کد خبر: 3751586
تاریخ انتشار : ۰۸ مهر ۱۳۹۷ - ۱۶:۳۴

«فراق و اشتیاق»؛ سروده یک شاعر برای مولانا

گروه ادب ــ عبدالمجید فرایی سروده‌ای با عنوان «فراق و اشتیاق» را به مناسبت بزرگداشت مولانا را منتشر کرد.

«فراق و اشتیاق»؛ سروده یک شاعر برای مولانابه گزارش خبرنگار ایکنا؛ امروز هشتم مهرماه برابر با 6 ربیع‌الاول 604 هجری، همزمان با ولادت مولانا جلال الدین بلخی، صاحب مثنوی معنوی است که در تقویم کشورمان، به نام روز بزرگداشت مولوی نامگذاری شده است. عبدالمجید فرائی به همین مناسبت شعری با عنوان «فراق و اشتیاق» را منتشر کرده است که متن آن را در ادامه می‌خوانید:
پا نهادم، نردبان مثنوی
پر کشیدم، آسمان مثنوی
موج دیدم، اوج دیدم در عروج
سر پنهان، در نهان مثنوی
او ز رمزو راز سرالله گفت:
ساده، در شعر روان مثنوی
هر کلامش، چشمه جوشان عشق
در سفته در زبان مثنوی
گاه می‌گفت: از فراق و اشتیاق
گه، حدیث و داستان مثنوی
گاه نی می‌گفت: با ما، سرّ یار
از کران، تا بیکران مثنوی
دیده حق‌بین خود را باز کرد
شیخ پیر مهربان مثنوی
ز انبیا و اولیا نیرو گرفت
تا بگوید: آرمان مثنوی
گاه، از موسی حدیثی می‌سرود
ای بنازم، بر شبان مثنوی
از محمد، نکته‌های ناب داشت
رهنمون شد کاروان مثنوی
ازعلی گفتا: ز اخلاص علی
جان فدای پهلوان مثنوی
حکمت لقمان مکرر بازگفت
تا بیا بی ارمغان مثنوی
گفت: از عیسی، از آن روح خدا
داستان راستان مثنوی
الله الله ذکر یار آشناست
از دهان دوستان مثنوی
ارزش یک آه را، کرد آشکار
گر شنیدی، از دهان مثنوی
کودک حلوافروشش آیتی است
از برای آب و نان مثنوی
گاه طوطی بود، حکمت آشنا
رهنمای بوستان مثنوی
جان نهادم در طبق، بی‌گفت‌وگو
تا شدم، از کودکان مثنوی
راه جستم در میان عارفان
میهمان در آستان مثنوی
هشتم از تن جان، تهی گشتم ز خود
متصل گشتم، به جان مثنوی
شعر جوشید از سرای اندرون
گاهگاهی، از لسان مثنوی
تشنگی آمد سرا غم، با عطش
خود کشیدم، سایبان مثنوی
لذتی حاصل شد از ابیات او
مست شد جان، از بیان مثنوی
گفت: از اس واساس عاشقی
نیستی، در کهکشان مثنوی
نیستی که هستی از او پاگرفت
گفت: دائم، باغبان مثنوی
پس «فرائی» نیستی را برگزین
تا بقا یابی میان مثنوی
انتهای پیام

captcha