به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) فروریختن زندگی تعدادی از انسانها هیچگاه زیبا نیست. اما در همین سختی و درد و رنج هم میتوان جلوههای زیبایی از انسانیت را پیدا کرد. کافی است خوب ببینیم. کافی است بخواهیم فراتر از مسائل سیاسی، با کنار گذاشتن افرادی که برای اسم و رسم و عکس گرفتن و فالوور جمع کردن به مناطق زلزله زده رفتهاند، انسانهایی را ببینیم که داوطلبانه، بدون جلب توجه و بیادعا در حال خدمت هستند.
یک تیم داوطلب پزشکی از دانشگاه علوم پزشکی گیلان که برای ارائه خدمت به مردم زلزله زده کرمانشاه در اولین روزهای این حادثه به آنجا سفر کرده و در بیمارستان صحرایی مشغول ارائه خدمات بودند و با وجود شرایط نامساعد و کمبود امکانات توانستند اعمال جراحی موفقیت آمیزی انجام دهند، یکی گروههایی هستند که قدر مسلم در خاطرات سخت اما زیبای این روزهای مردم کرمانشاه باقی خواهند بود.
عادل ملک نیا، استادیار دانشگاه علوم پزشکی گیلان یکی از اعضای این گروه است. در کشوری که مدام خبرهای بدی در خصوص قصورهای پزشکی یا فجایعی مثل بازکردن بخیه یک کودک می شنویم، چه عاملی موجب میشود که یک پزشک محیط راحت کاری خود را ترک کرده و به صورت داوطلبانه به مناطق آسیب دیده برود و شبانه روز خدمت کند؟ پرسش ما را ملکنیا اینگونه پاسخ داد: پاسخ این سؤال ساده است؛ پایبندی به اصول اخلاق حرفه`ای.
با بیماران مثل اعضای خانواده خود رفتار کنید
وی ادامه داد: من همیشه به دانشجویان خودم هم میگویم اگر وقتی با یک بیمار مواجه میشویم به خصوص در بخش جراحی باید کاری را برای وی انجام دهید که اگر آن بیمار خانواده خود ما بود انجام میدادیم؛ حتی بالاتر از آن اگر خود شما به جای آن بیمار بودید انتظار داشتند چگونه با شما برخورد شود؟ همانگونه با بیماران برخورد کنید.
ملک نیا با تأکید بر اینکه هر کسی به درمان ما
نیاز داشته باشد باید همان درمانی را برای او انجام دهیم که برای خانواده خودمان
انجام میدهیم، افزود: پزشکی با بقیه شغلها متفاوت است با یک درمان میتوان زندگی
نه یک فرد بلکه یک خانواده را تحت تأثیر قرار داد. ما با مهمترین فاکتوری که
انسانها در زندگی خود با آن درگیر هستند یعنی سلامتی مواجه هستیم. ثروتمند ترین
انسان و فقیرترین انسان در یک چیز مشترک هستند و آن نفس زندگیشان است و اینکه
سلامتی برای همه مهم است و ما با سلامتی انسان ها سروکار داریم.
با پزشکی خواندن کسی پزشک نمیشود
وی در پاسخ به این سؤال که اخلاق پزشکی در همه دانشگاههای پزشکی برای همه دانشجویان مطرح میشود، پس چرا یک پزشک بخیه بیمار فقیری را میکشد و یک پزشک دیگر ساعتها بیخوابی را تحمل میکند و شبانه روز به صورت رایگان برای مردم کار میکند؟ گفت: ما ممکن است که پزشکی بخوانیم و کار پزشکی را یاد بگیریم اما شخصیت پزشکی و آنچه از گذشتههای دور در فرهنگ ما به عنوان طبیب مطرح شده در ما محقق نشود. علت اصلی این قضیه این است که خیلی وقتها به ما نگفتهاند که پزشکی خواندن با پزشک شدن متفاوت است.
ملک نیا افزود: البته ظرفیت آدمها هم متفاوت است. برخی با کوچکترین چالشی از مسیر درست منحرف میشوند. برخی ممکن است با توجه به ذهنیت و آگاهیهایی که دارند با چالشهای بیشتری مواجه شوند اما توان مقابله با مشکلات و حفظ مسیر درست را داشته باشند. این مسئله به ارزشها و دیدگاههای افراد بستگی دارد.
میتوان پزشک بودن را به فرهنگ غالب پزشکی ایران تبدیل کرد
وی افزود: اگر ارزشها و دیدگاه را بتوانیم در دانشگاهها تقویت کنیم، پزشک واقعی بودن را میتوان در پزشکی به امری عادی و فرهنگ غالب پزشکی ایران تبدیل کرد.
باور کنیم هر خانهای که میسازیم قرار است خانواده خودمان در آن زندگی کنند
این استادیار دانشگاه علوم پزشکی گیلان با اشاره به اینکه ما در کشوری زندگی میکنیم که بلایای طبیعی مدام رخ میدهد و مواجهه و برخورد با این مسائل تیم مدیریتی قوی میخواهد، گفت: چه خوب است که در همه حوزهها از مهندسی سازه گرفته تا ساخت خانه، جاده، پل و ... این دیدگاه وجود داشته باشد که هر خانهای که میسازیم قرار است خانواده خودمان در آن زندگی کنند، هر جادهای که می سازیم قرار است خودمان از آن عبور کنیم و ... .
در ادامه این مصاحبه ملک نیا تعدادی از خاطرات خود در این سفر را تعریف کرد و گفت: بودن در کنار مردم خوب کرمانشاه آنقدر خاص بود که روزهای این حضور را جدای از سایر روزهای زندگی خودم حساب میکنم. من فکر نمیکردم شرایط به این نحو باشد اما آنجا متوجه شدم در اطراف ما افرادی وجود دارند که شاید در حالت عادی متوجه عمق وجودی آنها نشویم اما در بحرانها است که این آدمها میدرخشند.
وی ادامه داد: در گروه ما که همه داوطلب بودند 8 پزشک عمومی و دو جراح، بهیار، کمک بهیار، پرستار و ... حضور داشتند. جالب این بود که در این گروه تقسیم وظایف خود به خود صورت میگرفت و یک مدیریت جمعی وجود داشت. برای کسی مهم نبود که چه کاری انجام میدهد، پزشک متخصص ما بیماران عادی را معاینه میکردند. پزشکان ما به نوبت از ساعت یک شب به بعد وقتی درمانگاه خلوت میشد روی برانکاردها میخوابیدند. صبح یکی از روزها دیدم که سرپرست گروه ما که خود پزشک است دستکش پوشیده و در حال تمیز کردن کف بیمارستان است. شرایط ما طوری نبود که فردی را به عنوان خدمات با خود ببریم و کارهای خدماتی را نیز خود پزشکان و کادر درمانی انجام میدادند. این اوج انسانیت است وقتی پزشکی به این دیدگاه میرسد که برای کمک به هم نوعش هر کاری بکند.
وی افزود: بچههایی که به درمانگاه میآمدند
چنان گریه معصومی داشتند که بیاختیار پزشکان ما اشک میریختند. در این میان افراد
خیری میآمدند و برای ما عروسک میآوردند تا در هنگام معاینه به بچهها بدهیم و
همین مسئله بچهها را به خوشحال و آرام میکرد.
وی در پایان گفت: خوشحالم به عنوان یک ایرانی سوای هر مشکلی که وجود داشت توانستم وارد این خطه از کشور بشوم. من به این نتیجه رسیدم که مردم کُرد زبان ما واقعاً انسانهای اصیلی هستند در آن شرایط بحرانی، بهترین پذیرایی را از ما کردند. ما وظیفه خودمان را انجام دادیم اما همینکه این مردم در آن شرایط خاص زندگیشان به فکر تشکر از ما بودند بسیار ارزشمند است. ما شرمنده مردم کرمانشاه شدیم چرا که فقط بخش کوچکی از مشکلات جسمی و مالی آنها را حل کردیم. مطمئن هستم مسائل مالی و اسکانی این مردم خوب حل خواهد شد اما باز هم مسائل مهمی مثل آسیبهای روحی باقی میماند که نیاز به حضور درمان گران به صورت درازمدت دارد و نباید فراموش شود.