به گزارش
خبرگزاری بینالمللی قران (ایکنا)، به نقل از روابط عمومی دبیرخانه هیات حمایت از کرسیهای نظریه پردازی، نقد و مناظره، پیش اجلاسیه کرسی نظریه پردازی «عدل شبکهای» با همکاری پژهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و دبیرخانه کرسیهای نظریه پردازی برگزار شد.
در این نشست علمی که با ارائه حجتالاسلام والمسلمین عبدالحمید واسطی همراه بود، حجتالاسلام والمسلمین احمد واعظی، حجتالاسلام والمسلمین ابوالفضل ساجدی و عبدالله نصری به عنوان شورای داوران و حجتالاسلام والمسلمین نجف لکزایی، حجتالاسلام والمسلمین غلامرضا بهروزیلک، محمود حکمتنیا، عادل پیغامی، به عنوان شورای ناقدان در این پیش اجلاسیه حضور داشتند.
حجتالاسلام واسطی در تبیین این نظریه گفت: تعیین معادلات برای محاسبه عدالت، نیاز به نظریهپرداز دارد تا بر اساس شاخص ها و قوانینی که از آن بدست میآید بهتوان فرمول محاسبه عدالت را تنظیم کرد.
وی ادامه داد: این نظریه در پی دستیابی به دستگاه معرفتی محاسباتی در عدل است. پیشنهاد ارائه شده با عناوین «عدل شبکهای» بیانگر مقیاس محاسبه عدالت (در مقیاس شبکه هستی) و محورهای لازم در محاسبه عدالت (مطلوبیت جسمی، قکری و روحی، محیطی، جمعی و پایدار) و قوانین پایه محاسبه عدالت (مبتنی بر مدل نیازها در کلیه سطوح نیازها و مبتنی بر فهرست روشهای مشترک انسانی و مبتنی بر روش تصمیمگیری بهینه انسانی) میباشد.
واسطی افزود: این نظریه یک نظریه وجودگرایانه است و در یک پارادایم حکمت متعالیه تعاریف شده است و با روش تحقیق شبکهای (امتداد حکمت متعالیه در روششناسی) شکل گرفته است و بر اساس کلیه مفهوم رشد شبکهای جهتدهی گردیده است و از خروجیهای آن پیشرفت شبکهای، رفاه شبکهای، برنامهنویسی شبکهای، تامین اجتماعی شبکهای و بازار شبکهای است.
این استاد دانشگاه ادامه داد: موضوع آن است که مفهوم اولیه عدالت که دادن حق به ذی حق است، ابتناء آن بر مبانی تصوری و تصدیقی پیشینی بسیاری را نشان میدهد؛ و این نظریه تلاش دارد با استفاده از روش «تحلیل مفهومی» اسلام به زیر ساختهای عدالت نفوذ کند و سپس بر اساس دیدگاه اقتباس شده از آموزههای اسلام، مفهوم عدالت را باز مهندسی کند و آن را در قالب یک دستگاه معرفتی (نظریه) ارائه دهد تا بتوان از آن، خروجیهای متناسب با حیطههای مختلف زندگی بشر را استنتاج کرد.
وی در ادامه گفت: اما پرسش این است که «عدل شبکهای » چیست؟ چرا مهم است؟ و چگونه طرحریزی آن امکانپذیر است؟ شاخص تحقق «عدل» و راهبرد تحقق آن چیست؟ چگونه تصمیم و رفتاری عادلانه است؟
وی گفت: مرحوم علامه طباطبايى(ره) چنين نوشتهاند: «حقيقت عدل برپا داشتن مساوات است و برقرارى موازنه بين امور، بهطورى كه هر چيزى سهم مورد استحقاق خويش را داشته باشد و همه امور، در جایگاه مستحق خويش قرار گيرند. پس عدل در اعتقاد، آن است كه به حق ايمان آورد و عدل در افعال فردى، آن است كه به آنچه سعادت او را تامين مىكند، عمل كند و از آنچه كه موجب تيرهروزى او است، اجتناب نمايد. عدل در ميان مردم آن است كه هر شخصى را در جاىگاه مورداستحقاق عقلى، شرعى و عرفى آن قرار دهد.
وی ادامه داد: در برخی نظرياتی كه به جهت تئوریسازی برای عدالت ارائه شده است، از شاخصه "فرصتسازی برابر" بهعنوان جوهره عدالت ياد میشود، اين تئوری حداقل برای يک سوال بايد پاسخی منطقی داشته باشد تا انسجام آن از بين نرود، سوال اين است كه؛ براي كسانی كه از نظر توانايی و امكانات، ضعيفتر از بقيه هستند، در فضاي فرصتهاي برابر چه بهره و نصيبي وجود دارد؟
این استاد حوزه و دانشگاه با تعریف پیشنهادی خود از عدل گفت: عدل، نسبتي ميان امكانات و نيازها و هزينههاست كه سبب شود همه عناصر مرتبط با موضوع بتوانند بهسوي كمال طبيعي خودحركت كنند (اِعطَاءُ كُلْ ذِيحَقّ حَقَّه). اين تعريف حاوي موارد زير است:
1. انحصار به انسان ندارد، محيط زيست و موجودات مرتبط با زندگي انسان را نيز در بر ميگيرد.
2. شاخص "هر چيزي حداقل بهاندازه نيازش، بهره ببرد و حداكثر به اندازه توانش از او خواسته شود" را در بردارد.
3. به شاخص فوق محدود نشده و به شاخص"حركت به سوي رشد و كمال" نيز توسعه يافته است.
4. شاخص "بهفعليت درآمدن قوا واستعدادها" را ارائه كرده است.
5. ميان نيازهاي صادق و كاذب، قواي مثبت و منفي تمايز داده است.
6. هدفمدار است.
7. امنيت كار و سرمايه را تواما در بردارد.
8. ضرورت توازن ميان رعايت حقوق فرد وحقوق جمع را ارائه نموده است (هويت توازنگرايانه).
این استاد دانشگاه در تبیین نتایج، آثار و لوازم پذیرش نظریه گفت:
1. در صورت پذیرش مفهوم فوق از عدالت، «عدل» باید بهصورت «شبکهای» باشد. «عدل شبکهای» یعنی معادله مطلوبیتی که برآیند 5 مولفه باشد: مطلوبیت جسمی، مطلوبیت فکری روحی، مطلوبیت جمعی (خانواده، شهر، کشور، بینالملل)، مطلوبیت محیط زیستی، مطلوبیت پایدار (با میل به سمت بینهایت) دارد. یعنی: هر کسی هر تصمیمی میخواهد بگیرد باید نفع و ضرر جسم، فکر و روح، محیط، دیگران و ابدیت را باید محاسبه کند و بدون در نظر گرفتن یکی از موارد فوق، تصمیم «عادلانه» نگرفته است و رفتار عادلانه نخواهد داشت. دين، انسان را بهسوي لمس و احساس علم، قدرت و حيات نامحدود (ورود در جهانهاي آسماني و اتصال به خدا) ميخواند. انسان در شبکه متعامل هستي زندگي ميكند و براي اينكه بتواند لمس و احساسي را در درون خود ايجاد كند مجبور است عوامل و متغيرهاي فردي (بدني، فكري، احساسي) و جمعي مرتبط با موقعيت خود را تنظيم كند؛ بر اين اساس، بدون برنامه براي زندگي فردي و جمعي از رسيدن به هدف محروم خواهد شد؛ چگونگي تنظيم متغيرهاي فوق، نيازمند اطلاع از متغيرهاي ماورايي و كميت و كيفيت تاثيرآنها در متغيرهاي دنيايي است؛ اديان، با احاطه بر اين متغيرها، براي حركت انسان به سوي اين هدف، دستورالعملهايي دادهاند؛ اين دستورالعملها برآيند حركت انسان را در شبكة هستی، بهسوي هدف قرار ميدهد؛ چنين برآيندسازي بهوجود آورنده عدل است.
وی افزود: بنابراين ميتوان گفت: از منظر برونديني، هدف نهايي دين، شهود خدا(موجود بينهايت) است و هدف مياني دين، برقراري عدل شبكهاي در هستي است. برنامه اجرايي براي رسيدن به اين اهداف، نيازمند وجود مقدمات و زمينههايي است كه عقل، آنها را بهعنوان جزءالعله ضروري ميبيند كه عبارتند از: بقاء و سلامت «نفس و نسل»، بقاء و سلامت «عقل و فكر»، بقاء و سلامت «دين»، بقاء و سلامت «اجتماع»، بقاء و سلامت «محيط». بنابراین برای دستیابی به الگوی پیشرفت باید شاخصها و فرآیندهای تحقق «عدالت فردی، عدالت جمعیتی، عدالت عقلانی، عدالت علمی، عدالت برنامهای، عدالت اجتماعی، عدالت محیط زیست» و کلیه عدالتهای مضاف، تعیین شوند.
واسطی در نتیجه گیری از صحبت های خود گفت: محاسبه میزان و کیفیت دسترسی موجودات به امکانات برای رفع نیازهایشان در مقیاس شبکه ای، عدالت در مقیاس شبکه هستی است.
بنا به این گزارش پس از ارائه حجتالاسلام واسطی اقدان نقدهای خود را در قالب نکات روشی، نقد نتایج و دستاوردها، نقد آزمون و فرضیه و ... مطرح کردند. که واسطی نیز پاسخ آنها را ارائه کرد. در نهایت اعضای شورای داروان با نمره 95 این طرحنامه را به عنوان نوآوری مورد پذیرش قرار دادند.