به گزارش ایکنا از خوزستان، در چند کیلومتری آبادان نزدیک به مرز بینالمللی شلمچه خادمی خالص از سیل خادمان امام حسین(ع) زیلویی پهن کرده و زائران حسینی را پذیرایی میکند.
«ام ناصر»، 70 ساله است. در مسیر زوار اربعین نشسته و با آب و چای، خرما، کلوچه و هندوانه از آنها پذیرایی میکند. زوار برای او دعای خیر میکنند که هر سال توفیق خدمت داشته باشد.
هفت سال است که در خانهاش روضه برپا میکند و امسال در خیابان موکب سادهاش را که یک قالی، کلمن آب، فلاکس چای، چندتا استکان، خرما و هندوانه است برپا کرده. پرچم عزای حسین(ع) موکب بینراهی خود را در یک بطری که آن را با خاک پر کرده برافراشته؛ پرچمی که روی آن نوشته «کل قطره دم بشریانی تهتف باسمک یا حسین» (هر قطره خون در رگهایم نام تو را فریاد میزند یا حسین) و مزین به تمثالی از امام حسین(ع) است.
زیر لب برای خادمان مواکب دعا میکند میگوید یک عده از شیراز آمدهاند زمین شلمچه را برای زوار جارو کنند و برای آنها دعا میکند.
در گفتوگو با ایکنا از خودش و حال و هوای خدمتش به زوار میگوید: اهل خرمشهر هستم، خانهام همان روبرو است. 15- 16 روز اینجا میمانم. برای «حبالحسین» موکب زدهام. امام حسین(ع) برایم عزیز است. او جان خود را قربانی کرد، آن را برای اسلام هدیه داد. انشاءالله خدا «سیّد» را برای ما حفظ کند؛ او برای ما خیر و برکت است.
خرمای زیادی دارم که خیرِ خداست. در خانه درخت خرمای «برحی» دارم که خرماهایش را میشویم و در ظرفی میگذارم. عافیتم خیر خداست. این خیرها همه از خداست.
یکی از رهگذرها به او پول میدهد، میگوید: من گدا نیستم؛ رهگذر میگوید این نذر است برای زائران. یکی از رهگذران دیگر به او میگوید: موکبت خیلی زیباست پاسخ میدهد: فدای صورت زیبایت شوم؛ امام حسین دستش را به چهرههای شما کشیده است. رهگذر میپرسد ازامام حسین(ع) چه میخواهی؟ با گریه میگوید از امام حسین(ع) چیزی جز عافیت نمیخواهم و اینکه تا زنده هستم زیارتش را نصیبم کند.
رو به ما میکند و میگوید: پنج روز بعد از اربعین به کربلا میروم. هر کس میرود سلامم را به امام حسین(ع) برساند، به حضرت ابوالفضل(ع) که دستهایش بر زمین افتاد. امام حسین(ع) در حقمان کوتاهی نمیکند.
به یکی از همسایهها پول داده که برای موکبش کلوچه بخرد. مرد با دو پاکت کلوچه میرسد و به او میگوید: پولهایی که به من دادی به عنوان برکت نگه داشتهام. این کلوچهها را با پول خودم خریدم.
زائران یک به یک میآیند در موکب بیسایبان او بر سادگی قالیاش مینشینند و چای مینوشند و شیرینی میخورند و خستگی به در میکنند. با روی باز و خوشحالی تمام از آنها پذیرایی میکند. از دیدن زائرانی که به میهمانیاش میآیند ذوق میکند و میگوید: زائران امام حسین(ع) تاج سر من هستند انشاالله امام حسین(ع) شما را حفظ کند.
انتهای پیام