به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) به مناسبت نخستین سالگرد درگذشت عالم پارسا و سالک الی الله آیتالله سیدابراهیم خسروشاهی با محمدباقر کریمیان، یکی از شاگردان این فقیه عالیقدر به گفتوگو پرداختیم.
کریمیان که مدیریت در صدا و سیما بین سالهای 58 تا 63، معاونت وزارت ارشاد، رایزنی فرهنگی ایران در هند و اسپانیا در سالهای 70 و 80 و سابقه سابقه 50 سال شاگردی در محضر آیت الله خسروشاهی را دارد در گفتوگو با ما گفت: دو ویژگی که موجب شد آیت الله خسروشاهی به این مقامات علمی و معنوی دست پیدا کنند، عبارت بود از اخلاص و صداقت کاملی که ایشان داشتند.
وی در ادامه با اشاره به خاطرهای تصریح کرد: بنا بود برای کاری در شهر یزد، خدمت شهید صدوقی برسم، حاج اقا میخواستند من را به ایشان معرفی کنند و گفتند خدمت ایشان رسیدید بگویید، آن سیدی که یک روز زمستان بدون عبا و قبا سر درس حاضر شد، من تا این را به شهید صدوقی عرض کردم، یک مرتبه ایشان با یک واکنش عجیبی شروع کردند به احترام گذاشتن برای حاج آقا.
کریمیان بیان کرد: بعد از چند وقت از حاج آقا سوال کردم که قضیه روز زمستانی و عبا و قبا چه بوده است، ایشان فرمودند: در قم بودم و داشتم سر درس حاضر میشدم، زمستان هم بود و هوا نیز بسیار سرد و من هم اوائل تحصیل را سپری میکردم و قبا و عبا داشتم، در این حین دیدم یکی از بندگان خدا هیچ چیزی ندارد و دارد میلرزد، به او گفتم اگر قبا و عبا را در بیاورم میپوشید؟ گفت آری، عبا را درآوردم و دادم و همینطور سر درس حارض شدم.
وی در ادامه افزود: این اخلاص و صداقت و گذشتن از همه چیز بود که ایشان را به درجات عالی رساند، در یک مقطعی ایشان از خانه خودشان نیز گذشته بودند، به خاطر این که رو بروی مسجد اعظم یک تشکیلات خلاف شرعی درست نشود و مخارج آنجا را بدهند یا بدهند به کسی که توان خرید آنجا را داشته باشد، این در تمام عمر حاج آقا بود و من لا اقل 50 سال ایشان را میشناختم و این را میدیدم.
کریمیان بیان کرد: دیگر این که یک صداقت کامل هم با خودشان داشتند و آن این که اگر مطلبی بود، مطلب را نه تنها باید برای خودشان به صورت کامل جا میافتاد بلکه طوری مطلب را تنظیم میکرد که بتواند این را به دیگری هم القا کند؛ آموزش ایشان سبک معمول و متداول عمومی نبود و سعی داشتند این مطلب در جان طرف جا بیفتد، خصوصا مطالب دینی و آیات و روایات را که کرارا مرور کرده بودیم و مباحثی مانند اسرار نماز را که ایشان به همین شکل با دقت تدریس میکردند، گاهی اوقات که سوال و جواب مطرح میشد میدیدیم که مفاهیم جا نیفتاده و ایشان هم سعی داشت تا مطالب را بفهماند و این تفضلاتی که نسبت به مباحث معرفتی و داشتند موجب شده بود تا به ایشان قدرت کشف عجیبی هم داده شود.
وی در ادامه تصریح کرد: مثلا ایشان در مسجد النبی قبل از انقلاب سال 53 که حضور داشتند میگفتند در حالتی که بین الصلاتین برای من به وجود آمد دیدم که سربازانی با پرچم دارند میگردند و روی آن پرچمها هم جمهوری اسلامی ایران نوشته شده بود و از آن موقع انقلاب را دیده بود اما با همه این مختصات هیچ گاه خودش را رها نمیکرد و سعی داشت آنچه بهترین میداند یعنی تدریس را داشته باشد.
کریمیان بیان کرد: گاهی اوقات ما که در خدمت نظام بودیم را نیز کمک میکرد، مثلا یک مدتی با دوستان دیگرمان در پادگان ونک، نیروی انتظامی فعلی مستقر بودیم، ایشان آنجا نماز میخواند و گاهی اوقات هم که دانشجویان افسری به اردو میرفند با آنها عازم میشد و در اردوهای نظامی و تمرینهای رزمی ایشان هم شرکت میکرد، وقتی هم که برمیگشتند برای آنها گوسفند سر میبرید و کمکشان میکرد، در واقع حاج آقا به نحوی کمک کار دولت و نظام و ... شده بودند بدون این که توقعی هم داشته باشد، از این موراد هم زیاد سراغ داریم.