
آشغالهای دوستداشتنی فیلمی به کارگردانی، نویسندگی و تهیهکنندگی محسن امیریوسفی محصول سال ۱۳۹۱ است و به مدت 6 سال اجازه اکران نیافت و به محاق رفت تا اینکه امسال پس از سی و هفتمین جشنواره بینالمللی فیلم فجر، اجازه اکران عمومی گرفت. این فیلم اکنون روی پرده است و سینماهای حوزه هنری از پخش آن اجتناب کردهاند و اظهارنظرهای گوناگونی درباره آن مطرح است.
موضوع فیلم درباره حوادث پس از انتخابات سال 88 است و منیر خانم (شیرین یزدانبخش) مادر شهیدی است که اعضای خانوادهاش از منظر سیاسی و اجتماعی تفاوتهایی دارند. همسرش که در دوره حکومت طاغوت شغل اداری داشت مرحوم شده و یکی از پسرانش به شهادت رسیده، برادرش از مبارزان دوره قبل از انقلاب بوده که منحرف شده و او هم کشته شده و یکی دیگر از فرزندانش در خارج از ایران مشغول تحصیل است. او دخترخالهای به نام سیما (هدیه تهرانی) دارد که در تظاهرات خیابانی شرکت میکند.
منیر خانم در جریان اتفاقات پس از انتخابات 88 گروهی از معترضان را به خانه خود راه داده است و درج علامت ضربدری بر روی خانهاش باعث شده تصور کند که او هم دستگیر خواهد شد. حذف هر نوع سندی که مربوط به گذشته افراد خانواده است، دل کندن از وسایل، یادگاریها و وقایع گذشته، درام موضوع را شکل میدهد و او نمیداند که چه چیزهایی جزء موارد غیرمجاز است و باید آنها را از خود دور کند. او از ترس برچسب زندگی مجرمانه گرفتن تصمیم میگیرد که قاب عکس برادر کشتهشدهاش را هم درون کیسه زباله بیندازد.
گفتوگوهای خیالی منیر خانم با قابهای خانوادهاش طی داستان شکل میگیرد و او در این گفتوگوها از هرکدام از اعضای خانوادهاش سؤال میکند تا وسایل ممنوعه را که در خانه از گذشته داشتهاند به او نشان دهند و در چارچوب این بحثها دیالوگهایی شکل میگیرد که هر کدام از این افراد در مورد ایدئولوژیهای خاص خود صحبت میکنند.
این فیلم با تمام هیاهوهایی که طی سالهای اخیر درباره آن شکل گرفته است، مسئله سیاسی را به طور عمیق و جدی مطرح نمیکند و در بخشهایی از فیلم سیطره شعارزدگی را میتوان مشاهده کرد. شخصیتپردازی این فیلم به ارائه تیپ بسنده کرده است و از شخصیت فرزند شهید منیر خانم گرفته تا برادر منافقش که هنوز به همان ایدئولوژی گذشتهاش و ارائه آن برای خلق تأکید میکند کاراکترهایی هستند که در آثار بسیاری مشاهده شدهاند و ویژگی خاصی که مخاطب را شگفت زده در این اثر در بازیها و شخصیتپردازیها مشاهده نمیشود و در میزانسن و پروداکشن نیز اشکالات فراوانی به چشم میخورد و مخاطب با اخبار گوناگونی که درباره این فیلم و حواشی آن میشنود فیلم درجه یکی را بر پرده سینما مشاهده نمیکند.
فیلم با تصویر منیر خانم که زبالههایش را در سطل میگذارد و بعد از بیرون گذاشتن آن پیشمان میشود پایان مییابد، اما در نهایت برای بازگرداندن آنها دیر شده است. منیر خانم میتواند روایتگر هر فردی از اعضای جامعه باشد که با هراس و چالشهای گوناگون دست به گریبان است و برای حل تعارضات خود ناچار است که برخی از گذشته یا خاطراتش را فراموش کند.
در بخشهایی از این فیلم به زیبایی وحدتی که در میان ایرانیان در برهههای مختلف شکل میگیرد ترسیم شده است؛ برخلاف حاشیههایی که درباره این فیلم مطرح میشود تمامی کارآکترهای فیلم با وجود اختلافات عقیدتی، در نقطهای به اشتراک میرسند و این وجه در همخوانی سرود بهاران خجسته باد در معرض دید مخاطب قرار میگیرد.
حواشی پیش آمده برای این فیلم از همان زمان ممنوعیت اکران آغاز شد، اما چیزی که مخاطب را شگفتزده میکند این است که اشارات فیلم شاید در آثار دیگر بسیار پر رنگتر مطرح شده باشد و ممانعت و مخالفتی با آنها نشده باشد. دیدگاههای موافقان و مخالفان هر اثر هنری همواره قابل تأمل و پیگیری است، اما ادبیاتی که برای بیان نظرات به کار گرفته شده میتواند در شکلگیری گفتمان نقد در جامعه مؤثر باشد.
در همین زمینه نرگس آبیار درباره این فیلم میگوید: سال گذشته «آشغالهای دوستداشتنی» برای ما نمایش داده شد و تعداد زیادی از اعضای هیئت انتخاب، فیلم را دوست داشتند اما به ما گفتند فیلم مشکل مجوز نمایش دارد و نمیتواند اکران شود و نهایتاً در فهرست فیلمهایی که ما میتوانستیم از بین آنها انتخاب کنیم نبود و فیلم برای حضور در بخش مسابقه بررسی نشد. در نتیجه مشکلی برای بررسی مجدد در جشنواره امسال ندارد.
آبیار در ادامه گفت: حساسیتها را در مورد این فیلم درک نمیکنم. امیدوارم این فیلم به زودی اکران شود و قطعاً برای مردم عجیب خواهد بود که چرا فیلم طی این سالها اجازه اکران نداشت. فیلم آشغالهای دوستداشتنی در مورد مام وطن، ستایش مدارا، کنار هم بودن عقاید و آرا و درک کردن یکدیگر است که نمایشش در دوره کنونی بسیار برای جامعه ما لازم و حیاتی است. بعد از دیدن فیلم اشک ریختم و وجودم سرشار از شور وطنپرستی شده بود.
در واکنشی دیگر یامین پور در صفحه شخصی خود نوشت: «یک فیلم «آشغال» که مأموریتش عوض کردن جای شهید و جلاد است، بعد از چند سال توقیف دقیقاً در چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب، مجوز گرفت و اکنون بنرهای تبلیغاتی چند ده متریاش روی در و دیوار به نظام می خندند. این هم آخرین لگد وزیر فرهنگ به فرهنگ بیصاحب، قبل از بر کناریاش.»
شاید نگاهی منصفانه به این فیلم بیانگر آن باشد که بتوان به حوادث با عنوان گذار تاریخی نگریست و با هر نوع کنش و واکنشی با خشم و پرخاش برخورد نکرد و اجازه داد تا فضای مدارا و نقد در کشور شکل گیرد. خداوند در قرآن کریم در آیه 32 سوره روم میفرماید: «كُلُّ حِزْبٍ بِمَا لَدَيْهِمْ فَرِحُونَ(هر حزب و سلیقهای به آنچه پیش خود دارد دلخوش است)». با توجه به اینکه در جامعه ایرانی احزاب و سلایق گوناگون مطرح است تنها راه رسیدن به سرمنزل مقصود و شکلگیری گفتمان نقد سازنده تمسک به آیه 125 سوره نحل است که میفرماید: «ادْعُ إِلي سَبيلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ جادِلْهُمْ بِالَّتي هِيَ أَحْسَنُ؛ به راه پروردگارت دعوت کن با سخن حکمتآمیز و موعظه نیکو و با آنها به روشی که نیکوتر است مباحثه کن».
میناحیدری
انتهای پیام