به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)؛ دهمین جشنواره بینالمللی هنرهای تجسمی فجر، شب گذشته سهشنبه 3 بهمن با برگزار مراسم افتتاحیه در سالن ایران فرهنگستان هنر رسماً کار خود را آغاز کرد.
به این بهانه با سلیمان سعیدآبادی؛ هنرمند برجسته تذهیبکار، نگارگر و مدیر گروه هنرهای اسلامی مؤسسه آموزش عالی سوره در مورد جایگاه ملی و بینالمللی این جشنواره و امور جاری آن براساس سیاستگذاری مسئولان در دفتر هنرهای تجسمی ارشاد گفتوگویی ترتیب دادهایم که در ادامه میخوانید:
ـ جشنواره «تجسمی فجر» را پس از تجربه 10 سال برگزاری از نظر سیاستگذاری و برنامهریزی اجرایی چگونه توصیف میکنید؟
عرصه هنرهای تجسمی سیاستهای خاص خود را داراست، مبنای رویدادهای جاری در عرصه هنرهای تجسمی برگزاری دوسالانه و بیینالهای تخصصی است که هم میتواند در سطح ملی برگزار شود و هم به شکل بینالمللی اما در جریان جشنواره هنرهای تجسمی فجر شاهد هستیم که بنا بر سیاستگذاری ستاد برگزاری این جشنواره و شورای هنری آن، دورخیز برای رسیدن به هنر جهانی دارد به این معنی که محافل هنری و فعالان این عرصه برپایه دانش و تجارب هنری خود ماهیت آثاری را نیز که قرار است در جشنواره شرکت بدهند مترادف و همخوان با هنر مدرن و معاصر در دنیا و هنری باشد که با ساختار هنر غربی محتوای هنر ملی و سنتی را به ظهور برساند. چنین رویکردی غیرکارشناسی است و اینکه قرار باشد به اسم فعالیت و تولید اثر هنری براساس آنچه که دوستان مسئول برگزاری جشنواره از آن به واژه آرت تعبیر میکنند، اثری با ماهیت و هویت ایرانی و اسلامی را خلق به نمایش گذاشت، بدواً غیرممکن به نظر میرسد.
ـ یعنی در هیچ یک از رشتههای هنری براساس آنچه که مورد نظر دبیرخانه جشنواره است و با گذر از نگاه انفرادی به یک رشته هنری در پی ارائه آثار هنری تلفیقی هستند که آن را به عرصه هنر مدرن و جهانی نزدیک میکند، نمیتوان امید به تولید و عرضه اثری داشت؟
به شکل موردی میتوان چنین اقدامی را انجام داد، مثلاً در قالب بیینالهایی که در عرصه هنر خوشنویسی، تذهیب و نگارگری در سطح کشورهای اسلامی برگزار میشود شاید شاهد بروز و خلق چنین هنری در قالبی ترکیبی و تلفیقی باشیم همانند آنچه که به طور مثال در مبحث هنر نقاشیخط صورت عینی به خود گرفته است اما این امر را نمیتوان به حوزههای دیگر تعمیم داد.
ـ با این وجود در جشنواره بینالمللی هنرهای تجسمی باید به هنر سنتی، شرقی و هنر مدرن غربی که از رهگذر حضور میهمانان و هنرمندان خارجی حاصل میشود به عنوان دو رویداد مستقل از هم نگاه کرد؟
به طور قطع فعلاً باید چنین رویکردی داشت، اینکه دوستان در دبیرخانه میل به بینالمللی شدن دارند یعنی اینکه هنرمندان باید در پرداخت هنری و تولید محصول خود در قالب ساختاری و محتوایی، نیل به هنر مدرن غربی داشته باشند، این امر در تضاد با فرهنگ ماست، فرهنگی که منبعث از تفکر شرقی و باور و انگارهای دینی ماست. هنر مدرن غربی مختصات خاص خود را دارد با همان ویژگیهای فرهنگی، جهانبینی و... و ارتباطی که این حوزه با علوم دیگر دارد.
به نظرم اگر قرار است ورودی صورت گیرد و تلفیقی میان هنر سنتی و شرقی با هنر مدرن غربی صورت گیرد نیاز به تبیین زیرساختهای تفکری و مطالعاتی است، این همان مقولهای است که شاید جشنواره به دنبال آن است و در پی طرح مباحث میانرشتهای در حوزه هنرهای تجسمی است اما باید گفت که چون عملاً نه در کرسیهای پژوهشی و دانشگاهی و نه در محافل هنری همچون جشنواره و بیینالهای تخصصی مباحث تئوریک و نظری و اساساً فلسفه هنر غربی مطرح تشریح نمیشود لذا اغلب فعالان این عرصه نسبت به این ساحت بیگانه هستند و حرف در مورد سوق یافتن به هنر بینالمللی در چنین جشنواره صحبت در خلأ است.
ـ اگر خواسته باشید از نظر ساختار اجرایی به یکی از ایرادات جشنواره و ستاد برگزاری آن اشاره کنید، آن موضوع چیست؟
متأسفانه طی سالهای اخیر گروه اجرایی جشنواره از شورای هنری، دبیر هنری و اجرایی و تمام افراد تصمیمگیرنده و مجری، اشخاص ثابتی هستند که گویا در یک نظام اجرایی بسته براساس آنچه که خود صلاح میدانند در مورد نحوه برگزاری این جشنواره تصمیمگیری میکنند؛ این مسئله یک معضل اساسی در زمینه برگزاری جشنواره هنرهای تجسمی فجر است در صورتیکه برای متفاوت بودن برگزاری هر دوره از جشنواره و سیر صعودی و کیفی آن باید به دنبال تزریق ایدههای نو در پی مشورت با نخبگان و پیشکسوتان این عرصه و دریافت راهکارهای نو از نسل جوان باشد که این اتفاق دیر یا زود باید به وقوع بپیوندد. مسائلی که عنوان شد و به ویژه پشتوانه مطالعاتی که باید در بدنه پژوهشی و دانشگاهی صورت گیرد و در تصمیمگیریهای جشنواره وارد شود نیاز به یک بینش متعالی و سواد کافی و اشراف مسئولان و برگزارکنندگان نسبت به رویدادهای جهانی در عرصه هنرهای تجسمی دارد.