به گزارش ایکنا؛ جدیدترین شماره دوفصلنامه علمی پژوهشی پژوهشهای معرفتشناختی ویژه پاییز و زمستان ۹۷ به صاحبامتیازی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی، مدیرمسئولی محمد اکوان و سردبیری موسی ملایری با هدف ارائه یافتههای پژوهشی اساتید، دانشجویان در حوزه مسائل معرفت و شناخت، ایجاد زمینه جهت تبادل افکار میان اساتید و دانشجویان و نقد و بررسی اندیشههای معرفتشناختی جهت ارتقای تفکر فلسفی معاصر منتشر شد.
عناوین مقالاتی که در این شماره انتشار یافته بدین قرار است: «مبانی معرفت شناختی خیال در عرفان ابن عربی»، «روش در علم منطق هگل»، «لوازم نظریه اعتباریات در حوزه حکمت مدنی و صلح جهانی»، «در باب یقین ویتگنشتاین و نقد برهان خواب دکارت»، «مقایسه معرفت شناسانه وجود و ماهیت در فلسفه ملاصدرا با نومن و فنومن در فلسفه کانت»، «شمول تئوریهای بازنمودگرایی درباره حالات پدیداری»، «حکیم سبزواری و سازوارسازی دیدگاه سهروردی و صدرالمتالهین در مساله ابصار».
در چکیده مقاله «مبانی معرفت شناختی خیال در عرفان ابن عربی» میخوانیم: «خیال در اندیشه ابن عربی در افقی فراتر از افق عقل نشسته است، هم خیال متصل به عنوان ابزار معرفتی مهم میتواند به حقایقی وقوف یابد که عقل از دستیابی به آنها ناتوان است، و هم خیال منفصل حوزه وسیعتری از عالم را به خود اختصاص داده و تمام ماسوی الله را در بر میگیرد. ادراک خیالی همراهترین معرفت با کل هستی است، در شناخت خداوند بدون خیال نمیتوان از وجوه تشبیهی کلام او آگاهی یافت. انسان باید هر دو چشم خود را به سوی حقیقت بگشاید که یکی عقل و دیگری خیال است، و در شناخت کل عالم خیال موثرترین ابزار ادراکی است، چون خیال مذبذب بین وجود و عدم است، با جهانی که خود عین خیال است، میتواند همراهی نماید و به درک عمیق آن نائل شود. عقل از اصول ایستا و ثابتی برخوردار است و تنها قادر به درک جنبه تنزیهی خداوند است، در حالی که خیال همانند خود عالم، دائما در تحول و گشودگی است، معرفت خیالی همانند خود جهان و زندگی گشوده و سیال است و هیچگاه به دیدگاه و نظر منتهی نمیشود. خیال ابن عربی در فلسفه اسلامی تا حد قابل توجهی مغفول مانده، که احیاء مجدد آن، تحولات عمیقی را به وجود خواهد آورد.»
در طلیعه مقاله «مقایسه معرفتشناسانه وجود و ماهیت در فلسفه ملاصدرا با نومن و فنومن در فلسفه کانت» میخوانیم: «مسئله شناخت یکی از مسائل مهم فلسفه به شمار میرود. از آنجا که موضوع کلیدی حکمت متعالیه اصالت وجود است، مسئله شناخت نیز به این موضوع ارتباط مییابد. طبق اصالت وجود، وجود امری اصیل و محقق در خارج و ماهیت امری اعتباری است. از نظر ملاصدرا حقیقت وجود در ذهن نمیآید، بنابراین انطباق بین ذهن و عین در فلسفه ملاصدرا به نوعی به مسئله ماهیت و وجود بازگشت میکند. البته دو معنا از اصیل از عبارات ملاصدرا قابل برداشت است که هر کدام از این معانی پیامدهایی متفاوت خواهند داشت. در نظام کانت انطباقی بین ذهن و عین وجود ندارد، زیرا آنچه در ذهن ماست و ما آن را میشناسیم تنها فنومن و پدیدار اشیاست و ذهن ما راهی برای دسترسی به حقیقت اشیا و یا نومن ندارد. به این ترتیب انطباق بین ذهن و عین در فلسفه کانت به نومن و فنومن بازگشت میکند. اگر چه ماهیت متفاوت از فنومن است، اما شباهت زیادی میان آنها میتوان یافت. وجود نیز از جنبههایی شبیه به معنای روانشناسانه نومن است با این تفاوت که وجود عامتر از نومن است.»