به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) این تعبیر که دوران رقابتها تمام شد و رفاقتها آغاز شده، ادبیاتی است که در هر چهار سال با یک انتخابات به خصوص انتخابات ریاست جمهوری شنیده میشود. نگارنده در صدد نفی و رد این تعبیر و سخن به صورت مطلق نیست؛ رفاقت بدیهی است که همیشه خوب است و بعد از انتخابات و رقابتهای انتخاباتی هم صدالبته پسندیده ولی آیا این همه کار است؟ آیا اگر ادبیات سیاسی و رقابتهای سیاسی ما منطبق بر آموزههای قرآنی بود؛ باز هم این سخن جای چندانی داشت؟ قرآن کریم فرموده است: «... وَلَا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ أَنْ صَدُّوكُمْ عَنِ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ أَنْ تَعْتَدُوا وَتَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَالتَّقْوَى وَلَا تَعَاوَنُوا عَلَى الْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ»(آیه دوم سوره مبارکه مائده)؛ و البته نبايد كينهتوزى گروهى كه شما را از مسجد الحرام باز داشتند شما را به تعدى وادارد و در نيكوكارى و پرهيزگارى با يكديگر همكارى كنيد و در گناه و تعدى دستيار هم نشويد و از خدا پروا كنيد كه خدا سخت كيفر است. این تعابیر محکم قرآن کریم و دعوت به برخورد عادلانه و دور از تعدی با مشرکانی است که روزی مسلمین را از ورود به مسجدالحرام یعنی مقدسترین نقطه عالم باز داشته بودند؛ روی این سخن به هیچ وجه کسانی نیست که در داخله محیط یک کشور اسلامی زیست میکنند؛ لذا وقتی دستور قرآن کریم برای برخورد با مشرکانی که روزی مشرک لجوج بودند این است برخورد مسلمین با یکدیگر چگونه باید باشد؟ در انتهای آیه نیز بر تعاون در برّ و نیکی و تقوا تاکید شده و با تعبیر عقاب شدید گویا خداوند به همه میفهماند که مهمترین راه تقوای اجتماعی و ارتقاء آن در جامعه در گرو تعاون در نیکی، بر و پرهیز از تعاون در اثم است.
حضرت حق در آیات متعدد دیگری میز بر وحدت میان مسلمین اعم از هر فرقه و مذهب و گروه تاکید فرموده است و براساس اتفاق میان علمای اسلامی، کسی که شهادتین بر زبان جاری کند مشمول اسلام است و در دایره مسلمین و وحدت اسلامی وارد میشود. بارزترین آیه در زمینه برخورد مشفقانه و مومنانه و رحمانی با مجموعه امت اسلامی در آیه آخر سوره مبارکه فتح بیان شده است آن جا که قرآن کریم میفرماید: «مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَالَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ تَرَاهُمْ رُكَّعًا سُجَّدًا يَبْتَغُونَ فَضْلًا مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَانًا سِيمَاهُمْ فِي وُجُوهِهِمْ...»(29 فتح)؛ محمد[ص] پيامبر خداست و كسانى كه با اويند بر كافران سختگير [و] با همديگر مهربانند آنان را در ركوع و سجود مىبينى فضل و خشنودى خدا را خواستارند...». با این تعبیر تکلیف مسلمین در برخورد با یکدیگر در جامعه اسلامی روشن است.

خوب است سری به 20 روز رقابتهای انتخاباتی ریاست جمهوری به خصوص مناظرات بزنیم؛ این مناظرات آیا شباهتی به «رحماء بینهم» داشت؟ مگر نه اینکه امام علی(ع) فرمود «الناس علی دین ملوکهم»؛ مردم بر دین حاکمان خود هستند؛ وقتی نامزدهای ریاست جمهوری برای به دست آوردن این جایگاه که به حق مسندی برای خدمت است از بذل هیچ ناسزا و دشنام و اتهامی نسبت به یکدیگر خودداری نمیکنند از مردم چه باید توقع داشت؟ اگر چه مردم به ویژه در سالیان اخیر نشان دادند که در سیاستورزی اخلاقمدارانه از ملوک خویش جلوترند.
اصل رقابت امری عقلایی و پسندیده است؛ قرآن کریم در سوره مبارکه واقعه با برشمردن وضعیت انسان در قیامت و تقسیم آنان به سه گروه اصحاب میمنه، اصحاب مشئمه و سابقون السابقون بر بهتربودن وضعیت سابقون نسبت به گروههای دیگر تاکید فرموده و در آیات متعدد دیگر نیز بر سبقت در بر و جلب رحمت و مغفرت الهی تاکید دارد؛ پس اصل مسابقه و رقابت امری پسندیده و عقلایی است ولی میدان مسابقه و هدف از آن از دید قرآن کریم به دست آوردن رحمت و مغفرت الهی است و حتی اگر بپذیریم که رقابت، رقابت است و کسی که وارد این گود میشود باید پی همه چیز را بر تن خویش بمالد آیا عقل حکم نمیکند که برای آن قاعدهای عقلایی تدوین و ترسیم کنیم و پا را از حد عقل فراتر نگذاریم که وجه ممیزه انسان است؛ آیا در جامعهای که قرار است قانون اساسی آن، قرآن باشد و مهمترین آموزههای اجتماعی این قانون اساسی، بر نفی مسخره کردن گروهی توسط گروه دیگر، بر نفی تهمت و نسبت دادن سخنان دروغ و القاب زشت به همدیگر و نفی بر برخورد توام با سوء ظن و تجسس و ...تاکید فرموده و برای مرتکبان آن مجازات بدی تعیین میکند مگر آن که از اعمال خویش توبه کنند چنین رقابتهایی شایسته است؛ آیا با گفتن این تعبیر که «رقابت تمام شد و رفاقت آغاز شد» به همین سادگی همه چیز حل و فصل خواهد شد؟ آیا بذر کینه و خشمی که طرفین در این منازعات در دل خود و طرفدارانشان میپاشند محصولی بهتر از خشونت و لجبازی و انتقام خواهد داشت؟ مگر آن که تصور کنیم اگر گندم بکاریم جو درو خواهیم کرد؛ آیا بهتر نیست که همه به سهم خود به رقابت در سایه رفاقت و رقابت در پرتو اخلاق به عنوان بدیهیترین آموزه قرآنی بازگردند و این تعبیر غربی اومانیستی «رفاقت بعد از رقابت» که به هر قیمتی هم صورت می گیرد را که در سیاستورزی جمهوری اسلامی در حال نهادینه شدن است رها کنند؟. آیا بهتر نیست به جای آن که ذائقه ملت را با تهمت و دروغ و سوء ظن و چندین صفت زشت عادت دهیم و بعد هم برای توجیه بگوییم رقابت تمام شد و رفاقت آغاز؛ از ابتدا رقابتی توام با رفاقت و در عین حال همراه با نقد منصفانه، مستند و قاطعانه برنامههای یکدیگر داشته باشیم تا محصول بهتری از انتخابات برای کشور بچینیم.
البته نباید نقش نهادهای فرهنگساز در این مسئله را هم نادیده گرفت و اساسا یکی از رسالتهای این نهادها مانند حوزه آن است که مولفههای سیاستورزی قرآنی و عاقلانه را برای سیاستمداران ترسیم کنند.
علی فرجزاده