
پولاد کیمیایی بازیگری در سینما را با فیلم «سرب»، ساخته مسعود کیمیایی، آغاز کرد. او برای مقطعی بازیگری را رها کرد، اما با فیلم «تجارت» دوباره فعالیت خود را از سر گرفت. او در چندین فیلم پدرش بازی کرد تا در نهایت برای فیلم «جرم» کاندیدای بهترین بازیگر در جشنواره فیلم فجر شد؛ کیمیایی بعد از 20 سال بازیگری، این روزها در مقام کارگردان با فیلم «معکوس» در جشنواره حضور دارد. خبرنگار ایکنا درباره اولین حضور این فیلمساز در جشنواره فیلم فجر گفتوگویی با او انجام داده که در ادامه با آن همراه شوید.
«معکوس» اولین فیلمتان در جایگاه کارگردان است. درباره چرایی ساخت این فیلم برایمان توضیح دهید.در ابتدا باید بگویم معکوس قرار بود چهار سال پیش ساخته شود، اما به دلیل مشکلاتی که برای آن پیش آمد، ساخت این اثر چند سالی به تعویق افتاد. در این فیلم سینمایی قصد داشتم تکنیک را به مفهوم گره بزنم، به گونهای که فیلمی تکنیکال ارائه شود. همچنین علاقهمند بودم این فیلم محوری کلاسیک داشته باشد. منظور از ساختار کلاسیک به خطی بودن قصه مربوط میشود، زیرا در حوزه سینمای اجتماعی آثاری وجود دارند که شکل روایت آنها شکسته است.در معکوس یک قهرمان وجود دارد و در پایان نیز قصه با همان قهرمان پایان مییابد، اما برای رسیدن به سبک مورد نظر، سختیهای خاص خودمان را داشتیم، چون فعالیتمان را با یک تیم جدید آغاز کردیم. در هنگام فیلمبرداری به لوکیشنهای فراوانی نیاز داشتیم. همچنین برگزاری مسابقات رالی خیابانی از دیگر الزامات فیلم بود. در این فیلم سعی کردم از کمپرسوناژ بودن به شدت بپرهیزم، زیرا آثاری هستند که فقط در چند لوکیشن خاص خلاصه میشوند. در هنگام ساخت این فیلم علاقهای نداشتم که برای فروش فیلم به هرکاری تن دهم و البته میدانم که تماشاگر ایرانی از فیلم خوب استقبال میکند.
امروز به دلیل مشکلاتی که سینما دچار آن است ظرفیت بیشتر اکران را به فیلمهای طنز اختصاص داده است، در حالی که سینمای ژانرهای دیگری چون وحشت، پلیسی، اکشن، تاریخی و... نیز دارد که از آن غافلیم. من در این فیلم به شدت روی ریتم اثر تأکید داشتم. برای همین در برخی بخشها فیلم به آثار اکشن نزدیک میشود. تولید این اثر در بخش خصوصی به دلیل هزینههای فراوانی که داشت بسیار دشوار بود، اما خوشبختانه بخت با من یار بود و توانستم با «محمد خوشنام»، سرمایهگذار فیلم، آشنا شوم و او هم تمام توانش را برای بهبود کیفیت این فیلم سینمایی به کار گرفت.
معکوس در مراحل پیشتولید با چیزی که اکنون ارائه شده است متفاوت بود. درباره علت تغییر فیلمنامه و بازیگران برای ما توضیح دهید.
فیلمنامه اول پنج سال پیش نگاشته شده بود. اقتضائات آن زمان با شرایط فعلی منطبق نبود، برای مثال پنج سال پیش عدهای با کارت سوخت خود بنزین میفروختند؛ این موضوع در زمان حال صدق نمیکند و در فیلمنامه اولیه برخی شخصیتها به این امر مشغول بودند. تغییر دیگر درباره یکی از شخصیتهای محوری فیلم بود که در فیلمنامه اول یک مرد نقش آن را ایفا میکرد، اما در ادامه این شخصیت به یک زن تغییر کرد، فکر میکنم این اتفاقات سبب بهبود روند فیلم شده است.
وقتی پیشتولید فیلم در مرحله نخست یکباره متوقف شد به شدت سرخورده شدم، هرچند در این باره مقصر نبودم، زیرا سرمایهگذار اول یکباره کار را رها کرد و از کشور خارج شد؛ به هر حال تلاش کردم تا این اثر تولید شود. نکته بعد اینکه در این کار خواستم فیلمی سرگرمکننده تولید کنم که از سیاهنمایی بپرهیزد. اگر قصد داشته باشیم، احساس ترحم مخاطب را جلب کنیم نوعی فریبکاری کردهایم که من اصلاً آن را نمیپسندم.
انتخاب موضوع اجتماعی به دلیل تأثیرپذیری از سینمای پدرتان است؟
قبل از ساخت معکوس تصمیم داشتم فیلمی به نام «لکنت» را در ژانر وحشت بسازم. «لکنت» به شدت فرمگرا بود که به لحاظ اجرا کاری سخت بود. همچنین این اثر از فضایی واقعی به سمت سوررئال پیش میرفت، اما در ادامه تصمیم گرفتم با یک فیلم اجتماعی نوع نگاهم را در مقام کارگردان به مخاطبان معرفی کنم و در ادامه به سمت کارهای معناگرا متمایل شوم.
در هنگام ساخت معکوس من نکات فراوانی را آموختم و اولین نکته آن درباره امکانات سینمای ایران بود. در زمان ساخت این فیلم آموختم اگر بخواهیم یک اثر تکنیکال تولید کنیم که بخش خصوصی آن را تولید کند به چه لوازمی نیاز دارم، برای مثال در بخشی از معکوس نیاز بود که ۱۵۰ پلان از یک مسابقه رالی که قرار بود در یک شب بارانی برگزار شود تصویر بگیریم. این حجم از تصویربرداری برای امکانات سینمایی ایران کمی زیاد است، اما با همراهی تورج منصوری، فیلمبردار، توانستیم آنچه را در نظر داشتیم به سرانجام برسانیم. در این میان سکانسهایی هم بود که از عهده انجام آن برنیامدیم. از جمله سکانسی که در آن مسابقات اتومبیلرانی در سطح شهر انجام میشد، اما به دلیل اینکه نظم عمومی شهر را بر هم میزد قابل انجام نبود.
برای اینکه بتوانیم تصاویر بهتری داشته باشیم با گروهی آمریکایی هم مذاکره کردیم تا شاید بتوان از امکانات و تجربیات آنها استفاده کرد، اما وقتی در روال انجام کار قرار گرفتیم، دریافتیم این همکاری دشواریهای خاص خود را دارد، ازجمله مکاتباتی که باید با وزارت امورخارجه انجام میشد. به هر حال موقعیت فراهم نشد تا گروهی که با کریستوفر نولان همکاری داشت با ما در ساخت این اثر همراه شود. این امر در شرایطی بود که آنها تمایل داشتند که به ایران سفر کنند تا بتوانند تجربهای مشترک را پشت سر بگذارند. نکته مهمی که در تولید معکوس روی آن تأکید ویژه داشتم به اقدامات پس از تولید مربوط میشود، چون عموماً باب است که برای رساندن فیلم به جشنواره کمتر به روی این قسمت تمرکز میشود. ما تلاش کردیم حداقل چند ماهی روی این بخش وقت بگذاریم تا بتوانیم نتیجه خوبی از آن دریافت کنیم.ابتدا برای نقش اول معکوس با امین حیایی گفتوگو کردید، اما در ادامه با بابک حمیدیان کار را به انجام رساندید. درباره این تغییر توضیح دهید؟در ابتدا قرار بود بابک حمیدیان نقش اول را به عهده داشته باشد، چون او مشغول بود، با امین حیایی توافق کردیم. در ادامه، فعالیتمان برای مدتی به تعویق افتاد. در این ایام اسعدی، کارگردان سینما، با من گفتوگو کرد تا زمانی که فیلمبرداری را آغاز نکردهام از امین حیایی در اثرش استفاده کند. با این مسئله موافقت شد، ولی متأسفانه با حادثهای که برای او رخ داد، دیگر ادامه همکاری برایمان میسر نشد. به همین دلیل مجدداً با بابک حمیدیان مذاکره کردیم و توافق لازم انجام شد.برای برخی از سینماگران حضور در جشنواره چندان اهمیتی ندارد، بلکه بیشتر ترجیح میدهند فیلمشان روانه اکران شود، اما شما اولین اثر خود را به جشنواره بردید. آیا از تیغ تیز منتقدان بیم نداشتید.علاقهمند بودم اثر اولم در معرض دید تماشاگران حرفهای سینما قرار گیرد تا کارم را محک بزنم. همچنین قصد داشتم که فیلم در جشنواره فیلم فجر دیده شود، چون معتقدم حضور در این جشنواره کمک میکند تا فیلم بهتر دیده شود. همچنین میخواستم با این اقدام به سرمایهگذار هم کمک کنم تا هزینهای که برای تولید این اثر کرده است بهتر دیده شود.مزیت جشنواره فجر این است که در این رویداد موقعیتی فراهم میشود تا تمامی نقدها مطرح شود. این مسئله کمک میکند تا هر نکتهای که درباره اثر وجود دارد مطرح شود. به همین جهت تصمیم گرفتم خودم به پرسشهای مطرحشده پاسخ دهم، ولی یک نکته را از همین ابتدا میتوانم حدس بزنم، اینکه بگویند من در فیلمم تحت تأثیر پدرم قرار گرفتهام، اما قبل از اینکه این مسئله بیان شود، باید بگویم که مطمئناً تحت تأثیر سینمای پدرم هستم، اما نگاه ویژه خودم را در فیلم اعمال کردهام. جالب است بدانید افرادی که فیلم را دیدهاند معتقدند که در معکوس رویکرد کیمیایی پدر و پسر همزمان مشاهده میشوند و این برداشتی است که برای آن خوشحالم.در ایام جشنواره معمولاً فیلمسازانی حضور دارند که احساس میکنند به فیلمشان بیمهری شده و در پی آن اعتراضاتی را مطرح میکنند. در جایگاه یک فیلمساز آیا اگر چنین وضعیتی برای معکوس رخ دهد، اعتراض میکنید؟هرگز در جشنواره معترض نبودم و وقایعی که برای فیلم «جرم» رخ داد، هم گواه این مدعاست. در آن دوره قرار بود جایزه بهترین بازیگر به من اعطا شود، اما چون پدرم جایزه بهترین کارگردان را کسب کرد، جایزه بهترین بازیگر از من دریغ شد. معتقدم اعتراض در این زمینه تأثیری ندارد. همیشه پیرامون جشنواره فجر اعتراضاتی وجود داشته است و این امر دور از انتظار نیست.درباره چرایی شکلگیری این اعتراضها هم باید بگویم تا زمانی که نگاهی کاملاً صنفی بر جشنواره حاکم نباشد، نمیتوانیم به نتیجه مطلوب دست یابیم، چون هر سینماگری احساس میکند که حقش نادیده گرفته شده است، در صورتی که اگر شرایط لازم مهیا شود، همه تابع قوانین خواهند بود.
گفتوگو از داوود کنشلو
انتهای پیام