حجتالاسلام روحالله بیدرام، محقق و پژوهشگر دینی و نویسنده کتاب «نجوای روزهداران» که شامل شرح دعاهای ماه رمضان در دو جلد است، در گفتوگو با ایکنا؛ به تشریح دعای روز 15 ماه رمضان که در آن میخوانیم: «بسم الله الرحمن الرحیم؛ اللهمّ ارْزُقْنی فیهِ طاعَةَ الخاشِعین واشْرَحْ فیهِ صَدْری بإنابَةِ المُخْبتینَ بأمانِكَ یا أمانَ الخائِفین؛ خدایا روزى كن مرا در آن فرمانبردارى فروتنان و بگشا سینهام در آن به بازگشت دلدادگان به امان دادنت اى امان ترسناكان»، پرداخت و عنوان کرد: در این دعا سه نکته مهم وجود دارد که آنها را از خدا میخواهیم و خودمان سعی میکنیم در وجودمان این فضائل را کسب و پیاده کنیم.
خدایا نماز بخوانم بیخبر از دنیا
وی تشریح کرد: دعا با طلب رزق شروع میشود، «اَللّهُمَّ ارْزُقْنی فیهِ طاعةَ الخاشعینَ»؛ که از خدا میخواهیم عبادت افراد خاشع را روزی ما کند؛ عبادت کسانی که به درگاه خدا میایستند و خاضعانه و خاشعانه عبادت میکنند. مانند نماز امیرالمومنین(ع) که در مقابل خداوند میایستاد و هیچ چیزی غیر از او را متوجه نمیشد به حدی که تنها زمانی توانستند تیر را از پای حضرت خارج کنند که ایشان غرق در نماز بودند. یا مانند نمازی که امام زینالعابدین(ع) مشغول اقامه آن بودند و گوشه اتاق منزلشان آتش گرفت اصحاب و اهل خانه مدام فریاد زدند که «آتش، آتش» اما حضرت متوجه نشدند بعد از اینکه اهل خانه آتش را خاموش کردند و نماز حضرت به پایان رسید گلایه کردند که این همه صدا زدیم شما چرا نمازتان را نشکستید؟ که حضرت فرمودند من اصلاً متوجه صدای شما نشدم.
نه کسی را ببینم و نه قلبم متوجه کسی باشد/ در تاریکیهای شب از دلت خشوع به من بده
نویسنده کتاب «آرزوهای ناب» که شرح دعای حضرت مهدی (عج) ادامه داد: عبادت خاشعان، عبادتی است که وقتی در مقابل خدا میایستید چیزی غیر از او را نبینید و قلبتان متوجه او باشد. چنین عبادتی را خدا از بندگانش خواسته و حتی به حضرت موسی(ع) خطاب میکند و میفرماید: «ای پسر عمران! برای من در تاریکیهای شب از دلت خشوع و از بدنت فروتنی و از دو دیدهات اشک بیاور و مرا بخوان که بیتردید مرا نزدیک و اجابت کننده خواهی یافت».
وی به دعای حضرت مهدی(عج) که به دعای «اللّهمّ ارزقنا توفیق الطّاعه ... » نیز اشاره و عنوان کرد: حضرت اولین چیزی که از یک شیعه منتظر انتظار دارد طاعت و بندگی است و عبادت باید همراه با خشوع باشد تا پذیرفته شود.
حجتالاسلام بیدرام مؤلف کتاب «با محرم راز» که جمعآوری 100 توصیه حضرت علی(ع) به کمیل است، به یکی از این 100 توصیه اشاره و عنوان کرد: در این توصیه آمده است که عبادت تنها نماز خواندن، روزه گرفتن و صدقه دادن نیست بلکه شأن عبادت این است که با قلب پاک و با عملی که مورد رضای خدا است و خشوع راستین در آن است عبادت را انجام دهی و اگر عمل و عبادت تو این سه چیز را همراه داشت قبول است و الا نماز خواندن و روزه گرفتن و صدقه دادنها به درد نمیخورد.
وی در تشریح بخش دوم دعا که میفرماید: «واشْرَحْ فیهِ صَدْری بإنابَةِ المُخْبتینَ» گفت: اگر بخواهیم «شرح صدر» را به فارسی ترجمه كنیم، باید آنرا به گشادگی سینه یا سینه گشاده و فراخ معنا كنیم. شرح صدر به معنای باز كردن سینه و برطرف ساختن دلتنگی و كنایه از تحقق استعداد رسیدن به كمال و توانمندی روحی و معنوی است.
خدایا شرح صدری به من بده که با آن گشادهرو باشم
این پژوهشگر مباحث دینی با تأکید بر اینکه شرح صدر، صفات پسندیده اسلامی را در انسان آشكار میكند، گفت: بیرون آمدن از حالت تردید و تصمیم بر كار، گشادهرویی، عطوفت و لطف، عیبپوشی، آرامش و وقار و بردباری و شکیبایی و فروبردن خشم همه از ویژگیهایی است که با شرحصدر نصیب انسان میشود. انسانی که نور علم و حکمت، جانش را فرا میگیرد و توفیق معرفت خداوند را مییابد، رحمتش بر غضب پیشی دارد پس خشمش را در اختیار میگیرد و همواره صبر پیشه میکند. صبر كردن در برابر مصائب، شكیبایی در انجام واجبات و ترك محرمات، بردباری در رویارویی با مشكلات و آزار فرد مقابل كه ناشی از جهل وی است و صفات دیگری از این دست، همگی در پی شرح صدر میآید.
وی ادامه داد: در مقابل آثار شرح صدر، اوصاف زشتی مانند قساوت قلب، كینه، نفاق، حسادت، جهل، ظرفیت پایین و كمحوصلگی از ضیق صدر منشعب میشود كه اگر برخی از اینها، به جز دو مورد آخر، در عمل بروز کند، موجب بدبختی و خسران فرد خواهدشد.
در قرآن تدبر کنید تا صاحب شرح صدر شوید
حجتالاسلام بیدرام در پاسخ به این سؤال که چه راههایی برای کسب شرح صدر وجود دارد؟ گفت: بررسی آیات قرآن نشان میدهد كه توجه به برخی امور در شرح صدر مؤثر است و آن را در انسان تقویت میکند از جمله تدبر در قرآن، ذکر، تسبیح، عبادت، دعا و درخواست از خداوند.
«بِأمانِكَ یا أمانَ الخائفینَ؛ به حق امان بخشی خود، ای ایمنی دلهای ترسان»، آخرین بخش از دعای روز 15 ماه رمضان است که حجتالاسلام بیدرام در تشریح آن گفت: خداوند در سوره اعراف آیه 56 میفرماید: «خدا را از راه ترس و از روى امید بخوانید» امام حسین(ع) نیز میفرمایند: هیچکس در قیامت در امان نیست، مگر آن کس که در دنیا ترس از خدا را در دل داشته باشد و گریه از ترس خدا، سبب نجات از آتش جهنم است.
چرا از خدا بترسم؟ میتوان ترسید و دوست داشت؟
وی با مطرح کردن این سؤال که چرا باید از خدا ترسید؟ گفت: اصولا «خوف از خدا» به چه معناست؟ آیا امكان دارد در عین حال كه انسان از چیزى و كسى مىترسد، رابطه محبت و مودت نیز با او داشته باشد و به عبارتى از ترس خود لذت ببرد و برایش امرى مطلوب باشد؟ پاسخ به این سؤال، به ویژه در این زمانه كه همه به دنبال شادى و پایكوبى و دست افشانى هستند تا گریه و زارى و ترس، جدىتر مىشود.
حجتالاسلام بیدرام تشریح کرد: در فرهنگ اسلامى و در قرآن و روایات، خوف از خدا و ترغیب و تشویق به آن و ممدوح بودنش، امرى انكارناپذیر و مسلم است. با این همه، برخى خواستهاند با طرح برخى شبهات بىمایه و ضعیف، در این مسئله تردید ایجاد کنند. مثلاً گاهى گفته مىشود انسان از موجودات وحشتناك مىترسد؛ مگر خداى متعال موجودى ترسناك و وحشتناك است كه از آن بترسیم؟! روشن است كه این شبهه، سخنى بسیار سبك و كودكانه، و پاسخ آن بسیار روشن است. پاسخ همه این قبیل شبهات، این است كه خوف از خدا در واقع به سبب اعمال خود ما و نظامى است كه خداوند براى اعمال زشت مقرر فرموده است. خداى متعال نظام هستى را طورى قرار داده كه در آن، ارتكاب گناه آثارى سوء در پى دارد.
وی ادامه داد: خداوند در روز قیامت انسان را زنده مىكند و اگر فرد با ارتكاب به گناه مستحق عقاب گردیده باشد، او را به جهنم مىبرد و عذاب مىكند. این نظام لایتغیر جهان هستى است و از آن جهت ما مىترسیم كه در اثر اعمال زشت و گناهان خویش، مشمول این نظام گردیم و خداى ناكرده به آتش قهر الهى گرفتار آییم. بنابراین خداوند موجودى وحشتناك و ترسناك نیست، بلكه آنچه ترسناك است، اعمال و رفتار سوء خود ماست كه ممكن است بر اساس نظامى كه خداوند مقرر فرموده، ما را به سوى جهنم و عذاب الهى سوق دهد.
تفاوت خوف ما با خوف اولیاى الهى از خدا
نویسنده کتاب «آرزوهای ناب» در تشریح تفاوت ترس ما و خوف اولیای الهی گفت: اولین نكتهاى كه در این باره باید بدان توجه كنیم این است كه خوف افراد از خداوند، بر حسب مراتب ایمان و معرفت آنان، بسیار متفاوت است. خوفى كه اولیاى خاص الهى از خدا دارند با خوفى كه امثال ما داریم بسیار فرق مىكند. خوفهاى ما اصلاً براى آنها مطرح نیست و قرآن كریم به عنوان یك نقطه قوت و صفتى ممدوح، مىفرماید آنان از اینگونه خوفها به دور هستند. به عنوان مثال در آیه 62 سوره یونس میفرماید: «أَلا إِنَّ أَوْلِیاءَ اللّهِ لا خَوْفٌ عَلَیهِمْ وَ لا هُمْ یحْزَنُونَ؛ آگاه باشید كه بر دوستان خدا، نه بیمى است و نه آنان اندوهگین مىشوند».
گیرم كه توانستم بر عذاب تو صبر كنم، اما چگونه دورىات را تحمل نمایم
وی در تشریح جنس خوف اولیای الهی گفت: حضرت امیرالمؤمنین على(ع) در دعاى كمیل خطاب به خداى متعال عرضه مىدارد: فَهبْنى صَبَرْتُ عَلى عَذابِكَ فَكَیفَ اَصْبِرُ عَلى فِراقِكَ؛ گیرم كه توانستم بر عذاب تو صبر كنم، اما چگونه دورىات را تحمل نمایم؟. یعنی برای كسانى كه مرتبهاى از محبت الهى را داشته باشند و مزه محبت او را چشیده باشند، هیچ چیز دیگرى براى آنها ارزش ندارد!
ترس از هر چیزی را میتوان به راحتی شناخت به جز ترس از خدا را
مؤلف کتاب «نجوای روزهداران» در پایان سخنانش با اشاره به اینکه اصولاً انسان از هر چیز بترسد باید خود را برای مقابله با آن آماده کند، گفت: ترس انسان از هر چیزی را به آسانی میتوان شناخت و درستی آن را دریافت، جز ترس او از خداوند را كه به فرموده امیرالمؤمنین(ع) نیازمند دلیل و نشانه است. امیرمؤمنان علی(ع) در خطبه 11 نهج البلاغه میفرمایند: چگونه است كه بنده، هرگاه از خلق خدا بیمناك میشود، خود را مهیا میسازد و چون از خدا میترسد، آمادگی خویش را به بعد وا میگذارد و وعده میدهد كه در آینده عمل خویش را اصلاح میكنم. امیرالمؤمنین(ع) با این سخن نشان میدهند كه هر ترسی را نمیتوان ترس واقعی از خدا دانست. ترس واقعی از خدا، علت اقدام به عمل است و هرگاه معلول آن موجود نباشد، یعنی عمل بنده درست و صالح نگردیده باشد، معلوم میشود كه علت هنوز موجود نیست.
انتهای پیام