حفظ کل قرآن در کنار درس و مدرسه؛ روزهای کودکانه نرگس 8ساله/ رقابت خواهر و برادری
گروه چهرهها ــ نرگس نوروزی، هشت‌ساله در خانواد‌ه‌ای که مادر و برادرش به قرآن کریم اهتمام داشته‌اند، مشتاق شده است تا حافظ کل قرآن شود؛ معلمان مدرسه نرگس نیز همسو با خانواده او را در این مسیر همراهی می‌کنند تا او طی دوران کودکی، سختی را متحمل نشود.
به گزارش ایکنا؛ نرگس نوروزی، سال 88 در تهران متولد شد. مادرش مربی تجوید و حفظ در مؤسسه شهید جعفری، واقع در فلکه سوم تهرانپارس، است و برادر16 ساله‌اش نیز حافظ کل قرآن است.
ابتدا برادرش ازهفت سالگی حفط سوره‌های کوچک قرآن را آغاز کرد و از سال سوم ابتدایی به صورت جدی و حرفه‌ای طی مدت چهار سال حافظ کل شد که در این زمان نرگس پنج ساله بود و او نیز با توجه به اینکه برادرش حافظ قرآن بود مشتاق یادگیری آن شد.
نرگس یک سال قبل از اینکه به مدرسه برود در خانه و با کمک مادرش خواندن و نوشتن را فراگرفت و در شش سالگی با کمک قلم نوری با سرعت سوره‌ها را می‌خواند و چون خواندن سوره‌ها را یاد گرفته بود، بسیار سریع حفظ می‌کرد که سبب تعجب خانواده شده بود و در دو سال کل قرآن حفظ کرد. در ادامه گفت‌وگو با مادر نرگس، حکیمه جنگی را می‌خوانید.
ایکنا: شما خود سبب قرآنی شدن فرزندانتان شدید یا خودش مشتاق بود؟
همیشه عاشق این بودم که خودم و خانواده‌ام قرآنی و عامل به قرآن باشند. پسرم که به مدرسه رفت، سوره‌های کوچک قرآن را در منزل به او آموزش دادم، هدفم یادگیری جزء سی بود و قصد نداشتم که حافظ کل شود، اما تقدیر خداوند چیز دیگری بود. همچنین راه یادگیری حفظ قرآن آنقدر شیرین است که وقتی وارد آن میشوی از یک سوره و دو سوره شروع می‌کنی و بعد می‌بینی توانایی داری به حفظ یک جزء و دو جزء هم برسی و تا پنج جزء که می‌روی، ناخودآگاه حرفه‌ای میشوی و در کنار حفظ، در رشته‌های روخوانی، تجوید، صوت و لحن هم ماهر میشوی.
مهدی نیز وقتی به جزء پنج رسید، همین توانایی را داشت و در جزء هشتم به صورت خودکار عمل می‌کرد و به کمک من دیگر نیازی نداشت. من خانه‌داری می‌کردم و مهدی خودش کار حفظ را پیش می‌برد و خود را برای مسابقات آماده می‌کرد.
زمانی که مهدی حفظ را انجام می‌داد، نرگس او را می‌دید و یک حالت رقابتی بینشان ایجاد شده بود و همین امر انگیزه نرگس را برای حافظ شدن ترغیب می‌کرد و حتی در طول مسیر که گاهی خسته می‌شد به او می‌گفتم: «تا همین‌جا که حفظ کردی بس است، برادرت حافظ کل شده شما حافظ 20 جزء باش که به هیچ وجه قبول نمی‌کرد و می‌گفت نه می‌خواهم کل قرآن را یاد بگیرم».
ایکنا: روش حفظ فرزندانتان چگونه بود؟
روزی یک صفحه را با قلم صوتی پیش‌خوانی و بعد در مدت کمی حفظ می‌کرد و با وجود اینکه به روخوانی و روان‌خوانی مسلط بود و تنها هم می‌توانست حفظ کند، اما تنهایی حس و حال حفظ کردن را نداشت و کل سی جزء را کنارش نشستم تا حافظ کل شد. برادرش چون دانش‌آموز مدرسه تیزهوشان است، فرصت دوره و تمرین کردن با نرگس را نداشت، اما در زمان حفظ، تشویق و راهنمایی‌اش می‌کرد و به صوت و لحن نرگس توجه بیشتری داشت که دقیقاً مثل خود استاد منشاوی بخواند.
ایکنا: فرزندانتان در کدام مراکز حفظ قرآن حضور داشتند؟
پسرم در منزل و با کمک خودم حافظ کل شد و دخترم نیز کار را در منزل آغاز کرد، اما 10 جزء آخر را به مؤسسه بسیج واقع در میدان امامت رفتیم تا از اساتید آنجا نیز استفاده کنیم.
ایکنا: حفظ قرآن تداخلی در درس نرگس نداشت؟
خانم الوان‌کاریان، مربی مؤسسه بسیار به نرگس کمک کرد و دخترم توانست در کنار مدرسه حفظ را هم ادامه دهد. تمام وقتش را صرف حفظ می‌کرد حتی در راه مدرسه هم در حال یادگیری قرآن بود. از آنجایی که هشت جزء را قبل از مدرسه حفظ کرده بود، می‌توان گفت تقریباً در حفظ حرفه‌ای شده بود که به مدرسه رفت و چون پنج‌سالگی خواندن و نوشتن را یاد گرفته بود، مشکلی در درس‌های مدرسه‌اش نداشت. معلمان کلاس اول، خانم یزدان‌پور و کلاس دوم، خانم صادق‌نژاد هم با نرگس خیلی همکاری کردند و باوجود همه غیبت‌هایی که نرگس به خاطر حفظ از کلاس‌های مدرسه داشت با ما همراه شدند.
ایکنا: با وجود اینکه حفظ نرگس تمام شده، الان چگونه تمرین می‌کند؟
روش حفظ به‌گونه‌ای است که افرادی که حافظ کل می‌شوند برای اینکه محفوظاتشان فراموش نشود، روزانه تمرین داشته باشند که نرگس در حال حاضر هر روز محفوظاتش را تحویل می‌دهد، یعنی باید روزانه سه جزء را آماده کند و برای من بخواند، امام چون هنوز بچه‌است و فایده این کار را به خوبی درک نمی‌کند، حوصله زیادی برای تحویل ندارد، اما برای اینکه زده نشود با یکدیگر قرار گذاشتیم که روزانه دو جزء را به من و یک جزء را به مربی‌اش تحویل دهد.
در کنار تحویل، مباحثه را نیز انجام می‌دهد که این مرحله را بیشتر دوست دارد و با اشتیاق انجام می‌دهد. مباحثه به‌گونه‌ای است که یک آیه را حافظ و یک آیه را مربی می‌خواند و به‌خاطر اخلاق و شیوه خوب تدریس مربی نرگس، این مرحله را بسیار دوست دارد. زمان مباحثه بسیاری از کارهای شخصی‌اش را نیز انجام می‌دهد، خانه را مرتب می‌کند، خوراکی می‌خورد، والیبال بازی می‌کند همزمان قرآن را نیز با هم می‌خوانیم.
مباحثه را در نیم ساعت انجام می‌دهد، اما در تحویل سخت‌گیری می‌کنم که بهتر در ذهنش بماند، مثلاً اگر آیه‌ای را اشتباه بخواند، آنقدر تکرار می‌کند تا اشکالش همان‌جا برطرف شود، همچنین نشانه‌هایی در آیه پیدا می‌کنیم و مشابهات آن آیه را در قرآن پیدا می‌یابیم که کمی زمان‌بر است.
ایکنا: نرگس بر معنا و مفهوم آیات نیز تسلط دارد؟
در فراگیری معنی آیات زیاد سخت‌گیری نمی‌کنم، اما در حد خودش می‌داند. در رابطه با آدرس صفحات نیز باید بگویم، حفاظ در دوره تثبیت در اثر تمریناتی که مدام انجام می‌شود به صورت ناخودآگاه اول و آخر، سمت چپ و راست، شماره و ترتیب صفحه، شماره سوره و آیه را یاد می‌گیرند و این به علت قوی بودن حافظه تصویری کودکان است که تصویر صفحات قرآن را در ذهن خود ثبت می‌کنند و زمانی که از حفظ می‌خوانند، کل صفحه را با تمامی جزئیات در ذهن خود مجسم می‌کنند و این از روش‌های حفظ اصولی است که باید زمان مرور تصویر صفحات در ذهنشان مجسم شود.
ایکنا: چون خودتان قرآنی بودید فرزندانتان را هم قرآنی تربیت کردید؟ اگر هر شغل دیگری داشتید باز همین آینده را برای فرزندانتان رقم می‌زدید؟
بنده از ابتدا معلم قرآن نبودم. زمان حفظ پسرم خانه‌دار بودم و به‌مرور که پسرم به جزء 10 رسید، مدرک روخوانی، روان‌خوانی، مفاهیم و تجوید را به صورت همزمان گرفتم و کار مربی‌گری را آغاز کردم و به دخترم بیشتر توانستم کمک کنم.
کمک کردن به فرزندانم در کار حفظ مرا در کارم یعنی مربی حفظ بودن بیشتر موفق کرد؛ زیراکه با تمام جزئیات کار آشنا می‌شدم و تفاوت یادگیری دختر و پسر را هم دریافتم یعنی اگر تنها دخترم یا تنها پسرم حافظ می‌شدند تا این حد این تفاوت را حس نمی‌کردم. همه بچه‌ها باهوش هستند، اما در زمینه‌های درسی کمی متفاوتند، مثلاً یکی در زمینه حفظ قوی نیست و در ریاضیات قوی است و یکی دقیقاٌ برعکس است، پس نمی‌شود یک شیوه تمرین را برای همه دیکته کرد. برای هرکس شرایط تمرینی خاص خودش را باید در نظر بگیریم.
ایکنا: نرگس بیشتر چه بازی و تفریحاتی را دوست دارد؟
بیشترین سرگرمی که نرگس دوست دارد، کتاب خواندن است یعنی در فواصل بین تمرین و حفظ که خسته می‌شود، یک ربع استراحت به او می‌دادم که نرگس در این زمان یک کتاب را کامل مطالعه می‌کرد. نزدیک به 100 جلد کتاب علمی، رمان، طنز و مذهبی در کتابخانه‌اش دارد. توانایی بسیار بالایی در کتابخوانی دارد به‌طوری که یک کتاب 500 صفحه‌ای را در سه ساعت تمام می‌کند و اگر قرار باشد با هم کتاب بخوانیم همیشه زودتر از من تمام می‌کند.
نرگس عضو کتابخانه فرهنگ‌سرای اشراق نیز هست و تقریباً بیشتر کتاب‌های آنجا را هم مطالعه کرده است و همه مسئولان آنجا نرگس را با عنوان حافظ و کتابخوان حرفه‌ای می‌شناسند. همچنین بازی والیبال را نیز بسیار دوست دارد و حتی زمان مباحثه، والیبال هم بازی می‌کرد و قصد دارد این ورزش را ادامه دهد.
نرگس نیز در پاسخ به این سوال گفت: بیشترین بازی و سرگرمی‌ام کتاب است و در مرحله بعدی والیبال و توپ بازی را دوست دارم.
ایکنا: توصیه شما به عنوان مادر دو حافظ کل به مادران چیست؟
مادرن در زمینه حفظ قرآن فرزندان، کمی تلاش کنند، سخت‌گیری لازم نیست، اما اگر منظم و با دقت فرزندان را همراهی کنند، بچه‌ها در حفظ موفق‌تر خواهند بود. به کلاس قرآن مانند کلاس‌های دیگر اهمیت دهند. کار حفظ برای دختر و پسرم شاید سخت بود، اما الان به شیرینی رسیده‌اند که قابل ذکر نیست و کلاس‌های تجوید و صوت را می‌گذراند. همچنین سن معمولی برای حفظ زمانی است که فرزندان خواندن و نوشتن را یاد بگیرند تا بتوانند، آیات را بخواند قبل از دوران مدرسه برایشان سخت‌تر خواهد بود.
در ادامه با نرگس نیز گفت‌وگویی داشتیم، او می‌گوید: 10 درصد کار را خودم انجام دادم و مابقی را مدیون کمک‌های خانواده مخصوصاً مادرم هستم. برادرم هم در این کار مشوقم بود. زمان حفظ، همیشه مادرم کنارم بود با هم به کمک قلم صوتی آیات را گوش می‌دادیم و بعد حفظ می‌کردم و برای مادرم می‌خواندم.
ایکنا: دوستانت را نیز به یادگیری قرآن دعوت کردی؟
بله، به دوستان مدرسه‌ام از خوبی‌های حافظ قرآن بودن گفتم و به آنها پیشنهاد دادم که قرآن را یاد بگیرند که 10 نفر از دوستانم در کلاس‌های مادرم ثبت نام کردند تا حافظ کل قرآن شوند.
ایکنا: خب مثلا به دوستانت چه می‌گویی؟
قرآن بر روی زندگی‌ام، اثرات بسیاری گذاشته به کمک قرآن توانستم دوستان خوبی پیدا کنم، همچنین توانستم کتابخوان شوم. چادری و با حجاب شدنم هم به خاطر قرآن بود.
ایکنا: از چند سالگی حجاب را رعایت می‌کنی؟
از شش‌سالگی مادرم از خوبی‌های چادر برایم، صحبت می‌کرد من هم علاقه‌مند شدم. اوایل کمی اذیت می‌شدم، اما چون دوست داشتم، همیشه چادر سر می‌کردم.
ایکنا: چرا چادر را دوست داشتی؟
چون با چادر باکلاس و خوش‌تیپ‌تر می‌شدم، می‌توانستم روسری قشنگ بپوشم و شبیه آدم بزرگا بشوم و دوستانم به‌من علاقه‌مند می‌شدند. با چادر به مدرسه می‌رفتم، روی دوستام تأثیر گذاشتم و چند تا از همکلاسی‌هایم هم چادر سر می‌کنند.
ایکنا: به پدرومادر دوستانت چه داری بگویی؟
لطفاً فرزندانتان را در کلاس‌های قرآن ثبت نام کنید چون با این کلاس، اوقات فراغتشان پرمی‌شود و به کمک قرآن مسیر زندگی‌شان عوض می‌شود. هم ثواب می‌برند و هم با سواد می‌شوند و چون نکات قرآنی را یاد می‌گیرند در درس‌شان موفق‌تر می‌شوند.
ایکنا: کدام سوره یا آیه قرآن را بیشتر دوست داری؟
سوره سبأ جزء 22 صفحه 429 را بیشتر دوست دارم، چون در رابطه با زندگی و معجزات حضرت داود و سلیمان(ع) است. زندگی حضرت سلیمان(ع) شگفتی‌های بسیاری داشته و با وجود ثروت فراوانی که داشت، اصلاً مغرور نشد و این درس بزرگی است که از این سوره گرفته‌ام.
ایکنا: در مسابقات قرآن هم شرکت کرده‌ای؟
بله، در مسابقات فاطمیون و امام علی(ع) رتبه حد نصاب را گرفتم، همچنین در مسابقات بسیج در رشته‌های هفت و پنج جزء اول شدم. مسابقات آموزش و پرورش و سراج هم رتبه آوردم و تقدیرنامه و کارت هدیه گرفتم. اما خودم دوست داشتم کتاب هدیه بگیرم. البته همه پول‌هایی که هدیه گرفتم، کتاب خریدم.
از پدر و مادرم و خانم مشفق و قهرودی که مربیانم هستند، خیلی تشکر می‌کنم.
انتهای پیام
