کد خبر: 3787835
تاریخ انتشار : ۱۶ بهمن ۱۳۹۷ - ۱۴:۱۰
در بهارستان برگزار شد؛

مسابقه آشنایی با نخستین شهید امر به‌ معروف

کانون خبرنگاران نبأ ــ مسابقه «آشنایی با شهید ناصر ابدام»، نخستین شهید امر به معروف و نهی از منکر کشور در قالب برنامه‌های «رویش‌های انقلاب اسلامی ایران» در آموزشگاه امام مهدی(عج) شهرک سلطان‌آباد در شهرستان بهارستان برگزار شد.

به گزارش کانون خبرنگاران ایکنا، نبأ؛ مجموعه برنامه‌های چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی و ایام فاطمیه با عنوان «فجر فاطمی و بصیرت انقلابی» در آموزشگاه امام مهدی(عج) واقع در شهرک سلطان‌آباد شهرستان بهارستان در استان تهران در حال اجرا است.
در همین راستا، مسابقه «آشنایی با شهید ناصر ابدام» در قالب برنامه‌های «رویش‌های انقلاب اسلامی ایران» با حضور 206 نفر در این آموزشگاه برگزار شد.
شرکت‌کنندگان در این مسابقه پس از مطالعه زندگی‌نامه شهید ابدام دلنوشته‌هایی را ارائه کردند که در این میان آثار ابوالفضل نامدار، علی دهقان، امیرحسین ویسی، حمیدرضا محمدزاده، حبیب ترابی، علی عبدالهی، علیرضا احمدی، حمید صادقی، حمیدرضا جهانگیری، یوسف محمدی و مرتضی خانعلی‌زاده برگزیده و به ایشان لوح تقدیر و هدایا اعطا شد.
زندگی‌نامه
شهید ناصر(غلام‌عبّاس) اِبدام در 30 شهریور 1354 در خرم‌آباد دیده به جهان گشود و در 30 شهریور 1369 در تهران به درجه رفیع شهادت نائل و به‌عنوان نخستین شهید امر به معروف و نهی از منکر کشور شهره آفاق شد.
تصاویر و تندیس این شهید بزرگوار در رباط کریم، بهارستان، اسلامشهر و مناطقی از تهران دیده می‌شود. در ضلع جنوبی پارک لاله تهران هم که محل شهادت اوست، تندیسی از این شهید نصب شده است.
شهید ابدام بسیار فعال در هیئت‌ها بود و فقط در عزای امام حسین(ع) گریه می‌کرد، غیرت شدیدی بر روی حجاب و عفاف داشت، در سنگر مسجد و بسیج حضور پرشور و فعالی داشت، پایبندی تمام و کمال به امر به معروف و نهی از منکر از ویژگی‌های بارز و ممتازش بود، مدافع و پشتیبان بزرگ محرومان و مظلومان و سیلی‌خوردگان بود و سرانجام نیز در مسیر نماز جمعه و در راه امر به معروف و نهی از منکر که همان راه معصومین(ع) و امام حسین(ع) و شهدای کربلا است، به فیض عظمای شهادت نائل آمد و توسط رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت آیت‌الله خامنه‌ای(مدظله‌ العالی) به‌عنوان نخستین شهید امر به معروف و نهی از منکر کشور نام گرفت.
شهید هر هفته به نماز جمعه می‌رفت و معمولاً چند ساعت قبل با پای پیاده به سمت محل برگزاری نماز جمعه حرکت می‌کرد. در روز شهادت نیز به همراه یکی از دوستانش با حالت بگو و بخند حرکت می‌کنند و حدود ساعت 10:30 به پارک لاله می‌رسند و روی نیمکتی می‌نشینند، بسیار تشنه بودند، دوست شهید برای خرید بستنی به طرف دکه‌ای می‌رود. بعد از رفتن او، غلام‌عباس ناگهان یک خانم بدحجاب را می‌بیند که دو نفر آقا به فاصله کمتر از نیم متر با او در حرکت‌اند و متلک می‌گویند و حرف‌های زشت می‌زنند.
غلام‌عباس با مشاهده این صحنه به آن دو نفر می‌گوید: آقا عذر می‌خواهم، ببخشید، این کاری که انجام می‌دهید خوب نیست؛ چون تذکر می‌دهد سیلی خیلی بدی می‌خورد به‌گونه‌ای که مادر شهید می‌گوید وقتی پیکر پسرم را دیدیم هنوز جای انگشتان سیلی زننده روی گونه‌اش بود. با ادامه درگیری یکی از مزاحمان با قداره‌ای هفت بار به بدن غلام‌عباس ضربه می‌زند و شهید با پیکری پاره پاره بر زمین می‌افتد.
عباس پورجوان
انتهای پیام

captcha