به گزارش
خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا)، حجتالاسلام والمسلمین سیدابوالفتح دعوتی، نویسنده و پژوهشگر قرآن اخیراً ترجمهای آهنگین از قرآن را انجام داده و جزء سیام و بخشهایی از سور قرآن را برای انتشار در اختیار ایکنا قرار داده است که ترجمه آیات ۱ تا 36 سوره «المطففین» از ترجمه «آهنگ ماندگار» در ادامه میآید؛
بسم الله الرّحمن الرّحيم
وَيْلٌ لِّلْمُطَفِّفِينَ ﴿۱﴾
الَّذِينَ إِذَا اكْتَالُواْ عَلَى النَّاسِ يَسْتَوْفُونَ ﴿۲﴾
وَإِذَا كَالُوهُمْ أَو وَّزَنُوهُمْ يُخْسِرُونَ ﴿۳﴾
أَلَا يَظُنُّ أُولَئِكَ أَنَّهُم مَّبْعُوثُونَ ﴿۴﴾
لِيَوْمٍ عَظِيمٍ ﴿۵﴾
يَوْمَ يَقُومُ النَّاسُ لِرَبِّ الْعَالَمِينَ ﴿۶﴾
كَلَّا إِنَّ كِتَابَ الفُجَّارِ لَفِي سِجِّينٍ ﴿۷﴾
وَمَا أَدْرَاكَ مَا سِجِّينٌ ﴿۸﴾
كِتَابٌ مَّرْقُومٌ ﴿۹﴾
وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِّلْمُكَذِّبِينَ ﴿۱۰﴾
الَّذِينَ يُكَذِّبُونَ بِيَوْمِ الدِّينِ ﴿۱۱﴾
وَمَا يُكَذِّبُ بِهِ إِلَّا كُلُّ مُعْتَدٍ أَثِيمٍ ﴿۱۲﴾
إِذَا تُتْلَى عَلَيْهِ آيَاتُنَا قَالَ أَسَاطِيرُ الْأَوَّلِينَ ﴿۱۳﴾
كَلَّا بَلْ رَانَ عَلَى قُلُوبِهِم مَّا كَانُوا يَكْسِبُونَ ﴿۱۴﴾
كَلَّا إِنَّهُمْ عَن رَّبِّهِمْ يَوْمَئِذٍ لَّمَحْجُوبُونَ ﴿۱۵﴾
ثُمَّ إِنَّهُمْ لَصَالُوا الْجَحِيمِ ﴿۱۶﴾
ثُمَّ يُقَالُ هَذَا الَّذِي كُنتُم بِهِ تُكَذِّبُونَ ﴿۱۷﴾
كَلَّا إِنَّ كِتَابَ الْأَبْرَارِ لَفِي عِلِّيِّينَ ﴿۱۸﴾ وَمَا أَدْرَاكَ مَا عِلِّيُّونَ ﴿۱۹﴾
بسمالله الرحمن الرحيم
«1» اَيا واي و اِي واي بر کم فروشان
«2» کساني که چون ميستانند افزون ستانند
«3» و چون ميفروشند همواره با دیگران کمفروشي کنند
«4» ندانند آيا که يک روز مبعوث بايد شدن
«5» به اندر يکي بارگاهي عظيم
«6» در آنجا که آيند خلقان به درگاه پروردگار
«7» نه هرگز که طومار بدکار مردم به سجّين بود
«8» و آيا چه داني که چون است آن سهمگين جايگاه
«9» کتابي است بنوشته روشن ابا دفتر روزگار
بخواند همي نامه کافران آشکار
«10» پس اي دون همي واي بر منکران
«11» همانان که تکذيب کردند روز جزا را
«12» و منکر نگردد مرآن را مگر خيره عدوانگر زشتکار
«13» چو آيات ما بشنوندش بگويند افسانههایی ز پيشينيان
«14» که زشتی کردارشان پرده زد بر دل و جانشان
«15» و آنان در آن روز محروم مانند از فيض ديدار رب
«16» بناچار پس راه گيرند اندر جحيم
«17» و گويندشان هان ببينيد آنرا که منکر شديدش همی پیش ازاین
«18» و اما که مرقوم نيکان بود در يکي دفتر برترين
«19» چه داني که خود چيست آن دفتر برترين
كِتَابٌ مَّرْقُومٌ ﴿۲۰﴾
يَشْهَدُهُ الْمُقَرَّبُونَ ﴿۲۱﴾
إِنَّ الْأَبْرَارَ لَفِي نَعِيمٍ ﴿۲۲﴾
عَلَى الْأَرَائِكِ يَنظُرُونَ ﴿۲۳﴾
تَعْرِفُ فِي وُجُوهِهِمْ نَضْرَةَ النَّعِيمِ ﴿۲۴﴾
يُسْقَوْنَ مِن رَّحِيقٍ مَّخْتُومٍ ﴿۲۵﴾
خِتَامُهُ مِسْكٌ وَفِي ذَلِكَ فَلْيَتَنَافَسِ الْمُتَنَافِسُونَ ﴿۲۶﴾
وَمِزَاجُهُ مِن تَسْنِيمٍ ﴿۲۷﴾
عَيْنًا يَشْرَبُ بِهَا الْمُقَرَّبُونَ ﴿۲۸﴾
إِنَّ الَّذِينَ أَجْرَمُوا كَانُواْ مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا يَضْحَكُونَ ﴿۲۹﴾
وَإِذَا مَرُّواْ بِهِمْ يَتَغَامَزُونَ ﴿۳۰﴾
وَإِذَا انقَلَبُواْ إِلَى أَهْلِهِمُ انقَلَبُواْ فَكِهِينَ ﴿۳۱﴾
وَإِذَا رَأَوْهُمْ قَالُوا إِنَّ هَؤُلَاء لَضَالُّونَ ﴿۳۲﴾
وَمَا أُرْسِلُوا عَلَيْهِمْ حَافِظِينَ ﴿۳۳﴾
فَالْيَوْمَ الَّذِينَ آمَنُواْ مِنَ الْكُفَّارِ يَضْحَكُونَ ﴿۳۴﴾
عَلَى الْأَرَائِكِ يَنظُرُونَ ﴿۳۵﴾
هَلْ ثُوِّبَ الْكُفَّارُ مَا كَانُوا يَفْعَلُونَ ﴿۳۶﴾
«20» نگارين کتابي نوشته ابا سينه روزگار
«21» گواهي دهندش مقرب عباد
«22» همانا گرانمايه ابرار باشند اندر نعيم
«23» بر اورنگهایی نظارت کنان
بسی برتر از تختگاه زمين
«24» عيان گشته بر چهرشان جلوه جنت جاودان
«25» بنوشنداز سرسبویی چنان انگبيـن
«26» خِتامش به مشک و به عنبر عجين
و هشيار مردم ببايد شتابند اندر حياتی چُنين
«27» مزاجش بسان نسيمی بهشتي نشاط آفرين
«28» بنوشتد از آن بندگان مقرب به کام
«29» گنه کار مردم به سخريه بر مومنان خنده ميداشتند
«30» و چشمک زنان ميگذشتند و بس طعنهها ميزدند
«31» و چون نزد خويشان خود ميشدند بسي غره و شادمان ميشدند
«32» که گمراه ميخوانده بودند مر مومنان را
«33» و تقويم آينده مومنان نبودی به دلخواه اين خیرهسر کافران
«34» بناچار امروز اينجا بخندند بر کافران مومنان
«35» زده تکيه بر تختها ناظران
«36» نه آيا رسـيدی به کفار پاداش کردارشان