به گزارش خبرنگار ایکنا؛ نشست علمی «تبیین گام دوم، از نظر تا عمل» 13 اسفندماه در پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی برگزار شد.
فرشاد مهدیپور، رئیس پژوهشکده فرهنگ و مطالعات اجتماعی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در این نشست به ایراد سخن پرداخت و اظهار کرد: امام بعد از یک هزاره موفق شد یک نظریه که علما و حکمای شیعی برای حکومتداری ارائه کرده بودند را محقق کند. آنچه فارابی میگفت، اخوانالصفا میگفت و دیگرانی که در این خصوص نظریه ارائه دادند بیان کردند. خمینی برای اولینبار موفق شد این نظریه را تبدیل به یک سامانه حکومتداری تبدیل کند. با بیانیه گام دوم در این سامانه حکومتداری یک فصل جدید رقم خواهد خورد. اگر فرض کنیم ایران در حدود دو هزار و پانصد سال تحت سیطره حکومتهای سلطنتی و پادشاهی بوده است برای اولین بار در آن جمهوری به وجود آمد و این جمهوری، چهل سال سابقه دارد. اولین کاری که این جمهوری کرده است این است که به سمت نظامسازی رفته و کل فرآیندهای خود را در یک چهارچوب نظاممند به مدت چهل سال به پیش برده است. آنطور که ابن خلدون بحث میکند، حکومتها در چهل سالگیشان دچار افول میشوند. ایشان میگوید نسل سوم حکومتها به کلی عصبیت را رها میکند و به سمت رفاهطلبی حرکت میکند و به همین دلیل هر حکومتی در چهل سالگی خودش دچار فروپاشی میشود.
وی افزود: بر خلاف نظریه ابن خلدون حکومتی که در ایران به وجود آمد به مرور به جای عصبیت، عقلانیت را جایگزین کرده است و هر چه جلوتر آمده عقلانیت در آن رشد کرده است. باز هم بر خلاف آنچه در مقدمه ابن خلدون آمده است، نسل سوم این انقلاب بیش از نسل اول آن به انقلاب وفادار است. از این جهت که هم از لحاظ نظری و هم از لحاظ علمی ماهیت انقلاب اسلامی را بیشتر درک میکند و اگر نسل اول آرمانگرا و ایدهآلیست بود، نسل سوم کاملا واقعگرا است و ما درک موقعیت نوین جهان تصمیمگیری میکند. بیانیه در این مرحله و پگاه نوشته شده است. یعنی درآمدی است بر جمهوری دوم. در واقع به عنوان بازنگری در انقلاب اسلامی میتوانیم از آن یاد کنیم. به این اعتبار من در سه بحث موضوع را بیان میکنم. ایشان در ابتدای بیانیه میگویند: «انقلاب پدیدهای زنده و با اراده است م همواره آماده انعطاف و تصحیح خطاهای خویش؛ اما بدون تجدید نظر و انفعال». در این باب خیلی گفتوگو نکردیم یعنی در این باب که ما خطاهایی انجام دادیم اما در مسیری که طی شده است تجدیدنظر نمیکنیم بلکه خطاهایمان را رفع میکنیم.
مهدیپور در ادامه یادآور شد: بخش زیادی از بیانیه راجع به این خطاها صحبت میکند؛ یعنی آسیبهایی را ذکر میکند و آنها را تبدیل به راه حل میکند. آن هفت توصیه پایانی در واقع شکل راه حل را دارد. برای اینکه این اتفاق بیافتد چگونه باید عمل بکنیم؟ به نظرم در بیانیه روشن است که مخاطب آن جوانان است. چرا مخاطب بیانیه جوانان هستند؟ نکته این است که جوان پیشران حرکت است. یعنی اگر بخواهیم پیشرانهای حرکت را شناسایی کنیم جوانان نقطه اصلی حرکت هستند. آنهایی که نسل اول و نسل دوم هستند به مرور در حال خارج شدن از ساختار حکومت هستند، نسلی که میتواند برای چهل سال آینده انقلاب طرحی را رقم بزند نسل جوان است. این نسل جوان هم به لحاظ قاعده جوانی که در حال تغییر است میتواند درک جدیدی داشته باشد و هم به لحاظ اینکه از لحاظ دانش در موقعیتی است که میتواند قامت انقلاب را به دوش بکشد. رهبری دقیقا جوانان را مخاطب قرار داده است برای حرکت رو به آینده.
وی در ادامه سخنان خود تصریح کرد: نکته دیگر در مورد بیانیه این است که ماهیت بیانیه چیست. من مایلم بیانیه را به مثابه یک سیاست تحلیل کنیم و بررسی کنم به مثابه یک سیاست و طرح کلان چگونه باید آن را ببینیم. بیانیه راجع به دیروز ما، امروز ما و فردای ما حرف زده است. درباره مسائل ما حرف زده است، درباره راه حلها سخن گفته و درباره راهکارهای اجرایی هم صحبت کرده است. اینگونه نیست که بیانیه فقط ماهیت انتزاعی داشته باشد، بلکه کاملا کلیت انضمامی پیدا کرده است. من برای اثبات این ادعا به چند گزاره اشاره میکنم. در بیانیه درباره عدالت و مبارزه با فساد آمده است که دستگاههای دولتی باید با قاطعیت از تشکیل نطفه فساد پیشگیری کنند و با آن مبارزه کنند. مبارزه با فساد کاملا یک اقدام و سیاست مشخص است که میتوان در حاشیه آن پیشنهاد تشکیل نهادی فراقوهای یا تشکیلات جدیدی داد. دوم اینکه در بحث اخلاق و معنویت و نقصانهایی که در آن وجود دارد، ایشان برای حل این نقصانها راه حلهایی ارائه میدهند و میگویند راه حلها فقط حکومتی نیست بلکه نیازمند فعالیت کنشگران خودجوش است. از این برجستهتر در توصیه حفظ استقلال و آزادی ایران، به طور واضحی یک نهاد را موظف به این امر میدانند و میگویند دولت جمهوری اسلامی موظف به حفظ استقلال و آزادی ایران اسلامی است. یعنی اقدام و نهاد متولی آن در این بند از بیانیه مشخص شده است.
انتهای پیام