به گزارش ایکنا؛ دین اسلام از منبع لایزال حیات سرچشمه میگیرد و پیام آن حیات واقعی است. تمام هستی از منظر دین در جنبش و حرکت و بالندگی است و این مهم کاملاً با شادابی و نشاط نوع بشر سازگار است. نگرش قرآن به شادی، خوشحالی و سرور، نگرشی مثبت است و به هیچ وجه با شادی و نشاط مخالفتی ندارد چراکه نیاز به شادی و نشاط را نیازی غریزی میداند و بر آن تأکید دارد.
سفارش به پوشیدن لباسهای نیکو، زیبا و زینت کردن و معطر بودن و شادی کردن و شاد ساختن یکدیگر در اعیاد اسلامی و تأکید بر صله ارحام و اطعام دادن و دست دادن و مصافحه با مؤمنان و زیارت آنها و تبسم کردن به رویشان و هدیه دادن به آنها، شاهد دیگری بر توجه اسلام به این امر است.
علوم مختلف از جمله روانشناسی نیز شادی را محرکی برای فعالیت بیشتر و سرزندگی عنوان میکنند و از غم به عنوان عامل بازدارنده از پویایی و تحرک بیشتر یاد میکنند. با توجه به اینکه جامعه ما، جامعهای دینی است و بسیاری از آیینها و مراسم مهم ما مربوط به مناسبتها و مناسک دینی است، مشاهده میکنیم تعادل مناسبی بین برگزاری مراسم سوگواری و آیینهای شادی در کشور ما وجود ندارد.
هرچند در روایات شیعی بر ضرورت شاد بودن تأکید شده، ولی ظلمهایی که در حق معصومین(ع) صورت گرفته و بیش از حد پرداختن به آنها در مقابل مناسک دینی که باید همواره با شادی و نشاط همراه باشد و حتی میلاد خود معصومین(ع) و اهل بیت(ع) آنها باعث شده که شیعیان دچار اندوه طولانی شوند. این روند باعث شده تا در جامعه ما فرهنگ غالب، فرهنگ غم باشد و شادی حالت عرضی و فرعی پیدا کند؛ بنابراین ما بیشتر برای سوگ اجتماعی آمادگی پیدا کردهایم و در آنها حضور پیدا میکنیم، به طوری که انگار هیچ برنامهای برای شادمانی نداریم.
اما جامعه ما در شرایط فعلی به یک برنامهریزی و مشارکت پایدار در زمینه فرهنگسازی برای شاد بودن مذهبی نیاز دارد؛ فرآیندی که قطعاً برای شکل گرفتن به زمان نیاز دارد. با وجود این در شرایط بینالمللی فعلی و تلاشهایی که رسانههای غربی برای ارائه تصویری غیرواقعی و خشن از دین مبین اسلام میکنند، باید همه دست به دست هم دهیم تا این مجالس و محافل دینی، تریبون پرقدرت ترویج اسلام ناب محمدی شده و از این کانال، حقایق دینی بیش از پیش برای جامعه به ویژه جوانان منتشر شود.
به نظر میرسد یکی از مسائلی که باعث شده برنامهریزان و سازمانهای ما نتوانند در برخی موضوعات اقدامات مثبتی انجام دهند، خودسانسوری ناشی از مخالفتهای اولیه است. مثلاً مداحان و روحانیون که در نزد مردم دارای احترام ویژهای هستند، هرچند میتوانند اقدامات مثبتی در این خصوص انجام دهند، ولی به دلیل برخی نگرانیها نتوانستهاند در این زمینه اقدامی عملی انجام دهند.
خودسانسوری مثل پاک کردن صورت مسئله است. در مسائلی که مربوط به اجتماع میشود، خودسانسوری اصلا خوب نیست، چون اثرات منفی خودش را به هر طریقی که شده در جامعه منعکس میکند. دین اسلام مرزها و خطوط را در خصوص شادی ترسیم کرده و بر لزوم آن در جامعه اسلامی تاکید کرده است. به همین علت نباید به برگزاری شادیهای ملی و مذهبی به صورت سلیقهای و شخصی نگریست. با وجود تمامی تأکیدات دینی و قرآنی هنوز ما یک دستورالعمل جامع از جانب علما و کارشناسان دینی برای مجالس شادی نداریم و لذا عدهای از متدینین از ترس اینکه مبادا این شادی، ناپسند باشد در آن شرکت نمیکنند. علما همان طور که افکار و اعتقادات و شیوههای درست زندگی کردن را رهبری میکنند باید شیوههای صحیح کاربردی شاد بودن را هم گسترش دهند و اعلام کنند همان گونه که مراسم عزای امام حسین(ع) و اهل بیت(ع) شعائر دینی است شادی اهل بیت(ع) هم جزو شعائر دینی است.
علما باید همدوش عزا، شادیها را هم معرفی کنند و حتی اگر لازم باشد سرمایهگذاری مالی گستردهای بر روی این موضوع انجام دهند. چند روز پیش حجتالاسلام والمسلمین قرائتی، برای چندمینبار در سخنرانیهای معروف و پرطرفدار خود از اینکه روحانیت روضه میخواند و فقط مردم را میگریاند انتقاد کرد و گفت: «مگر ما گاز اشکآور هستیم؟ از فضای خنده غافل شدهایم. باید از فضای خنده، البته خندههای حکیمانه، نیز استفاده کنیم». این یعنی متأسفانه رویکردی که هماکنون در جامعه اسلامی در خصوص برگزاری اعیاد و جشنها دیده میشود مطابق روایات نیست.
در این مسئله نقش روحانیت و تبلیغ خیلی میتواند مؤثر باشد، اما این قضیه ممکن است برای خود روحانیت هم آن گونه که باید جا نیفتاده باشد و لذا باید توجه بیشتری در این خصوص بشود و به همان اندازه که به عزاداریها پرداخته میشود به میلادها هم توجه شود. اینکه دهههای مختلف عزاداری طراحی شود و مجالس مختلف برگزار شود، اما در مقابل چیزی برای شادیها و میلادها نداشته باشیم ضعف بزرگی است که نیاز به تبلیغ و فرهنگسازی دارد و روحانیت میتواند در این امر بسیار مؤثر باشد.
مشکل دیگری که وجود دارد این است که ما علمدار فرهنگی فراوانی در کشور داریم و قطعا تنها روحانیت نیست که در این مورد نقش ایفا میکند و همه اقشار نیز در مورد فرهنگ و دین نظر میدهند از این جهت احساس میشود برنامهریزی مدونتر و منسجمتری لازم است تا این قضایا بیشتر و بهتر جا بیفتد.
شاید اینکه منحصراً بخواهیم به عزاداریها بپردازیم به نوعی حرکت به سمت و سوی اهدافی باشد که خدایی ناکرده دشمن با استفاده از آن بخواهد ما و دینمان را اندوهناک نشان دهد در صورتی که شادیهای حلال و تفریحهای سالم و مفرحی در دین ما به خصوص در جشنها و میلادهای مذهبی وجود دارد که میتوان با آن شاد بود و دل اهل بیت(ع) را هم نرنجاند.
به قلم وهاب خدابخشی
انتهای پیام