کد خبر: 3794639
تاریخ انتشار : ۱۱ اسفند ۱۳۹۷ - ۱۷:۴۲
سروش‌محلاتی:

آیه «وَ قَرْنَ في بُيُوتِکُنَّ» حضور عموم زنان در جامعه را منع نمی‌کند

گروه اندیشه ــ پژوهشگر برجسته حوزه دین به طرح بحث در زمینه مخاطب آیه «وَ قَرْنَ في بُيُوتِکُنَّ» پرداخت و بیان کرد: طبق شواهدی که وجود دارد این آیه عومیت ندارد و فقط شامل حال زنان پیامبر(ص) می‌شود.

به گزارش ایکنا؛ حجت‌الاسلام والمسلمین محمد سروش‌محلاتی، پژوهشگر برجسته حوزه دین، عصر دیروز به ادامه طرح بحث پیرامون «فقه و مسئله پرده‌نشینی زنان» پرداخت که در ادامه مشروح آن از نظر می‌گذرد؛

درباره آیه سوره احزاب، آنچه مطرح است، پیرامون خصوص «وَ قَرْنَ فی بُیُوتِکُنَّ» است که مخاطب آیه همسران پیامبر(ص) هستند. در مورد این قسمت، دو بحث مطرح است؛ بحث اول اینکه «وَ قَرْنَ فی بُیُوتِکُنَّ» به چه معنا است؟ و بحث دوم این است که این تکلیف شامل چه کسانی می‌شود، شامل همسران پیامبر(ص) یا همه زنان؟ نسبت به بحث اول که «وَ قَرْنَ فی بُیُوتِکُنَّ» به چه معنا است به لحاظ مفهومی روشن است که مفاد آیه چه چیزی است؛ یعنی همسران پیامبر(ص) باید در خانه قرار داشته باشند.
ولی ابهام این است که آیا این آیه درصدد منع از خروج آن‌ها از منزل برای همه موارد و در همه شرایط و کلی است، یا ناظر به برخی از مواردی است که آن‌ها از آن خارج می‌شوند. از ابتدا در میان مفسرین این بحث مطرح بوده است. در جلسه قبل نیز اشاره شد که در بین علمای ما نیز دو نظر متفاوت وجود دارد، اما در عین حال همه بر این نکته اتفاق نظر دارند که بیرون آمدن همسران پیامبر(ص) از منزل برای حاجات متعارف منعی نداشته و آن‌ها در مراسم مذهبی در مسجد شرکت می‌کردند؛ برای نمونه در صله رحم حضور داشتند و در ارتباطات عادی نیز حضور داشتند، کما اینکه در برخی از سفر‌ها نیز همراه رسول خداص) بودند. پس حتی نسبت به زنان پیامبر(ص)، منع کلی از این آیه استفاده نمی‌شود.
در منابع اهل سنت روایتی است که به صورت متعدد و مکرر نقل شده است که سوده، یکی از همسران پیامبر(ص) یک شب برای انجام کاری از خانه بیرون آمد و عمر بن خطاب او را شناخت. به دلیل اینکه عمر حساسیت زیادی نسبت به بیرون آمدن زنان داشت، با تندی با او برخورد کرد و گفت که گمان نکن تو را نشناختم و به او نیز عتاب کرد. سوده جریان را به عرض حضرت رساند. پیامبر(ص) نیز در حال صرف غذا بودند و در تامل فرو رفتند. حال شبه‌وحی بر حضرت عارض شد و بعد از اینکه به حال عادی بازگشتند، فرمودند که به شما اجازه داده شده که اگر کاری دارید از خانه خارج شوید. در منابع مختلف عامه و در معتبرترین مجامع حدیثی آن‌ها نقل شده است که خود شاهد بر این است که حتی نسبت به همسران پیامبر نیز این آیه به معنای پرده‌نشینی نیست و آیه نمی‌خواهد بگوید که زنان حق ندارند برای احتیاجات خود از خانه بیرون آیند و باید با دیگران قطع ارتباط کنند؛ بنابراین آیه نسبت به همسران پیامبر(ص) نیز دلالتی ندارد و عملا نیز چنین چیزی نبوده است.
اما بزرگان ما نیز که بحث کرده‌اند، همین مطلب را دارند. برخی از نقل قول‌ها نیز در جلسه قبل بیان شد. مرحوم آقای مطهری نیز در کتاب مسئله حجاب و مباحثاتی که با ناقدان دارند، با توجه به اینکه همسران پیامبر(ص) برای امور عادی از خانه بیرون می‌آمدند، لذا نتیجه می‌گیرند که قطعا مفاد آیه این نیست که از خانه بیرون نیایند و در مراسم مختلف حضور پیدا نکنند، بلکه مراد این است که به کار‌هایی که مستلزم این است که از حرم پیامبر(ص) خرج شوند، دست نزنند، مانند کاری که عایشه بعد از وفات رسول خدا(ص) انجام داد؛ بنابراین شهید مطهری می‌فرمایند که آیه شریفه محل بحث، دستور پرده‌نشینی برای زنان پیامبر(ص) و برای غیر آن‎‌ها نیست که به لحاظ مفهوم آیه نیز همین‌طور است.
نکته دومی که بیشتر قابل بحث است اینکه این دستور به زنان پیامبر(ص) آیا کلی و برای همه زنان است یا فقط اختصاص به آن‌ها دارد؟ چون خطاب آیه «یا نساء النبی»، است باید قبول کنیم که این تکلیف برای آن‌ها اثبات می‌شود، اما برای دیگران اثبات نمی‌شود و دلیلی برای این اثبات نیست. خود تعبیر آیه نیز برای تعیین این قلمرو در تکلیف، کاملا گویا است. آیت‌الله شبیری‌زنجانی نیز در بحثی که پیرامون این آیه در ضمن مباحث کتاب‌النکاح دارند، اصرار دارند که از آیه استفاده عمومی نمی‌توان داشت، البته با همان سبک خاصی که ایشان در مباحث فقهی دارند که با شواهد و قرائن عرفی معمولا استظهارات خودشان را تثبیت می‌کنند و در اینجا نیز دو مثال می‌زنند و از این مثال‌ها نیز خواستند استفاده کنند که تکلیف عمومی را نمی‌توان برداشت کرد.
مثال اول که ایشان داشتند این است که اگر گفتند‌ای علما شما اگر به وظایفتان عمل کنید، مانند مردم عادی نیستید، بنابراین باید دیگران را خوب ارشاد کنید. این مثال بر وزان همین آیه «یَا نِسَاءَ النَّبِیِّ لَسْتُنَّ کَأَحَدٍ مِنَ النِّسَاءِ»، است. ایشان «یَا نِسَاءَ» را برمی‌دارند و می‌گویند اگر علما باید وظایف را عمل کنند و مردم را ارشاد کنند، سؤالی که مطرح می‌شود این است که آیا معنا این است که آیا ارشاد وظیفه عمومی مردم است؟ در پاسخ می‌گویند خیر، این گونه نیست؛ مثال دومی که زده‌اند اینکه، به جای علما، دولت‌مردان را قرار داده‌اند. به این صورت که اگر گفتند‌ای دولت‌مردان، اگر به مسئولیت عمل کنید، مانند توده مردم نیستید، پس برای رسیدگی به مردم تلاش کنید، اگر هم تکلیف را گفته‌اند آیا این است که همه برای رسیدگی به مردم مسئول هستند؟ باز هم پاسخ منفی خواهد بود.
حرف آقای شبیری این است که می‌گویند سر مطلب این است که آیه شریفه یکی از وظایف همسران پیامبر(ص) را بیان می‌کند و نسبت به وظایف دیگران ساکت است، نه اینکه لفظ عامی داشته باشیم که حکم عمومی را بیان کند تا اشکال شود که مگر مورد مخصص است، بلکه این آیه بر اساس اقتضائی که دارد، از بیان حکم عمومی مردم قاصر است و کاری به حکم عام ندارد. البته در خصوص «فَلَا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ» این را استفاده می‌کنند که تکلیف برای زنان دیگر نیز هست، اما خطاب آیه و صدر آیه که «نساء النبی» است، ذاتاً تکلیفی را برای دیگران، اثبات نمی‌کند.
این یک جنبه بحث است که نمی‌توان از آن غفلت کرد؛ لذا در مورد آیه محل بحث که در ادامه است، دلیلی برای تعمیم این تکلیف به زنان دیگر نداریم؛ به عبارت دیگر در مورد آیه دو احتمال مطرح است، یکی اینکه زنان پیامبر(ص) باید در خانه باشند، به این دلیل که زنان پیامبر(ص) هستند و احتمال دوم این است که باید در خانه باشند، چون مسلمان هستند و ظاهر آیه شریفه آن جهت اول را بیان می‌کند که این زنان به جهت اینکه «نساء النبی»، هستند این تکلیف متوجه آنان است، نه به جهت اینکه مانند بقیه زنان هستند و تکالیفشان با آن‌ها مشترک است.
برای تایید این فهم از آیه که قلمرو این تکلیف چیست، آیا شامل همه زنان است یا خیر؟ این نکته نیز برای ما مفید است که توجه داشته باشیم در عصر نزول آیه که هم، همسران پیامبر(ص) بوده‌اند و هم زنان مسلمان در جامعه بوده‌اند، هرگز زنان مسلمان چنین تلقی نداشته‌اند که باید در خانه بمانند و وظیفه آن‌ها مانند وظیفه زنان پیامبر(ص) است/ فهم آن‌ها در استفاده از این تکلیف این بوده که این وظیفه متوجه زنان پیامبر(ص) است و گفتگو‌هایی بین آن‌ها بوده است؛ لذا بعد از وفات پیامبر(ص) نیز که برنامه‌ریزی صورت از طرف دستگاه خلافت صورت می‌گرفت برای اینکه همسران پیامبر(ص) به زیارت خانه خدا مشرف شوند، برخی از آن‌ها امتناع کردند و نپذیرفتند و استدلال آن‌ها همین بود که از اینکه از خانه بیرون آییم منع شده‌ایم. این تلقی که در همان عصر نزول آیه در بین زنان وجود داشته و زنان دیگر به راحتی حضور پیدا می‌کردند و فعالیت‌های اجتماعی را داشتند نشان دهنده این است که این آیه تکلیف را بر عهده زنان دیگر قرار نمی‌داد و آن‌ها از این جهت با زنان پیامبر(ص) متفاوت بودند.
یک نکته دیگر را نیز باید در نظر گرفت و آن نکته‌ای است که مرحوم صاحب جواهر مطرح کرده‌اند که مربوط به نوع زندگی در آن عصر بوده است. بسیاری از مسلمان‌ها و به ویژه اعراب بادیه‌نشین بودند و بیرون شهر زندگی می‌کردند و زندگی بادیه‌نشینی، عشایری و خارج از شهر‌ها نوع خاصی است و ارتباط بین زنان و مردان در آنجا به گونه دیگری است. مرحوم صاحب جواهر اشاره دارد که بادیه‌نشین‌ها در آمدوشد هستند و در زندگی خود ارتباطات مشترکی داشتند که این‌ها در جنبه فعالیت‌های اقتصادی بوده است. مانند کشاورزی و دامداری و چه فعالیت‌های دیگری که به جهت رسم و رسومات داشته‌اند که می‌توان به مراسم عزاداری و ... اشاره کرد که همه این‌ها با اختلاط به طور کلی همراه بوده و تلقی مسلمانان این نبود که این آیات آمده تا جلوی این اختلاط را میان زنان و مردان بگیرد، آنکه از اول مسلمانان می‌فهمند یکی ستر و پوشش بود که در آیات سوره احزاب پیامبر(ص) موظف می‌شود که هم به همسران خود و به عموم بگوید که پوشش را رعایت کنند و یکی نیز اینکه اختلاط آمیخته به مسائل شهوانی نباشد.
در بحث صدای زن نیز صاحب جواهر از آیه «فَلَا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ» استفاده می‌کنند که انسان یقین پیدا می‌کند که اصل صدای زن، حرام نیست. بعد می‌گویند شرایط آن زمان را در نظر بگیرید که این‌ها بادیه‌نشین بودند و گروه‌هایی از مردم در نقطه‌ای با هم ارتباط داشتند که بسیار نیز نزدیک بود و زن و مرد با هم معاشرت داشتند و گاهی مجالس عزا و ... داشتند و کسانی که در یک محل بودند در مراسم هم شرکت داشتند. در عروسی‌ها و ... نیز همین طور بوده است و در این ارتباطات زنان و مردان با هم مختلط بوده‌اند و نشست‌و‌برخاست داشتند.
گاهی معامله بود و گاهی صحبت و ارتباطات دیگری که در مجالس داشتند. آن وقت چطور این آیه می‌خواهد دلالت کند که چنین ارتباطی به طور کلی باید قطع شود؟ ما هیچ اثری در تاریخ نداریم که از این دستور که فرمود «نساء النبی» برای این مسئله استفاده شده باشد که هر گونه اختلاط بین زن و مرد منع شده باشد. لازمه این کار این است که اگر این دستور بخواهد قلمرو وسیعی داشته باشد، لازمه‌اش این بود که زندگی بادیه‌نشینی تغییر و تحول پیدا می‌کرد؛ زیرا آن زندگی با این مرزبندی‌ها و جدایی زن و مرد به صورت کامل سازگار نیست. پس ما آیه شریفه را حتی با فرض اینکه به معنای پرده‌نشینی زنان نیز تلقی کنیم، نمی‌توانیم به دیگر زنان تعمیم دهیم. وضع اجتماعی زنان چه در عصر نزول آیه و در اعصار بعدی این مطلب را تایید نمی‌کند.
اما آنچه در پایان بحث باید اشاره کنم این است که آیا علمای ما در طول ۱۲ قرن اخیر که پیوسته مباحث فقهی را دنبال می‌کردند و فقه ما به صورت متصل در جریان بوده، واقعا این علما و بزرگان نظر به پرده‌نشینی زنان داده‌اند؟ آیا آن‌ها به این آیه شریفه به عنوان تکلیف عمومی استناد کرده‌اند و گفته‌اند که شما نیز باید مانند همسران پیامبر باشید و ارتباطات خود را با دیگران قطع کنید؟ شاید شگفت‌آور باشد که براساس تفحص بنده، در تاریخ فقه خودمان، فقیهی نداریم که در بحث‌های فقهی خودش به این آیه استناد کرده باشد که زن‌ها در خانه بنشینند. هیچ فقیهی را سراغ نداریم که این گونه گفته باشد و اگر فقیهی به این آیه استناد کرده باشد، در حد استثنا و شذوذ است.
انتهای پیام
captcha