کد خبر: 3625231
تاریخ انتشار : ۱۱ مرداد ۱۳۹۶ - ۰۸:۱۴
داودی عنوان کرد:

ظهور مضامین نو در شعر رضوی/ شعرها زنده‌تر شده‌اند

گروه ادب: علی داودی درباره شعر رضوی گفت: این نوع شعر در دهه‌های اخیر دارای مضامین نو بوده و شاهد سرودن شعرهای زنده‌تری از شاعران هستیم.

علی داودی، شاعر در گفت‌وگو با خبرگزاری بین‌المللی قرآن (ایکنا) درباره شعر رضوی گفت: امام رضا(ع) تنها امامی است که حرم شریفش در کشورمان است و سفر به مشهد و زیارت آن حضرت، خاطرات شیرین بسیاری را برای همگان داشته است و نوعی رابطه عاطفی و قلبی نسبت به امام رضا(ع) وجود دارد؛‌ از این رو ارادت به ساحت امام رضا(ع) از سوی شاعران یک جوشش عمیق بوده و توانسته‌اند در حوزه شعر و ادبیات، عشق و علاقه خود به آن حضرت را نشان دهند.

وی افزود: در سال‌های اخیر شعر آئینی توسعه و گسترش بسیاری پیدا کرده و و با توجه به تقسیم‌بندی‌های مهم این نوع شعر، شعرهای مذهبی به ویژه در رابطه با اهل بیت(ع) از جمله شعرهای علوی، رضوی، عاشورایی و ... تخصصی‌تر شده‌اند و جشنواره‌هایی که در این راستا راه‌اندازی و برگزار شده‌اند نیز به این موضوع کمک کرده است. 

داودی در ادامه عنوان کرد: شعرا در قالب‌های مختلف شعری، کار می‌کنند و به نظر می‌رسد در کنار شعرهای سنتی و کلاسیک، شعرهای نو و سپید نیز جایگاه خود را پیدا کرده و شاهد خلق شعرهای فاخر و ماندگار رضوی هستیم که در یکی دو سال اخیر توجه خاص‌تری به این قالب‌ها شده است؛ از این رو گذر زمان نشان می‌دهد که تغییر قالب، آثار مثبتی را در پی داشته است. 

این شاعر تصریح کرد: در شعرهای رضوی اخیر، موضوعات، دریافت‌ها و کشف‌های نو دیده می‌شود، چرا که چند سال گذشته این ذهنیت وجود داشت که شعر رضوی کلیشه‌ای و تکراری شده، اما در حال حاضر مضامین جدیدتر و شعرهای تازه‌تر و زنده‌تری بروز و ظهور کرده‌اند، شعرهای زنده به این معنی نیست که شعرهای دیگر مرده هستند، بلکه منظور این است که شعرهای رضوی اخیر، اثرگذارتر بوده و مخاطب با آن ارتباط بهتری پیدا می‌کند. 

وی ادامه داد: شعرا در گذشته، تمرکز بیشتری بر سرودن قصیده‌های رضوی و مدح و ستایش امام رضا(ع) داشتند اما در دهه اخیر بیشتر به واگویه‌ها و درد و دل‌های شخصی پرداخته می‌شود، به این معنی که شاعر زندگی فردی و اجتماعی خود را به امام رضا(ع) پیوند می‌زند و در واقع، خود شاعر موضوع اصلی در شعر رضوی است و شاعر راحت‌تر سخن می‌گوید. 

در ادامه یک شعر رضوی در قالب نیمایی را از وی می‌خوانید؛

«از در نه
از همین پنجره که هوایی‌تر است می‌آیم
چرا نه
وقتی بلند پروازترین‌ها
بال خود را گره می‌زنند به قفس فال فروشی‌ها
چرا نه
وقتی کاسه دریا پر می‌شود از آب سقاخانه
وقتی مردم
خرد و ریز در آئینه‌ها راه می‌روند
و چون ماهی قطعه قطعه در سقف جابجا می‌شوند
نگاه می‌کنم به دشت طلایی
هیچ آهویی نیست!
صداها همه صیادند که به ضمانت تو
آمده‌اند چیزی شکار کند
دلی، گریه‌ای، شعری!
چرا نه
وقتی تلو تلو واگن‌ها
طبل ریز می‌زند
و قطار سنگین و شادمان
در نقاره‌اش می‌دمد
وقتی هنوز کله انگور
کامم را تلخ می‌کند
در آیینه‌ها دقیق شوم و
دل‌های شکسته را می‌شمارم
انگشت‌های اعداد تمام می‌شود و من هنوز تکرار یک حرفم
آسمان با بچه‌های نیم قدش
حیات‌ها را دور می‌زند
مُشتری سر از بازار رضا در می‌آورد
من پشت پنجره‌ای در کوچه شهید سلیمانی تهران
پر کبوتر جمع می‌کنم
و انگشت‌هایم بوی عطر سیدجواد می‌دهد
حالا دیگر...
*
دور از چشم خادم‌ها
خورشید از پنجره مسافرخانه
به زیارت تو می‌تابد!»

captcha