به گزارش ایکنا؛ دومین نشست بررسی آسیبهای اجتماعی در ایران با موضوع حاشیهنشینی از سوی خانه مهر امام رضا(ع) با حضور مصطفی اقلیما، مددکار اجتماعی و عضو هیئت علمی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی و سجاد هجری، پژوهشگر اندیشکده پایا برگزار شد.
در ابتدای این نشست، مصطفی اقلیما، مددکار اجتماعی و عضو هیئت علمی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی به طرح موضوع پرداخت و گفت: حاشیهنشینی در ایران از زمان اصلاحات ارضی آغاز شد. کارخانههای صنعتی که شروع به کار کردند، تعداد زیادی از مردم به حاشیههای شهر تهران آمدند.
سجاد هجری، پژوهشگر اندیشکده پایا نیز در این زمینه اظهار کرد: از اواخر قاجار مهاجرت به شهرها اتفاق افتاد و پس از اصلاحات ارضی ناگهان جهش فراوانی کرد و تا امروز نیز افزایش یافته است. در سالهای اخیر به ویژه امسال، این مسئله در حال تبدیل به معضلی برای مردم شده است.
مصطفی اقلیما در ادامه عنوان کرد: مهاجرت امری طبیعی است اما باید حساب شده باشد. وقتی بدون برنامه صورت گیرد، با هجوم مردم مواجه میشویم. طی سالهای گذشته برای کسانی که به تهران مهاجرت کردند، زمینه اشتغال فراهم نشده است. این افراد بدون داشتن تخصص به شهر میآیند و امکان زندگی مناسب پیدا نمیکنند، در نتیجه در کنارههای شهر ساکن میشوند. این افراد در خارج از شهر از امکانات و سرویسهای دولتی محروم میمانند، در نتیجه افراد به سمت بزهکاری میروند. حتی وقتی در قسمتهای حاشیهای نمیتوانند زندگی کنند، به بیرون از حاشیه میروند. وقتی درآمد و امنیت شغلی وجود نداشته باشد، حاشیهنشینی افزایش مییابد، در نتیجه شاهد اعتیاد، بچههای خیابانی و ... هستیم.
به عواقب تجمیع امکانات در تهران نیاندیشیدیم
وی با بیان اینکه کمبود امکانات افراد را وادار به مهاجرت به شهرها میکند، اظهار کرد: وقتی در زاهدان مردم با مشکل آب مواجه هستند، مجبور به مهاجرت میشوند. همه امکانات را در تهران قرار دادهایم و فکر عواقب آن را نکردهایم. نتیجه این بیفکریها انفجار حاشیهنشینی میشود.
سجاد هجری، با اشاره به تعریفهای متعددی که از حاشیهنشینی وجود دارد، اظهار کرد: در این زمینه هر کس از یک زاویه به این موضوع مینگرد و وجهی از آن را میبیند. برخی حاشیهنشینی را به درونشهری و بیرونشهری تقسیم کردهاند که با شهر نسبت دارد و مضاف به شهر است. در اروپای قرون وسطی حاشیههایی وجود داشت به نام گِتو که یهودیان در آنجا زندگی میکردند. حاشیهنشینی امر نوپدیدی نیست، اما اقسامی دارد و در حال تغییر چهره است. کیفیت زندگی و زیستپذیری پدیدارهای اجتماعی هستند که میتوانند برای سنجش نسبی حاشیهنشینی، معیار باشند. این دو پدیدار برای حاشیهنشینها سطحی پایینتر دارد و حاشیهنشینها در بافت فرسوده زندگی میکنند؛ اما برخی حاشیهنشینی را از لوازم طبیعی توسعه میدانند و میگویند با آن باید مدارا کرد. برخی نیز معتقدند توسعه نامتوازن شهرهاست که حاشیهنشینی را به وجود میآورد که به توزیع ناعادلانه امکانات، قدرت و ثروت در کشور مربوط است.
وی حاشیهنشینی را با مهاجرت در ارتباط دانست و تصریح کرد: مهاجرت یک مبدأ و مقصد دارد. دافعهای در مبدأ و جاذبهای در مقصد است که باید کشف و تحلیل شوند. بعد از جنگ تحمیلی ما با عنوان سازندگی و توسعه خواستیم به کشور حرکت دهیم؛ شاید هرکس هم میخواست این کار را انجام دهد با مسئله حاشیهنشینی مواجه میشد، اما اگر با الگوهای دیگری به توسعه یا پیشرفت میپرداختیم، شاید این مسئله با شدت کمتری رخ میداد.
آسیبها نسل به نسل منتقل میشود
اقلیما توسعه ناهماهنگ را سبب ایجاد آسیب برشمرد و اظهار کرد: در استان خراسان 50 درصد حاشیهنشینی وجود دارد. وقتی فردی با وضعیت مالی خاصی به تهران مهاجرت میکند و توان خرید خانه را ندارد، به حاشیه شهر رانده میشود که خانه ارزانتر است. ما برای مهاجرت به سمت تهران برنامه مشخصی ننوشتهایم. اعلام میشود که دو میلیون معتاد داریم. این معتادها کجا زندگی میکنند؟ هشت میلیون کودک از خانواده معتاد داریم. اینها نیز با آسیب اعتیاد درگیر هستند. وقتی فردی برای دزدی زندانی میشود، دچار سوءسابقه میشود، در نتیجه تا آخر عمر نمیتواند کار پیدا کند، چون دارای سوء سابقه است، پس به حاشیه شهر میرود. همچنین فرزندان این افراد برای تحصیل، اشتغال و ازدواج بدنام میشوند، در نتیجه آنها نیز این مشکل را خواهند داشت.
اقلیما به افغانیهایی که به عنوان پناهنده وارد ایران شدهاند، اشاره و تصریح کرد: هنوز مشکل این افراد را در کشور حل نکردهایم. قانون پناهندگی در همه جای دنیا مشخص است. در ایران پناهندهها را پذیرفتهایم، ولی قانون مشخصی برای آن نداریم و اجرا نمیکنیم، در نتیجه به علت وجود فشارهایی که این افراد متحمل شدهاند، رو به بزهکاری میآورند و دچار آسیبهای مختلف میشوند.
مطالبات عمومی را به گوش مسئولان نرساندیم
در ادامه این بحث، سجاد هجری با بیان تفاوت مخاطره و بحران گفت: مخاطره بیشتر بالقوه است و بحران به صورت بالفعل و تحقق پیدا کرده است. باید توجه کنیم که ما در مسئله حاشیهنشینی دچار مخاطره هستیم یا بحران؟ تاریخ نشان داده است تا چیزی به مطالبه عمومی مردم تبدیل نشود، حل نمیشود؛ اما ما در رساندن مطالبه عمومی به گوش مسئولان مشکل داریم، این در حالی است که راهی برای این مسئله باید وجود داشته باشد. نباید صرفاً مردم را به صورت عاطفی درگیر این مسائل کنیم، بلکه به صورت عقلایی باید مردم را در ارتباط با این آسیبها قرار دهیم. در منطقه هرندی یا همان دروازه غار، شاهد حضور معتادان و کارتن خوابهایی هستیم که بسیاری از مردم شهر از آن خبر ندارند و تاکنون به آن جا نرفتهاند. باید کاری کنیم تا مردم به این پدیده عکسالعمل نشان دهند و از مسئولان مطالبه کنند تا این مسئله را حل کنند.
تعریفمان از منزلت اجتماعی چیست؟
وی با انتقاد از اینکه نفت در کشور جایگزین کشاورزی و کشاورزی به حاشیه رانده شده است، تصریح کرد: وقتی یک فرد روستایی میبیند که منزلت ندارد، برای رسیدن به منزلت و جایگاه اجتماعی به شهر میآید؛ حتی حاضر است در ساختمان نگهبانی بدهد تا نگوید من روستایی و کشاورز هستم. کشاورزی ما امروز تنها با بحران آب مواجه نیست، بلکه مشکلات فرهنگی گریبانگیر آن شده است. رسانههای ما تنها زندگی شهری را نشان میدهند و آن را منزلت تلقی میکنند. در گذشته سختکوشی در فرهنگ ما دارای ارزش بود، اما امروزه دچار راحتطلبی شدهایم و یکی از مصادیق آن کارمندی است.
هجری با طرح این مسئله که در زمینه حاشیهنشینی با طرد، انگ و برچسب زدن نیز مواجه هستیم، اظهار کرد: از طرفی نیز زمانی که یک روستایی به شهر میآید، دچار بحران هویتی میشود و نمیتواند جذب شهر شود، در نتیجه حاشیهنشین میشود. این بحران هویت میتواند منشأ تمام آسیبهای اجتماعی شود.
روستائیان در خانههای مهر تهران
وی با بیان اینکه امروزه حرکت از مرکز به حاشیه شهر به دلیل تورم نیز رخ میدهد و در حال گسترش نیز هست، تصریح کرد: اگر این مسئله کثرت پیدا کند، قطعاً باعث ارتقای وضع حاشیهنشینی در کلان شهرها میشود. در خانههای مهر میبینیم که اکثراً اهالی شهر در آن جا ساکن نشدهاند، بلکه آن خانهها را خریدهاند و به روستاییان و ... فروختهاند. در حاشیهنشینی همیشه شاهد بزهکاری نیستیم، بنابراین برای همه حاشیهنشینها نباید سیاستی واحد داشته باشیم.
فعالیت تولیدی؛ راهکار مقابله با حاشیهنشینی
اقلیما در ادامه این نشست به بیان راهکار پرداخت و با تأکید بر اینکه برای کم کردن حاشیهنشینی باید رو به سوی فعالیتهای تولیدی آورد، اظهار کرد: وقتی افراد مختلف در شهر خودشان زمینهای برای اشتغال نداشته باشند، به سمت تهران میآیند. باید طوری برنامهریزی کرد که بجای تربیت دانشجوی مدرکگرا تعداد افراد متخصص را افزایش داد. بخش وسیعی از تحصیل کردههای دانشگاهی در کشورمان با این که تخصص هم دارند، بیکار هستند.
وی ادامه داد: در شرایطی که نماینده مجلس میگوید اگر ساکن پایین شهر هستید مهریهتان را 100 سکه، اگر وسط شهر ساکنید، 200 سکه و اگر بالای شهر مستقر هستید، 300 سکه قرار دهید، چه تعریفی از منزلت اجتماعی برای جامعه ترسیم میشود؟
معتادی را که 3 روزه میتوان بهبود بخشید، تنها میگذاریم
اقلیما جمعآوری گدایان و معتادان را طرحی معیوب خواند و ادامه داد: این افراد شاید برای مدت زمان کوتاهی پناه داده شوند اما مجددا به خیابانها بازمیگردند و به دلیل معیوب بودن زیرساختها مجددا تکثیر نیز میشوند. گاهی از یک منطقه مشخص افراد را به مکان دیگر میبریم، غافل از این که مکان دیگر را نیز آلوده میکنند. پس مشکل را حل نکردهایم، بلکه صورت مسئله را پاک کردهایم. من 40 سال است که با معتادان کار میکنم و ظرف مدت سه روز شرایط معتاد را بهبود میبخشم، اما وقتی فرد مجددا در همان محیط خانوادگی و اجتماعی حضور مییابد، مجددا دچار آسیب میشود. سخن از پیشگیری بسیار به میان میآید، اما چیزی به نام پیشگیری در کشورمان وجود ندارد. هیچ کدام از سازمانهایمان در جهت پیشگیری عمل نمیکنند، بلکه صرفا درصدد درمان هستند.
اقلیما در پایان گفت: به دلیل فشارهای اقتصادی، روسپی گری، دزدی و ...افزایش پیدا کرده است، اما کسی که 600 میلیون تومان هزینه میکند تا نماینده مجلس شود، برای مردم نمیتواند کار کند و درصدد رفع این مشکلات برآید، بلکه میخواهد پول دربیاورد تا هزینه تبلیغات انتخابات را جبران کند.
انتهای پیام