تأکید ایشان در شعارهای سال(به‌ویژه سال‌های ۱۳۷۳- ۱۳۷۷ و ۱۳۸۸ - ۱۳۹۳)، نشان از اهمیت تعامل فرهنگ و اقتصاد به‌ویژه مقوله فرهنگ اقتصادی مقاومتی دارد؛ بنابراین گفتمان، تمامی افراد یک کشور می‌بایست الزام رفتارهای صحیح اقتصادی را احساس کنند تا به‌تدریج رفتارها اصلاح و نهادینه شده و نهایتاً به یک فرهنگ پایدار در تمامی عرصه‌های اقتصادی تبدیل شود.

گفتمان اقتصاد مقاومتی

امسال نیز بالتبع سال گذشته مقام معظم رهبری به روی اقتصاد مقاومتی تاکید داشتند، زیرا جامعه امروز به‌شدت از مشکلات اقتصادی رنج می‌بیند. پیام ایشان اگرچه رویکردی اقتصادی دارد، اما تنها به بخش‌های اقتصادی خلاصه نمی‌شود، بلکه حوزه‌های مختلف را در بر می‌گیرد. از جمله این بخش‌ها، هنر هفتم است که مباحث اقتصادی و فرهنگ اقتصادی در آن بسیار جدی است، اما متاسفانه در این حوزه تمایل خوبی برای پرداختن به این موضوع دیده نمی‌شود؛ برای تبیین بهتر بحث به چند موضوع اشاره می‌شود؛

نخست اینکه در بسیاری از مصاحبه‌هایی که از هنرمندان سینما و تلویزیون پخش می‌شود، بارها شنیده‌ایم که آنها از مسائل مادی اظهار نارضایتی می‌کنند؛ در این بین برخی مواقع آن‌چنان گله‌گذاری می‌کنند که تصور می‌شود درآمد آنها از یک کارگر یا کارمند ساده هم کمتر است. این وضعیت در شرایطی است که بازیگران درجه 3 و 4 نیز برای حضور در یک تله فیلم ساده تلویزیونی، میزان دستمزدی می‌گیرند که از حقوق یک سال کارگران هم بیشتر باشد. به بیان دیگر آن کارگر، این مبلغ را در یک سال زندگی خود هزینه می‌کند اما آن بازیگر تنها برای 20 روز جلوی دوربین رفتن و معادل حقوق سالیانه یک کارمند یا کارگر را دریافت می‌کند و باز ناله بی‌پولی سر می‌دهد.

تراز رفاه‌طلبی در طراز هنرمندی
دلیل مسئله فوق را باید در نبود فرهنگ اقتصاد مقاومتی دانست؛ به عنوان مثال بازیگری معروف در برنامه «دورهمی» می‌گوید که هنوز پس از سال‌ها بازیگری مستاجر است که از آن برداشت می‌شود وی در جایگاه مالی پائینی قرار دارد. با اینکه آنها می‌تواند با پولی که برای رهن خانه خود داده‌اند، دو آپارتمان در جنوب شهر بخرند، اما می‌بینیم که در تلویزیون گلایه بی‌پولی می‌کنند! البته این توقع دور از ذهن نیست زیرا بخش وسیعی از این قشر، شأن خود را زندگی در محلات مرفه می‌بینند!

مثالی روشن‌تر در این زمینه به گلایه یکی دیگر از بازیگران از درآمد اقتصادی خود بر‌می‌گردد؛ وی در برنامه‌ای تلویزیونی گفته، به دلیل نبود درآمد کافی، شاید مجبور به مسافرکشی شود، اما وقتی عکس‌های خارج از کشور همان بازیگر را در اینستاگرام می‌بینیم این سوال در ذهن‌مان پیش می‌آید که سفر در کشتی تفریحی با مسافرکشی همخوان است؟ از این دست مثال‌ها به‌وفور می‌توان زد، زیرا در سبک زندگی ما فرهنگ اقتصاد مقاومتی رواج ندارد، البته پرواضح است در این قشر، افراد ارزش‌مداری فراوانی نیز وجود دارند که دغدغه‌شان انسانیت و ارزش‌هاست، اما تعداد این قبیل افراد به اندازه‌ای کم است که در مقایسه با جو غالب به چشم نمی‌آید.

جدا از سبک زندگی، باید سیاست‌های حاکم بر سینما و تلویزیون را هم به‌نوعی مغایر با اصل اقتصاد مقاومتی ذکر کرد؛ به عنوان مثال رسانه ملی به تصور این‌که می‌خواهد در راستای بیانات مقام معظم رهبری عمل کند از بودجه آثار نمایشی کاسته است. این اتفاق باعث شده تا کیفیت کارها به‌شدت پایین آید، چون هزینه کم سبب شده تا سازندگان با تعجیل در ساخت از دقت نظر خود بکاهند، درصورتی‌که این روش در حقیقت دور ریختن بیت‌المال است.

پخش فیلم‌های هالیوودی از سیما؛ حرکتی مغایر با اقتصاد مقاومتی

معضل دیگری که در تلویزیون وجود دارد و به‌نوعی از آن می‌توان به عنوان برنامه‌ای مغایر با شعار اقتصاد مقاومتی نام برد، به عدم حمایت تلویزیون از سینما مربوط می‌شود؛ زیرا متاسفانه در ایامی چون نوروز یا دیگر مناسبت‌ها هنگامی‌که بحث سرگرمی پیش می‌آید پخش فیلم‌های خارجی به‌وِیژه هالیوودی مهم‌ترین رویکرد تلویزیون است، در صورتی‌که می‌شود با پخش فیلم‌های ایرانی هم به رونق سینما کمک کرد و هم این‌که به‌نوعی از تولیدات ملی حمایت به عمل آورد، ولی متاسفانه هر بار که این نقد به مسئولان سیما وارد می‌شود، آنها با توجیهاتی بی‌اساس آن را رد می‌کنند.

در این حوزه بحث‌های بیشتری نیز می‌توان مطرح کرد؛ برای مثال جایگاه سبک زندگی ایرانی – اسلامی در تولیدات سینما و تلویزیون، موضوع مهم دیگری که آن هم نیاز به توجه لازم دارد، اما همه این ضعف‌ها تنها یک نکته را به ما ثابت می‌کند، آن‌هم این‌که معمولاً حفظ صندلی برای هر مدیری بیش از هر امری اهمیت دارد، پس بی‌راهه نیست که وضعیت نامناسب فعلی عل‌رغم تأکیدات و دغدغه‌های رهبر معظم انقلاب همچنان ادامه پیدا کند.

داود کنشلو
captcha