به گزارش ایکنا؛ نشست بررسی «پدیده تکفیر از منظر ادیان» صبح امروز دوشنبه، ۱۰ دیماه به همت کنگره جهانی مقابله با جریانهای افراطی و تکفیری در دفتر نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه تهران برگزار شد.
در این نشست آیتالله احمد مبلغی، رئیس مرکز تحقیقات اسلامی مجلس شورای اسلامی و عضو مجلس خبرگان رهبری به بحث درباره اهمیت عقلانیاندیشی دینی برای مقابله با جریانات تکفیری پرداخت و اظهار کرد: موضوع بحثم تأثیر روششناسی یا تأثیر استفاده از روش در شکلگیری تکفیر یا فهم دین جدای از خشونت و تکفیر است. از این روش با عنوان «عقلانیاندیشی» یاد میکنم؛ عقلانیاندیشی یک رویکرد روشی است که اگر در فرآیند استنباط از دین مورد استفاده قرار بگیرد میتواند به دوری از تکفیر و ایجاد نگاه همگرا و وحدتگرا و در نهایت، ارتباط با همه ملل منجر شود. جرایانات تکفیری فاقد عقلانیاندیشی هستند و چون فاقد این ویژگی هستند به این روزگار افتادهاند.
وی در ادامه به تعریف عقلانیاندیشی پرداخت و اظهار کرد: عقلانیاندیشی به معنای پذیرش یک شی برای یک شی در صورت وجود تناسب عقلی میان آن دو و همچنین انکار یک شی برای یک شی در صورت عدم تناسب عقلانی میان آنهاست. در خصوص اهمیت و کارکرد عقلانیاندیشی در شناخت دین باید عرض کنم که این روش، یک عنصر ضروری برای دستیابی به فهم دینی است و بدون آن نمیتوان به فهم درست از دین دست پیدا کرد؛ عقلانیاندیشی شیوهای است که میتواند در شناخت دین مورد استفاده قرار بگیرد.
عضو مجلس خبرگان رهبری در ادامه به ذکر مثالهایی در این زمینه پرداخت و گفت: به روایت قرآن کریم وقتی حضرت ابراهیم بتها را شکست در اولین گفتوگو و محاجه خود با کافران به تناسباندیشی دینی تمرکز کرد و فرمود «بَلْ فَعَلَهُ كَبِيرُهُمْ هَذَا فَاسْأَلُوهُمْ إِنْ كَانُوا يَنْطِقُونَ؛ گفت بلكه آن را اين بزرگترشان كرده است اگر سخن مىگويند از آنها بپرسيد» (انبیا/63). حضرت ابراهیم آنها را به عدم تناسب استنطاق با واقعیت چوب و سنگ بودن بت رهنمون شد. کافران تناسب الوهیت و بت را پشت سر گذاشته بودند اما به تناسب نطق با واقعیت سنگ و چوب بودند نیاندیشیده بودند.
وی افزود: از آنجایی که درون انسان عقلانیتخواه و نسبتسنج است در ادامه آیه میخوانیم: «فَرَجَعُوا إِلَى أَنْفُسِهِمْ فَقَالُوا إِنَّكُمْ أَنْتُمُ الظَّالِمُونَ؛ پس به خود آمده و [به يكديگر] گفتند در حقيقت شما ستمكاريد». حضرت ابراهیم یک تناسب برتر دینی را ارئه کرد و آن اینکه مبدأ بودن برای نفع و ضرر با بت بودن تناسب ندارد: «قَالَ أَفَتَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَنْفَعُكُمْ شَيْئًا وَلَا يَضُرُّكُمْ؛ گفت آيا جز خدا چيزى را مىپرستيد كه هيچ سود و زيانى به شما نمىرساند». از این امر دانسته میشود که خداشناسی از طریق عقلانیاندیشی امکانپذیر است.
مبلغی در ادامه به ذکر مثال دیگری در خصوص سبک زندگی پرداخت و تصریح کرد: امام علی(ع) زمانی که شنید یکی از اصحاب، همسر و فرزند خود را در تنگنا قرار داده، او را احضار کرد و او را با بیاناتی نصیحت کرد. بیان ایشان این بود که این گزاره که خداوند استفاده از طیبات را حلال کرده است با این گزاره که استفاده از آنها را مکروه دانسته، تناسب ندارد. حضرت در ادامه فرمودند: تو پایینتری از اینکه خداوند را صادرکننده دو حکم ناسازگار بدانی.
وی با بیان اینکه فرمایش امام علی(ع) در اصل برگرفته از قرآن کریم است، گفت: خداوند متعال میفرماید «قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِينَةَ اللَّهِ الَّتِي أَخْرَجَ لِعِبَادِهِ وَالطَّيِّبَاتِ مِنَ الرِّزْقِ؛ [اى پيامبر] بگو زيورهايى را كه خدا براى بندگانش پديد آورده و [نيز ] روزيهاى پاكيزه را چه كسى حرام گردانيده» (اعراف/32). این آیه بیانگر ناسازگاری اخراج زینت و حرام کردن استفاده از آن برای بندگان است. نتیجه اینکه خداوند مصدر صدور دو امر ناسازگار نیست.
عقلانیاندیشی به مثابه رویکرد اجتهادی
استاد درس خارج حوزه علمیه در ادامه یادآور شد: تناسبسنجی به مثابه یک ابزار در جهت فهم دینی تا جایی ادامه پیدا میکند که میتواند به عنوان رویکرد اجتهادی مورد استفاده قرار بگیرد. یکی از علما در کتاب خود در نقد حرمت مطلق صوت حسن مینویسد تشریع مطلق حرمت صوت حسن توسط خداوند با تکوین خداوند که این صوت را در انسان قرار داده، ناسازگار است. از دید ایشان تکوین و تشریع باید با هم سازگار باشد. به عنوان مثال، قاعده احتیاط شرعی با قاعده «یُسر» سازگار نیست. ما در استنباط، قاعده مناسبات حکم و موضوع را داریم اما قاعده مناسبات تشریع و تکوین را نداریم.
وی در پایان گفت: تفرقهاندیشی و خشونتاندیشی مصداق بارز اندیشیدن غیر عقلانی است. اگر بخواهیم با تکفیر و زمینههای تکفیر به صورت اساسی مبارزه کنیم بهترین راهی که از قرآن به دست میآید ترویج عقلانیاندیشی دینی است. اگر عقلانیاندیشی را کنار بگذاریم و به جای آن سلفیاندیشی، عادت اندیشی و سطحیاندیشی را جایگزین کنیم کارکردهای وحدتساز و فرهنگساز دین قابلیت خود را از دست خواهد داد و به کارکردهای وارونه بدل خواهد شد.
انتهای پیام