کد خبر: 3696858
تاریخ انتشار : ۱۳ اسفند ۱۳۹۶ - ۱۸:۴۷
در همایش علم متعهد مطرح شد:

دغدغه مسائل جامعه؛ مهم‌ترین عنصر تعهد علم و عالم/ هدف علم شناخت سنن حاکم بر هستی است

گروه اندیشه ــ همایش علم متعهد عصر امروز در دانشگاه صنعتی شریف برگزار شد و در پنل تخصصی آن مسائلی از قبیل تعریف علم و عالم متعهد مطرح شد و در این خصوص مباحثی مورد بررسی قرار گرفت.

نایبی: داشتن دغدغه مسائل جامعه، مهم‌ترین عنصر تعهد علم و عالم/مشایخی: هدف علم شناخت سنن حاکم بر هستی است

به گزارش خبرنگار ایکنا؛ «همایش علم متعهد» عصر امروز، 13 اسفندماه با حضور جمعی از صاحب نظران و علاقه‌مندان در سالن جابر بن حیان دانشگاه صنعتی شریف برگزار شد.
پنل تخصصی این همایش با حضور محمدمهدی نایبی، علینقی مشایخی و رضا یوسفی برگزار شد و مدیریت آن نیز بر عهده آریا الستی بود که همگی عضو هیئت علمی دانشگاه صنعتی شریف هستند. این پنل در دو دور برگزار شد و به موضوع علم و علم متعهد اختصاص داشد.
در ابتدا مشایخی بیان کرد: نمی‌خواهیم در مورد ماهیت علم صحبت کنیم، علمی که من از آن صحبت می‌کنم منظور علمی است که برای شناخت قوانین و قواعد حاکم بر جهان است، خداوند سنت‌هایی دارد که با آن اساس جهان می‌چرخد و مردم با آن زندگی می‌کنند و علم برای شناخت اینها است و با شناخت اینها و استفاده از آنها در جهت مطلوب یا منافعی است که فرد یا جامعه با توجه به آن تصمیم می‌گیرد.
وی در ادامه افزود: این شناخت هم مطلق نیست و نمی‌شود به حقیقت مطلق دست یافت، لذا به صورت نسبی اطلاعات یا دانشی به این قواعد می‌یابیم و مهم است که این شناخت را مورد آزمایش قرار دهیم و اگر باطل باشد با شناخت بهتری جازیگزینی برای آن پیدا کنیم، لذا علم برای شناخت قواعد حاکم بر هستی است و این شناخت به طور مطلق نبوده بلکه نسبی است و این شناخت توام با خطا و ساده‌سازی جهان نیز خواهد بود.
مشایخی گفت: برای این که جهان را بشناسیم باید آن را ساده کنیم، چون اگر جهان را ساده سازی نکنیم نمی‌توانیم نسبت به آن، شناختی پیدا کنیم، در این ساده سازی هم ممکن است خطا مرتکب شویم و می‌توانیم عناصر مهمی را در فهم خود داخل کنیم و این فهم را طوری بیان می‌کنیم که بتوانیم آن را مورد ازمایش قرار دهیم و با اطلاعاتی که به دست می‌آوریم می‌توانیم بفهمیم که خطا کرده‌ایم یا خیر و همین طور است که بشر علم خود را جلو می‌برد.
عضو هیئت علمی دانشگاه شریف تصریح کرد: این تعریف علم است، پس علم توام با خطا است که آزمون می‌خواهد و باید محک زده شود و باید به تدریج تکامل یابد و همین اتفاق هم در حال انجام شدن است، یک تعریفی برای علم متعهد این است که، علم متعهد علمی است که متعهد به داده‌ها، واقعیت‌ها و اطلاعاتی که وجود دارد باشد، یعنی اگر اطلاعات و واقعیت‌ها را همانطور که هستند ببیند و خود را محک بزند که درست یا غلط است و اطلاعات را به طوری که خودش دوست دارد انتخاب نکند که فرضیه‌اش درست اعلام شود، لذا این یک تعریف از علم متعهد است.
وی در ادامه افزود: یک جنبه دیگری وجود دارد که در سوالات بعدی مطرح است که عالم متعهد و موسسه متعهد کیست، ما اگر آن تعریف را از علم کنیم که شناخت قواعد حاکم بر هستی باشد، باید متعهد باشیم که بدون پیش داوری داده‌ها را جمع کنیم و علممان را تست کنیم، ولی این علمی که به وجود می‌آید چند سؤال در این مورد مطرح می‌شود، این که من متمرکز روی شناخت چه قواعدی باشم و چه نوع مسائلی را باید بشناسم و شناختم را به چه کاری ببندم؟ و این بحث می‌شود که برای این که تلاش عالمانه در چه جهتی باشد و همین که به چه کاری آن را وارد کنیم که همه اینها را تعیین می‌کند.
مشایخی گفت: لذا هم جهت گیری فهم مسائل دنیا مهم می‌شود و هم به کارگیری آن فهم که در دور دوم بحث عرض می‌کنم که چطور باید انتخاب کنیم، مثلا در سند برنامه راهبردی دانشگاه یکی از خط‌های اصلی آن این است که دانشگاه با به کارگیری علم به مسائل اساسی دانشگاه بپردازد که جهت می‌دهد به این که دانشگاه چگونه از علم استفاده کند. این نقشی است که یک نهاد می‌تواند داشته باشد.
در ادامه جلسه نوبت به محمدمهدی نایبی رسید تا به ارائه نظرات خود بپردازد، وی در ابتدا بیان کرد: مهم‌ترین عنصری که تعهد در علم و عالم را نشان می‌دهد داشتن دغدغه مسائل جامعه است، چند سال قبل کنفرانس برق که برگزار می‌شد، یک نفر از اساتید برجسته بین‌المللی مشهور آمریکا دعوت شده بود و دانشجویان بعد از سخنرانی ایشان به او می‌گفتند خوب است که روی چه مسائلی تز ارائه و کار انجام دهند، و ایشان هم در جواب گفت چرا از من می‌پرسید؟ این آلودگی هوا و ترافیک و ... را حل کنید.
وی در ادامه افزود: علم نافع علمی است که کسی که به دنبال تولید علم یا تحقیق می‌رود، نگاه این را دارد که آیا از این استفاده‌ای خواهد شد یا خیر و این هم لزومی ندارد که آنی باشد، کما این که علوم پایه زیر بنای مهندسی است، یعنی نگاهمان را محدود نکنیم که فقط لایه آخر را در نظر بگیریم، کل این زنجیره که نهایتا در خدمت کشور قرار می‌گیرد که مسائل کشور را حل کند و تولید ثروت کند این علم نافع است.
نایبی گفت: اما از این چیزهایی که در عالم می‌شود فهمید ولی فهمیدن و نفهمیدن آن توفیری ندارد زیاد است و حقیقت این است که ما هم با این بلیه در دانشگاه‌ها مواجه هستیم که در خیلی از موارد که می‌گوییم روی چه چیزی تحقیق کنیم، می‌بینیم که دانشمندان دنیا روی چه چیزی تحقیق می‌کنند، ما هم روی آن تحقیق می‌کنیم ولی این که چه زمانی این مورد به درد کشور می‌خورد جای اما و اگر دارد.
وی در ادامه افزود: کشورهای دیگر نیز روی چیزهایی کار می‌کنند که برای آن سرمایه ایجاد کند، در مورد تحقیقات بنیادی، موسسات مربوط به تحقیات بنیادی را جهت می‌دهند در جهتی که می‌داند برای آینده کشور لازم است و مسیر خلق ثروت به این علوم بنیادی لازم است، مثلا آمریکا روی این که مغز انسان چگونه کار می‌کند، کار می‌کنند چون می‌دانند که برای آنها سود آوری دارد.

صنعت یعنی کالای با کیفیت و قابل رقابت جهانی
نایبی در مورد ارتباط صنعت و دانشگاه گفت: خیلی از اوقات از بنده در مورد ارتباط صنعت و دانشگاه می‌پرسند و می‌گویم که دو چیز باید وجود داشته باشند تا ارتباط داشته باشند، می‌گویم من صنعت را تعریف می‌کنم و بعد ببینید طبق تعریف من صنعت داریم یا نداریم، صنعت یعنی جایی که سرویسی را با قیمت و کیفیت قابل رقابت جهانی بسازد، این که دور یک کشوری حصار بکشیم و یک مجموعه‌ای کالایی را تولید کند و کیفیت پایین هم داشته باشد این صنعت نیست، در نتیجه این صنعت هرگز احتیاج ندارد به سمت دانشگاه برود، پس اگر صنعت به معنای واقعی داشته باشیم، احتیاج نیست دو چیز محتاج را به زور به هم وصل کینم، صنعت قسمت کاربردی را در داخل خود انجام می‌دهد و قسمت ریسرچ را در دانشگاه انجام می‌دهد، این قاعده همه جای دنیا است اما کی اتفاق می‌افتد؟ زمانی که صنعت داشته باشیم.
وی بیان کرد: آیا دانشگاه مقصر است؟ خیر، آیا دانشگاه بهتر عمل کرده است؟ بله، دانشگاه ما تا 15 سال قبل درس اقتصاد و ... و مرکز کارآفرینی نداشت و همه را به وجود آورده و دانشجو را توانمند کرده که وارد صنعت شود، آیا کارهای دیگری هست که دانشگاه انجام دهد؟ بله که در ادامه بحث خواهم گفت.
در ادامه این نشست نوبت به رضا یوسفی رسید، وی در ابتدا گفت: در صحبت رئیس دانشگاه که فرمودند علم مانند چراغ است یا به تعبیری مانند چاقو است که می‌توان در راه جنایت و خدمت ازآن استفاده کرد اما همین نشان می‌دهد که هنوز ما مسأله علم را برای خود واضح نکرده‌ایم که علم چیست؟ برخی گفتند عالم جهت دارد است و نه علم، چرا روی این مطلب اصرار وجود دارد؟ اگر همه پدیده‌های طبیعت و همه قدرت‌های بشری را در نظر بگیرید آیا غیر از این است که این احساسات جهت دارند؟ مثلا محبت، محبت شما جهت ندارد؟ محبت را به خانواده جهت می‌دهید یا دوستان؟

علم وسیله نیست

وی گفت: چرا فقط به مقوله علم که می‌رسیم می‌گوییم جهت ندارد و در حد وسیله آن را پایین می‌آوریم؟ علم وسیله نیست، علم جزء ذاتیات و شخصیت انسانی ما است یعنی انسان وسیله است و اصل مشکل در همین نکته است که در شناخت قواعد و سنن حاکم بر خلقت را مشکل داریم.
یوسفی بیان کرد: ما به پدیده‌های طبیعی و اثر صنع به عنوان آیه نگاه می‌کنیم یا پدیده؟ به خلقت به عنوان به عنوان نزول عوالم بالا نگاه می‌کنیم یا عالم ماده که آمده‌ایم در آن بخوریم و بخوابیم و ...؟ یا این که انسان یک مسافر است؟ لذا کسی که با این دیدگاه به جهان نگاه می‌کند با کسی که دنیا را به عنوان ماشین نگاه می‌کند فرق دارد. در قرآن هم داریم که «و ان من شیء الا یسبح بحمده»، هه اجزا طبیعت روح دارند که از بعد رنسانس اینطور شد که معنویت و خدا خارج شود، در صورتی که در علم دینی و در قرآن می‌گوید که به شتر نگاه کن و ببین چگونه خلق شده است.
این عضو هیئت علمی دانشگاه شریف گفت: یعنی باید کیفیت خلقت از آن بیرون آید، معطوف کردن دیدگاه از این میدان و افق وسیع به میدان محدود ماده و متمرکز کردن بشر در این میدان مصیبتی است که در دنیا به وجود آورده است، مثلا وقتی به ژاپن سفر می‌کنید لذت می‌برید اما آیا می‌دانید بیشترین خودکشی در آنجا است؟ در کجای طبیعت این نظم هندسی وجود دارد؟ کجا دو سنگ ریزه مانند هم هستند؟ علم ما را به اینجا می‌برد که خیابان درست کنیم؟ توسعه می‌یابد و ایرادی هم ندارد، اما هندسه محض می‌شود که در این هندسه محض انسان‌ها نابود می‌شوند، مردم ژاپن به ربات تبدیل شده‌اند، این که می‌گوییم علم باید جهت داشته باشد و این که اگر جهت آن علمی باشد یا نباشد از این منظر است.

آغاز دور دوم پنل/ هدف علم؛ شناخت سنن و قواعد حاکم بر جهان
با پایان یافتن سخنان یوسفی بخش اول این پنل نیز به کار خود پایان داد و بلافاصله دور دوم آن با سخنرانی مشایخی آغاز به کار کرد، وی در ابتدا گفت: در دور اول گفتم هدف علم شناخت سنن و قواعد حاکم بر جهان است، البته برای بهره‌مندی از جهان و تعالی انسان، اما این شناخت روش علمی می‌خواهد و آزمون یافته‌ها را نیاز دارد، یعنی باید با یک استانداردی این شناخت ایجاد شود، با این تعریف خیلی از مقولات در جهان جاری است و کدام را باید انتخاب کنیم و بشناسیم و این که روی چه چیزی باید کار کنیم اهمیت می‌یابد.
وی تصریح کرد: ممکن است سوال شود چرا فساد در جامعه توسعه یافته؟ چه قواعدی موجب این توسعه شد و چکونه می‌توان آن را مهار کرد و این یک سؤل مهم است که باید نسبت به آن شناخت پیدا کنیم و باید آن قواعد را شناسایی کنیم و بعد اگر این شناخت را پیدا کردیم در چه جهتی از آن استفاده کنیم؟ وقتی فهمیدیم چه مسائلی فساد را توسعه می‌دهد آیا از این شناخت در جهت تشدید فساد استفاده کنیم یا کنترل آن؟
مشایخی گفت: هم صورت سوال و هم یافته‌ها و کاربرد یافته‌ها مهم می‌شود، اگر ما در این جامعه زندگی می‌کنیم طبعا باید سؤالاتی را مطرح کنیم که اگر جوابی یافتیم باید در جهت اصلاح جامعه باشد، اگر سؤال را درست انتخاب کنیم و اگر یافته‌هایمان مبنای علمی و اعتبار علمی داشته باشد حتما قابل چاپ هم هستند و بقیه شنوندگان و... هم از آن استفاده می‌کنند.
وی بیان کرد: اگر مسائل را درست تعریف کنیم و عالمانه راه حل را پیدا کنیم و این یافته‌ها بر اساس استانداردهای علمی باشند که ببنییم آیا انسجام دارد یا خیر و آیا داده‌ها اعتبار دارد یا خیر، اگر این قواعد را درست کنیم مسائل جامعه را با دقت نگاه می‌کنیم و به پیشرفت علم هم کمک می‌کنیم و مقالات آن را هم می‌توانیم چاپ کنیم.
مشایخی گفت: ممکن است بگوییم برخی از مسائل مهندسی برای برخی‌ها حل شده و آنها چاپ نمی‌کنند اما ممکن است در محیط جدیدی باشد که بتوان آن را تعریف کرد، بنا بر این علم کشف این سنن است، این که چه چیزی را تعریف می‌کنیم که عالمانه پیدا کنیم، این جهت گیری ما است و این که یافته را چگونه به کار گیریم هم سازمان ما است و باید در این زمینه دقت کنیم، در غیر اینصورت اگر بخواهیم علم خود را ضعیف کنیم مسائل خود را هم نمی‌توانیم درست حل کنیم.
مشایخی بیان کرد: برخی از مسائلی هم که مطرح می‌شود مانند این که صنعت نداریم و ...، چرا صنعت نداریم؟ آیا تقدیر بوده؟ محکوم بوده‌ایم به بی صنعتی یا یک قواعدی حاکم بوده که بی صنعت شده‌ایم، این که چرا صنعت نداریم را می‌توانیم عالمانه بررسی کنیم و اگر عالمانه بحث شد می‌توان از آن استفاده کرد و صنعت دار شد.
وی در ادامه افزود: طرح دقیق سؤال نیز یکی از مهم‌ترین قدم‌های بررسی علمی است و بعد هم باید بررسی عالمانه داشته باشیم، بسیاری از رفتارها مانند ترافیک و ... عللی داشته و علم است که باید جواب دهد و اگر عالمانه بررسی کردیم و متعهد بودیم می‌توانیم از علم در زمینه رفع این مشکلات استفاده کنیم. خلاصه باید به این صورت به علم نگاه کنیم، چاپ مقاله هم ایرادی ندارد و صورت مسائل را هم باید درست تعیین کنیم، جهت گیری هم باید متمرکز شود که مسائل جامعه را درست انتخاب کنند، اگر این را انجام دهیم آن وقت دانشگاه در خدمت جامعه است و اتفاقا اگر دانشگاه و یا مجموعه‌هایی این طور عمل کنند منابع جامعه هم به طرف آنها می‌آید تا تقویتشان کند.

تحقیقات دریاچه ارومیه؛ نمونه ورود دانشگاه در مسائل مورد نیاز کشور
در ادامه نشست مجددا نوبت به نایبی رسید تا مباحث خود را تکمیل کند، وی بیان کرد: علی رغم ضعف‌هایی که در صنعت داریم، اما با این وجود همین وضعیت موجود می‌تواند کارهای مهم‌تری را برای کشور انجام دهد، نمونه‌ای از یک کار خوب مثلا دریاچه ارومیه و خشک شدن آن است که مطرح شد و دانشگاه شریف یکی از کارهایش این بود که روی این مورد مطالعه کرد و این نمونه ورود دانشگاه در مسائلی که مورد نیاز کشور است محسوب می‌شود و چنین کاری را هر قدر دانشگاه بتواند بیشتر در آن وارد شود کمک می‌کند که آن احساس مسئولیتش را بیشتر نشان دهد.
وی گفت: اگر ترسیمی از این که وضع آموزش عالی ما چگونه است و آیا در خدمت جامعه است یا برعکس بخواهیم داشته باشیم، باید بدانیم که 6 درصد جمعیت ما دانشجو هستند در حالی که در اروپا این آمار 3 درصد است، این تعداد برای این جمعیت کاملا اضافه است، یعنی حداقل باید نصف شود، ظرفیت آموزش عالی در سال‌های گذشته افزایش یافته و همه اینها منجر می‌شود که بار هزینه‌ای سنگینی بر حاکمیت گذاشته می‌شود و منجر می‌شود که به جای این که بتواند به تعداد محدودی خوب بودجه دهد، تعداد زیادی دانشگاه را دارد و باید از همه آنها حمایت مالی کند، لذا این است که سطح آموزش عالی هم کاهش یافته است.
نایبی گفت: اگر بخواهیم بگوییم که وزارت علوم چه کارهایی باید انجام دهد این است که باید برویم به سمت کاهش جمعیت دانشگاه‌ها و این که واحدهای دانشگاهی هم تجمیع شوند، توجه به بازار کار در طراحی دانشجویان هر رشته نیز داشته باشیم، در پزشکی کمترین مشکل را داریم چون یک وزارتخانه پیگیر آموزش و ایجاد شغل دانشگاه بوده اما در رشته‌های دیگر بدون این که توجه به بازار کار شود خیل عظیمی از دانشجویان که عمده آنها از بودجه عمومی استفاده می‌کنند وارد بازار کار کرده است و مسأله دیگر لزوم شهریه است، هر چیزی که مجانی شود اتلاف می‌شود، البته تعدادی از دانشگاه‌ها می‌توانند رایگان باشند اما در دیگر دانشگاه‌ها باید هزینه را دانشجو پرداخت کند، اختیار دادن به هیئت امنای دانشگاه برتر هم کار دیگری است که وزارت علوم باید انجام دهد.
نایبی گفت: دانشگاه هم باید کارهایی انجام دهد تا رسالت خود را درست انجام دهد، یک مورد معیارهای ارتقا است که باید اصلاح شود، افراد متفاوت هستند، برخی‌ها در آموزش درخشان هستند برخی‌ها در تئوری و برخی‌ها در کارهای دیگر و نباید به استاد تحمیل کنیم که حتما فلان کار را انجام دهید، پس تجدید نظر روی معیارهای ارتقا می‌تواند فضا را باز کند و یکی دیگر هم نحوه جذب اساتید است، در حال حاضر از 450 نفر عضو هیئت علمی دانشگاه شریف حدود 20 درصد پروژه ارتباط با صنعت دارند که خوب نیست، گرچه مسئولیت را متوجه صنعت کردم که اصلا صنعت نداریم اما اگر از این طرف کسی باشد که صرفا تئوری است و هرگز کار صنعتی نکرده به صنعت که رجوع کند توانایی کار کردن ندارد و فقط بلد است ریسرچ آکادمیک داشته باشد، این درصد باید به نفع آن افرادی که تجربه صنعتی دارند تغییر کند و باید در مکانیزم جذب توجه بیشتری به تجربه صنعتی بدهیم.
در ادامه این نشست نوبت به یوسفی رسید تا بحث خود را تکمیل کند وی بیان کرد: تاکید می‌کنم که همه اجزای این عالم جهت دارند از جمله علم، اینکه چرا برخی معتقد هستد که علم جهت ندارد و چه منظوری دارند، این را باید مطالعه کنید.

تفاوت شهید شهریاری و نخبه‌هایی که رفتند
وی در ادامه افزود: من چد مثال می‌زنم، چرا دکتر نایبی با این استعداد به خارج از کشور نرفت و همین جا مانده است و خدمات موثری انجام می‌دهد؟ آیا کسی روی شهید شهریاری کار کرد که علت عدم جذب نشدنش را بفهمد؟ چرا برخی‌ها میروند؟ چون علم را بد و بدون تعهد تعریف کرده‌ایم و البته برای بشریت، اما اشکالی ندارد چرا علم را برای بشریت این کشور ارتقا ندهیم، حتما باید این علم در جای دیگر رشد یابد؟ خیر در همین کشور هم می‌توان این کار را انجام داد.
یوسفی گفت: چرا افرادی مانند شهریاری الگو نمی‌شوند؟ چون می‌بینند اساتید آنها این تفکر را دارند که بت آنان به سمت دیگری است و به دانشجو هم منتقل می‌شود، نگوییم صنعت نداریم، صنایع موشکی و ... را چه کسی رشد داده است، آنها که تفکری داشته‌اند که علم جهت دارد و جهت آن هم منافع ملی باید باشد، به عنوان افراد تمدن ساز این تفکر را داشتند و رشد دادند اما در صنایع خودروسازی فقط سود بود و ...، اما در صنایع دیگر اینطور نیست لذا باید تفکر عوض شود.
وی بیان کرد: پس این مسأله بسیار مهم است که علم آیا جهت دارد یا خیر؟ و آنها که می‌گویند جهت دارد به چه صورت است، باید زمینه‌ای آماده کنیم که در آن خاستگاه علم متعهد به سمت دین و نظام اسلامی رشد یابد و جهت‌گیری کند.
گزارش از مرتضی اوحدی
انتهای پیام

 

captcha