رویای صادقه شهید ابوالفضل میرعلی‌اکبری

به گزارش ایکنا به نقل از روابط عمومی مراکز فرهنگی هنری منطقه ۸ و فرهنگسرای گلستان، آئین «در کوی نیکنامان» در راستای تجلیل از خانواده‌های شهیدان غلامحسین زارعی و سیدابوالفضل میرعلی اکبری در فرهنگسرای گلستان برگزار شد.

همسر شهید زارعی در این مراسم گفت: همسرم در عملیات فتح‌المبین به شهادت رسید. وی به صورت داوطلبانه به جبهه رفته بود و در نهایت در خوزستان به درجه رفیع شهادت نائل آمد. از وی ۳ فرزند به یادگار مانده است. فرزند بزرگمان، در زمانی که پدرش به شهادت رسید، تنها ۷ سال داشت. زندگی کردن در کنار وی باعث شد تا خصوصیات اخلاقی مثبت زیادی را یاد بگیرم. خاطرم هست که وقتی موضوع جبهه رفتن را با من مطرح کرد، در ابتدا مخالفت کردم، اما به من گفت که اکنون لازم است به جبهه برویم تا دشمن به سمت خاک کشورمان پیش‌روی نکند.

در ادامه این جلسه، مادر شهید سیدابوالفضل میرعلی اکبری نیز گفت: غلامحسین، ۱۹ ساله بود که برای خدمت سربازی به جبهه رفت. او در کردستان به شهادت رسید. خاطرم هست روزی که او به شهادت رسید، بسیار دل‌نگران بودم. انگار شهادتش به من الهام شده بود. چند روز بعد، یکی از دوستانش از جبهه به منزل‌مان آمد و خبر شهادتش را به ما داد.

وی به خاطره‌ای از آن شهید اشاره کرد و گفت: یک بار که به مرخصی آمده بود، ماجرای خوابی را تعریف کرد که در نهایت به حقیقت پیوست. یک روز به من گفت که شب گذشته خواب دیدم، پنج ستاره در آسمان است و من نیز به عنوان ششمین ستاره به جمع آن‌ها ملحق شدم. از او پرسیدم که آن پنج ستاره چه کسانی بودند؟ در جواب، اسم پنج نفر از دوستان و بستگان را آورد که همگی به شهادت رسیده بودند. او کاملاً مطمئن بود که شهید می‌شود و به من گفت که شهادت قسمتم شده است. تنها ۱۷ روز بعد از این ماجرا بود که ایشان به شهادت رسید.

انتهای پیام