
حجتالاسلام والمسلمین علی آتشزر، کارشناس رسانه و استاد دانشگاه، در گفتوگو با خبرنگار ایکنا با بیان اینکه رسانه کارکردی عمومی دارد، اظهار کرد: در جامعه دینی اولین موردی که برای رسانه میتوان متصور بود عملکرد دینی آن است و شاخصههایی چون آموزش، سرگرمی، انسجام اجتماعی و... را میتوان برای رسانه متصور شد، اما به هر حال همانگونه که گفتم، تمام شاخصههای فرعی سیما تحت تأثیر همان اصل کلی، یعنی دین، است. در واقع، اگر قرار است ایجاد سرگرمی کنیم، نباید آن خواسته جدا از ملاحظات اخلاقی و دینی باشد.وی افزود: برای سرگرمی باید دو نکته مهم را هم مد نظر داشت که متأسفانه در برخی تولیدات تلویزیونی به آنها توجه نمیشود، آنهم اینکه در برنامههای مفرح تلویزیون غفلت و عدم آموزش یک رویکرد رایج است که برای تماشاگر دستاورد چندانی ندارد. این مسئله سبب شده روح ایمانی به واسطه برخی برنامهها در مردم زنده نشود. کارکرد دیگری که برای تلویزیون باید متصور شد کارکرد آیینی و مناسکی است، یعنی رسانه به تماشاگر کمک کند که برای ادای مراسم و رفتار دینی همراهی مطلوبی داشته باشد. این خواسته به نظرم، جز در برخی ایام محدود در سیما، رویکردی جدی نیست.وی در بخش دیگری از این گفتوگو درباره بحث اجرا و برخی رفتارهای ناپسند مجریان ابراز کرد: نحوه ارتباط مجریان تلویزیون با مخاطب یکی از نکات بسیار پراهمیت است. میخواهم بحث را کمی به قبل ببرم. در گذشته که رسانهای وجود نداشت، منبرها وسیله آموزشی مردم بودند، یعنی همه اقشار نکات آموزشی را پای منبرها میآموختند، اما با فراگیر شدن تلویزیون این نقش در دهههای اخیر به تلویزیون محول شده است. با این توضیح میخواهم به برنامههای مجریمحور، که این روزها بسیار در سیما رایج شده و تأثیر خاص خود را هم در جامعه دارد، بپردازیم.این استاد دانشگاه درباره اهمیت برنامههای مجریمحور گفت: در برنامههای مجریمحور سیما آنچه بیش از همه عیان است سلیقه شخصی مجریان است که باعث شده رفتار و اخلاق برخی آنها الگو شود، حتی با فراگیر شدن فضای مجازی سبک زندگی شخصی آنها نیز برای دوستداران آن افراد الگو میشود. با این توضیح آنچه این روزها در میان اجراها میبینیم چندان با اخلاقیات اسلامی همخوانی لازم را ندارد؛ هرچند این نقیصه را فقط مختص مجریان نمیدانم، بلکه بازیگران نیز چنین وضعیتی دارند.
وی در پاسخ به این سؤال که چه امری باعث شده مجریان تا به این اندازه در سیما پررنگ شوند، گفت: پیشتر اشاره کردم دیگر رسانه فقط به تلویزیون ملی خلاصه نمیشود، بلکه فضاهای مجازی این امکان را فراهم آوردهاند تا هر فردی برای خود رسانهای داشته باشد، حتی گاهی مواقع تعداد مخاطبان شبکههای اجتماعی بیشتر از برنامههای تلویزیونی است. در همین راستا وقتی قدرت رسانه در کنار شبکههای اجتماعی در اختیار مجریان قرار میگیرد، آنها به منزله الگوهایی مطرح میشوند که قادرند در جامعه جریانسازی کنند.
آتشزر متذکر شد: مجریان شاید در بحث الگو بودن یک امتیاز ویژهتر از بازیگران داشته باشند، آنهم جایگاه رهبری است که به واسطه تکلم مستقیم آنها با مردم فراهم میآید، یعنی به واسطه گفتههای آنها این تصور در بین تماشاگران به وجود میآید که در دنیای واقعیت آنها به آنچه بیان میکنند معتقد و مکلف هستند. در همین باره ممکن است این سؤال پیش آید که آیا سیما به عنوان صاحبکار بر رفتار مجریان خود نظارت دارد یا خیر؟ جواب این است که در شرایط فعلی آنچه بیش از همه برای مدیران سیما اهمیت دارد، جذب تماشاگر است و اصول لازم در اولویتهای بعدی قرار میگیرد.
وی ادامه داد: وقتی جذب مخاطب بیش از اولویتهای اصلی اهمیت دارد، نتیجه آن میشود که داشتن سیما و گویش خوب جای اخلاقیات را میگیرد. البته قبول دارم دو شرط فعلی (چهره و بیان) قادر است در برقراری ارتباط تأثیرگذار باشد، اما چنین دستاوردی ماندگار نیست و فقط برای مقطعی خاص جواب میدهد و مجریانی که از داشتههای علمی و اخلاقی کافی بهرهمند بودند، سالها در رسانه باقی خواهند ماند. صدق این گفته را میتوان در میان مجریان قدیمی تلویزیون به خوبی مشاهده کرد.
این کارشناس رسانه آموزش برای مجریان را بیش از دیگر عوامل تولید ضروری دانست و تصریح کرد: ضعف دیگر در حوزه اجرا به نحوه انتخاب مجریان تلویزیون مربوط میشود. در این حوزه چارچوبهای مشخصی وجود ندارد، چون عموماً چهره و گویش دلیل انتخاب است یا اینکه ارتباط فامیلی باعث میشود، افراد جلوی دوربین قرار گیرند. این کمتوجهی در شرایطی است که برای کارگردانی و... رشتههای تخصصی وجود دارد تا با آموزش به این حوزه ورود شود، اما درک نمیکنم که چرا برای اجرا چنین شرطی مدنظر قرار نمیگیرد!
وی در انتهای این گفتوگو تأکید کرد: بهترین راهکار برای رهایی از وضعیت موجود در حوزه اجرا، استفاده از کارشناس مجری در برنامههای تلویزیون است، چون انتظار میرود که بسیاری از آسیبهای ذکرشده را برطرف کرد، اما آنگونه که از شواهد برمیآید، چنین خواستی در بین مدیران سیما مشاهده نمیشود! این بیتوجهی در شرایطی است که به لحاظ منابع از غنای بسیار خوبی برخورداریم، اما همانگونه که گفتم برخی از ملاحظات، که پارتی بخش مهمی از آن را شکل میدهد، همچنان درها را به روی استعدادهای واقعی بسته است.
گفتوگو از داود کنشلو
انتهای پیام