به گزارش ایکنا؛ «حج ناتمام» به آخرین حج امام حسین(ع) پیش از واقعه کربلا اشاره دارد. در برخی نقلهای تاریخی آمده است امام(ع) برای اینکه به دست مأموران یزید بن معاویه دستگیر نشود، حج خود را ناتمام گذاشت و نیّتش را از عمره تمتع به عمره مفرده برگرداند و در روز ترویه (۸ ذیالحجه) مکه را به سوی کوفه ترک گفت؛ اما بر اساس برخی شواهد تاریخی و روایات، امام(ع) از همان ابتدا، نیت عمره مفرده داشت و اصلا حجی انجام نداد تا آن را ناتمام بگذارد؛ چراکه قربانی نکرد و از میقات، احرام نبست و از پیش برای رفتن آماده بود. در ادامه، خلاصه فصل دوم کتاب «فقاهت در عاشورا» اثر محمد سروش محلاتی که در آن مسئله حج امام حسین(ع) مورد تحقیق و بررسی فقهی قرار گرفته است از نظر میگذرد؛
امام حسین(ع) اوایل ماه شعبان به مکه وارد شدند و تا یوم الترویه در مکه بودند. اولین مسئله فقهی مورد بررسی در این خصوص این است که آیا امام برای اعمال حج مُحرم شدند و تمتع را به عمره تبدیل کردند یا خیر؟ در مورد این مسئله روایتی وارد شده در وسائل الشیعة از معاویه بن عمار. معاویه بن عمار میگوید که از امام صادق(ع) پرسیدم: تمتع با عمره چه فرقی دارد؟ حضرت فرمودند: عمرهای که مربوط به حج باشد تمتع است ولی اگر تمتع نباشد و فقط عمره باشد، بعد از اینکه شخص عمره را انجام داد محل میشود و هر کجا خواست میرود و دیگر در ادامه وظیفه و تکلیفی ندارد. حضرت در ادامه فرمودند: جدم حسین(ع) در ذی الحجه برای عمره محرم شد نه تمتع و در یوم الترویه هم به طرف عراق حرکت کرد و حتی در ماه ذی الحجه هم کسی که نمیخواهد تمتع انجام دهد میتواند عمره انجام دهد.
پس نتیجه میگیرم در ماجرای امام حسین(ع) تغییری از تمتع به عمره انجام نشده بود. مرحوم صاحب جواهر در کتاب جواهر در ادامه این روایت میگوید: وجهی ندارد که بگوییم امام حسین(ع) به خاطر شرایط اضطرار عمره را انجام داد والا میخواست تمتع را انجام دهد، چراکه این حکم اختصاص به شخص مضطر ندارد.
بنابراین این احتمال وجود ندارد که حضرت ضرورتا تمتع را انجام ندادند و بیرون آمدند. مرحوم آیتالله حکیم هم در ادامه روایت معاویه بن عمار میگوید: اینکه در مقاتل نوشته شده که حضرت عمره خود را عمره مفرده قرار داد، ظاهرش این است که مقصودشان از این سخن این است که عمل حضرت، عمره تمتع بود اما ایشان آن را عمره مفرده قرار داد. مرحوم حکیم تصریح میکند که به این مطلب نمیشود اعتماد کرد و این مطلب در برابر روایات قابل اعتماد نیست.
اما مسئله دوم که از نظر فقهی مورد بررسی قرار میگیرد این است که هنگامی که امام(ع) به مکه رفتند افرادی به ایشان پیشنهاد دادند که در مکه بمانند چون مکه مکانی امنتر برای امام بود ولی امام(ع) فرمودند باید حرمت کعبه حفظ شود؛ اما مسئله این است که حرمت امام بالاتر بوده یا کعبه؟
خداوند این خانه را محل امن قرار و ما در قبال حفظ امنیت آن مسئولیم. ما باید از حق خودمان بگذریم تا امنیت آنجا از بین نرود. اما امنیت دو گونه است: امنیت تکوینی و امنیت تشریعی. مقصود از آیاتی که در قرآن است امنیت تشریعی میباشد نه امنیت تکوینی؛ یعنی این طور نیست که در آنجا خونریزی امکان ندارد بلکه آنجا هم خونریزی شده اما این حکم تشریعی است. مکه خانه امن است و نباید محل درگیری و خونریزی باشد.
امام حسین(ع) از مکه حرکت میکند برای اینکه از این حکم پاسداری کند. ایشان وظیفه حفظ امنیت را دارند و نمیتواند بگوید از بین رفتن امنیت به این شکل متوجه کسانی است که خون مرا و مردم را میریزند؛ بلکه هم آنها تکلیف دارند و هم امام(ع). امام(ع) میفرماید: من میروم تا خلاف حرمت مکه انفاق نیافتد.
امام(ع) با رفتنش از مکه امنیت و حرمت مکه را حفظ میکند. در روایتی آمده است که همان شبی که امام(ع) خواستند صبح آن مکه را ترک کنند محمد بن حنیفه خدمت امام آمد و گفت: برای چه میخواهی به کوفه بروی؟ کوفهای که نسبت به پدر بزگوارت آن گونه رفتار کرد و نسبت به برادر بزرگوارت آن طور عمل کرد. همین مکه بمانید زندگی با عزتی دارید و مورد احترام هستید. امام(ع) در جواب فرموند: من میترسم ماموران یزید طرح ترور مرا داشته باشند و خونی در حرم ریخته شود. من نباید مشارکت کنم و باید جلوی آن را بگیرم ولو آنها ظالم هستند. امام(ع) میفرماید من باید حرمت کعبه را حفظ کنم. امام(ع) فدا میشود برای اینکه اصل دین بماند. بنا نیست امام(ع) برای حفظ خودش همه اینها را فدا کند.
در فقه احکامی است که نشان میدهد این امنیت چگونه باید حفظ شود. روایتی از مرحوم کلینی از امام صادق(ع) نقل شده است که حضرت میفرمایند: شخصی بیرون حرم مرتکب جنایتی شود و بعد به حرم پناه ببرد نمیشود حد را برای او انجام داد؛ به دلیل اینکه حرم برای او جایگاه امن است. حتی اگر ما تکلیف به اجرای حد را هم داشته باشیم نمیشود گفت باید حکم اجرا شود و او مقصر است. در اینجا هم ما وظیفه داریم حرمت حرم را حفظ کنیم و حفظ حرمت هم اینجا به این شکل است که شخص فراری را مورد آزار قرار ندهیم. بنابراین حکم کلی که از آن استفاده میشود همان حکمی است که امام حسین(ع) استفاده کرد و امام(ع) هم خود را مجاز ندانست برای حفظ اهداف خود مکه را ناامن کند.
انتهای پیام