به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) هادی صادقی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه قرآن و حدیث امروز 9 آبان ماه در نشست علمی«نقد دیدگاههای سکولاریستی نسبت به وحی قرآنی» در مرکز تخصصی تفسیر حوزه علمیه با اشاره به تبیین معنا و مفهوم سکولار گفت: سکولاریسم را میتوان با توجه به ریشه آن، امر بیرون معرفت در برابر امر مقدس تعریف کرد یا هر چیزی که ارتباطش با عالم قدس، قطع و یا ضد آن باشد، سکولار گفته میشود. نویسنده و محقق قرآنی با بیان اینکه به امور غیردینی، سکولار گفته میشود ادامه داد: اینکه ما در امور دینی از منظر سکولاریسم بررسی کنیم در ظاهر امری متناقض نماست ولی به هر حال این مسئله رخ داده و عدهای تلاش دارند که امور دینی را غیرالهی توصیف و مرکز قدسی عالم یعنی خدا را نادیده بینگارند مثلا وقتی از فقه سخن میگویند مقالاتی در فرایند سکولار شدن فقه در حوزه مینویسند.
صادقی بیان کرد: در دهههای اخیر به ویژه ده ساله اخیر تلاشهای زیادی شده است که وحی به گونههای غیرالهی تفسیر و نقش خدا را در آفرینش قرآن یا به طور کلی نادیده گرفته و یا به حداقل برسانند؛ در گذشته گفته میشد که خداوند مفهوم را در روح پیامبر آفریده و کار پیامبر است که آن را زمانی و مکانی و عربی کرده و لفظ ببخشد.
نویسنده کتب متعدد در مقوله دین و پلورالیزم بیان کرد: میگویند خداوند محصور الفاظ و تاریخ و زبان نیست پس اگر او چیزی ایجاد کند نقش مبهم و حیرتآفرین فارغ از زمان و مکان در جان پیامبر آفریده و جان ایشان است که به آن مفهوم القاء شده، صورت و لفظ میدهد؛ در این تفکر، نوعی نقش برای خدا هم قائل شده اما به تدریج شاهد هستیم که نقش خدا نیز به طور کلی در تحلیلهای دهههای بعد حذف شده و دیگر از آن بحث هم نمیشود؛ صاحبان این تفکر میگویند در قوه خیال پیامبر چیزی شکل گرفته و بعد به صورت عربی لفظ میبندد و زمانمند و مکانمند میشود.
صادقی با بیان اینکه هر قدر جلوتر میآئیم مباحثی مانند رویاهای رسولانه و مباحث سکولاریستیتر مطرح میشود تصریح کرد: عرفا وقتی از این امور بحث میکردند نقش خداوند را به صورت پررنگ داشتند ولی سکولارها این نقش را به کلی منکر میشوند.
این استاد حوزه و دانشگاه عنوان کرد: اولین نتایج این نوع تفکر آن است که وقتی شما به قرآن مراجعه کنید احکام آن تاریخی و محصور در یک قوم و زبان و فرهنگ است و اگر از زمان دیگری بخواهید سخن بگویید آن دوره گذشته است و در نهایت نتیجه قهری آن بی اعتبار کردن احکام قرآن کریم و وحی است زیرا امری که سکولار شد فرازمانی و فرامکانی نیست در حالی که ما معتقدیم حلال محمد حلال الی یوم القیامه و حرام محمد حرام الی یوم القیامه است.
این محقق و استاد حوزه و دانشگاه با بیان اینکه وحی به دنیا آمده و برقلب پیامبر و بر زبان ایشان القاء شده و فرایند دنیوی برای آن طی شده است ادامه داد: تبیین امور وحیانی نیازمند امور دنیوی است و ما این مسئله را نفی نمیکنیم که نباید هیچ بحثی از ارتباطات دنیوی در این مقوله داشته باشیم به همین دلیل در تفاسیر نیز به مباحث زبانشناسی، فلسفه زبان و ... پرداخته میشود لذا این کارهای علمی باید صورت بگیرد و امور دنیوی نباید نفی شود ولی تحلیل انحصاری وحی در مقولات طبیعی نه درست و نه ممکن است.
صادقی ادامه داد: حضور و نقش خدا در جهان نافی اسباب و علل نیست؛ خدا از طریق اسباب و علل در دنیای مادی فعال ما یشاء است و علاوه بر این تبیین درست به ما میگوید باید هر دو جنبه را در نظر بگیریم ولی تفاسیری که سکولارها ارایه میدهند وحی را تماما دنیوی میکنند به عبارت دیگر حقیقت ماجرای آنان نفی خداوند است.
وی افزود: اگر این تفاسیر را بپذیریم آنگاه این سؤال مطرح است که اگر خدا بخواهد حکمی را بر پیامبر القاء، یا دستوری شرعی بدهد و یا پیشگویی از آینده بکند و سنتی را بنهد آیا از انجام آن عاجز است؟ و دست او بسته و اسباب و علل مادی اجازه مداخله خدا را نمیدهند؛ آیا خدا نمیتواند تولید صوت کند که پیامبر بشنود و دیگران نشنوند و این از اشکالات اساسی در این نوع تفاسیر است.
صادقی اظهار کرد: اینها میگویند اگر امری تاریخی بخواهد در فراتاریخ جریان یابد چگونه ممکن است؟ این تفکر شبیه تفکری است که معتقد به یدالله مغلوله است در حالی که دست خدا در تمام امور مانند توسعه و تنگی رزق باز است و آن وقت چگونه در این امور نتواند اراده خویش را جاری کند؛ این ریشه اصلی اختلاف دیدگاه سکولارها با غیرسکولارهاست.
وی افزود: حضور امری تاریخی در تاریخ ظاهرا تناقضنما است و ممکن است با تجسد یکی شود؛ البته ما این را قبول نداریم اما اگر بخواهد ارتباطی طبق مشیت الهی از طریق وحی صورت گیرد چرا مانعی برای آن ایجاد شود.
این محقق تاکید کرد: مسئله وحی از نزول تا فهم و تفسیر و بیانش یک ارتباط امر مقدس با امر دنیوی و تاریخی است؛ ارتباطی که قدسیت و هم فراتاریخیت آن حفظ و هم در تاریخ جریان دارد.
صادقی ادامه داد: یکی از مشکلات این نوع تفاسیر سکولار این است که میگویند اثبات وحی، برون دینی است و ما هم باید برون دینی بحث کنیم؛ این ها در تحلیل جریانات نیز آن را خطی در نظر میگیرند که از یک ترتیب با منطقی روشن از مقدمه به نتیجه میرسیم که این تصور خام است و فهم بشر از قرآن و جهان و ... خطی و به این گونه نیست زیرا ما در مواجهه با هر پدیده باید ارتباط دو سویه برقرار کنیم.
صادقی تصریح کرد: اموری از بیرون و اموری از درون داریم که ما را به این ارتباط نزدیک میکند و یکی از خطاهای مهم و بزرگ سکولارها این است که اساسا به درون دین و وحی برای فهم این مقوله مراجعه نمیکنند در حالی که اگر به قرآن و روایات مراجعه کنیم میگویند که وحی فراتاریخی است.
این استاد حوزه و دانشگاه با اشاره به جایگاه وحی در منظومه معرفتی روایات عنوان کرد: امام باقر(ع) فرمودند که «ان القرآن حی لا یموت» امام علی نیز فرمودند: «لا یخلقه الزمان ...»؛ زمان آن را کهنه نمیکند و هر آیه قرآن، حی است و نمی میرد و اگر آیه ای درباره اقوام پیشین هم نازل شده و این آیه فقط مخصوص افراد آن دوره باشد قرآن میمیرد لذا آیات تاریخی قرآن نیز ناظر به فراتاریخ است.
وی با بیان اینکه قرآن سرگرمی و داستان نیست بلکه برای همه اقوام و ازمنه آمده است ادامه داد: بنابراین خود قرآن مدعی است که برای همه ناس و برای همه دوران ها است بنابراین مراجعه ما به روایات و قرآن از باب تعبد صرف نیست بلکه از خود آنها برای فهم این مقوله کمک میگیریم.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه قرآن و حدیث تاکید کرد: ما باید به یک ارتباط دو یا چند سویه میان قرآن و مجموعه مفاهمه و معارف بشری دست بزنیم که خیلی هم پیچیده است زیرا این ارتباط خطی نیست بلکه فرکانسی افزایشی است و تزایدی رو به جلو دارد یعنی هرقدر به اندوخته علمی بشر اولیه مراجعه کنیم نمیتوانیم آن را نادیده بگیریم ولی وقتی سراغ قرآن میرویم بدانیم که قرآن وجود ممثل و مجسد هم دارد و آن وجود پیامبر و ائمه است.
وی تاکید کرد: لذا برای فهم بهتر قرآن باید فهم درستی از سیره هم داشته باشیم به تعبیری امام علی، تفسیر مجسد قرآن کریم است و برای فهم بیشتر قرآن باید فهم درستی از این امام همام داشته باشیم.
صادقی بیان کرد: اگر بخواهیم به حقایق قرآن بیشتر پی ببریم باید به پیامبر و سیره ایشان و سیره ائمه مراجعه کنیم بنابراین اگر میخواهیم تفسیر از خود وحی داشته باشیم ضمن مراجعه به داشتههای معتبر بشری که ثابت و لا یتغیر هم نیستند باید سراغ خود قرآن و سنت هم برویم در این صورت ارتباط تاریخ و فراتاریخ بهتر برقرار خواهد شد. به تعبیری چون قرآن، قدسی است اجتهاد در فهم آن نیز امری دنیوی و متدیک و سکولار صرف نیست.
وی افزود: به حقیقت قرآن صرفا با کارهای متدیک رایج در علوم نمیتوانیم پی ببریم و باید واجد حقایق معنوی و ملکه قدسی نیز بشویم تا بتوانیم قدری به معرفت قرآن نزدیک شویم زیرا حقیقت قرآن در دست ما نیست و نقلی از آن در دست ماست همان طور که سنت در دست ما نیست و بخشی از آن نقل شده است.
وی تاکید کرد: البته اگرچه تمام سنت در دست ما نیست ولی باید از همین هم بهره ببریم ضمن اینکه وقتی به ثقلین مراجعه میکنیم نمیتوانیم به فهم ناقص یکسویه از هر کسی اکتفا کنیم و باید فهم ثقلین از قرآن نیز مد نظر باشد اگرچه میتوانیم از ظاهر و الفاظ نیز چیزی بفهمیم.
صادقی با بیان اینکه بلاغت عادی زبان پیامبر، معمولی و حتی از امام علی نیز پایینتر است زیرا آن حضرت قرار بود امی بماند تا قرآن، جلوه داشته باشد تاکید کرد: در قرآن نیز برخی کلمات مانند احکام شرعی باید از صریحترین واژهها استفاده شود ولی در برخی سخنان نیز مخلوطی از زبان های مختلف مانند امثله و مجاز و حقیقت و ... است بنابراین انواع سبک های بشری در کلمات الهی نیز آمده و این جامعیت باید دیده شود لذا یک سنخ دیدن زبان قرآن، کار اشتباهی است.