به گزارش کانون خبرنگاران ایکنا، نبأ؛ برکسی پوشیده نیست که استان خوزستان دارای ظرفیتهای بالقوه و بالفعل فراوانی است، این ظرفیتها در زمینههای مختلفی همچون کشاورزی اعم از شیلات و ...، صنعتی از قبیل صنایع بزرگ پتروشیمی و فولاد است. علاوه بر آن خوزستان دارای ثروت و نعمات خدادادی بسیاری است و اگر به طریق منطقی و قانونی به داشتههای خوزستان بنگریم، اولویت این است که نفع و منافع آن باید به این استان برسد، چون تمام مشکلات زیست محیطی، زیرساختی، فاضلاب، پساب، بیماری و آلودگی به ضرر خوزستان و باعث مهاجرت مردم و فرار سرمایهها شده است.
نرخ بیکاری در این استان که دارای جمعیتی بالغ بر 5 میلیون نفر است، بیش از سایر استانها بوده اما براساس آمارهای رسمی در تولید ناخالص داخلی کشور پس از استان تهران، سهمی 10 درصدی داشته و بالاتر از استانهای اصفهان، خراسان رضوی، فارس و بوشهر قرار دارد.
از مهمترین دلایل عقبماندگی استان خوزستان قوانین نامتناسب با وضعیت جغرافیایی در این استان و متعاقب آن قانونگریزی افراد جامعه است، همچنین وجود برخی مدیران نالایق که صندلیهای مدیریتی استان را اشغال کردهاند، بیتأثیر در این پسرفت و درجازدگی نیست؛ مدیرانی که تنها به موضوعات قشری خاص بها داده و از سایر مشکلات استان غفلت و یا به کل آن را رها کردهاند. در حال حاضر مدیریت سیاسی و مدیران سیاسی که استان را به چشم سکوی پرتاب میبینند، سم مهلکی برای توسعه خوزستان بهشمار میروند این درحالی است که مدیریت جهادی میتواند نسخهای شفابخش برای بیماری روزمرگیهای این استان باشد.
همچنین توسعهنیافتگی خوزستان را میتوان نتیجه برخی خلقیات و شخصیت انباشتهشده قبیلهای، عشیرهای و تبعیتی از يک سو و سهمخواهی قومی و سیاسی از سویی دیگر دانست.
به نظر میرسد در خوزستان باید از تمام ظرفیتها در تمامی زمینههای کشاورزی اعم از باغبانی، دامپروری، آبزیپروری و شیلات و هر آنچه که در حیطه اختیارات کشاورزی است، استفاده کرد و با ثروت عظیمی که در خوزستان وجود دارد، شغل ایجاد کرد.
مشكلات همواره از جایی آغاز میشود كه برخی افراد به فراخور اختیارات و قدرت خود در تهران تصمیماتی را میگیرند كه سبب الحاق و جدایی برخی از سازمانها، حذف ساختار قدیم و ایجاد ساختاری جدید میشود.
تصور خوزستانیها این است که استانهای دیگر در ردههای تصمیمگیری دارای لابیهای اثرگذار هستند، البته به صراحت باید گفت مشکلات و دلایل عقبماندگی خوزستان به نخبههای استان و مردم آن هم برمیگردد. نخبگان مرکزنشین یا چانهزنیهای مؤثری نداشتند یا در چانهزنیهای سطح پایین قومیتی که چندان به نفع استان نیست، ماندهاند.
قومیتگرایی، از دیگر علل عقبماندگی و در جا زدن این استان است که اگر از ظرفیت عظیم رنگینکمان اقوام بهخوبی استفاده شود، میتوان شاهد پیشرفت استان باشیم. اما متأسفانه زمانی که برخی گروههای سیاسی پیشرو در جامعه اینگونه عرب، لر و بختیاری میکنند و ملاک را نه شایستگی افراد بلکه قومیت قرار میدهند؛ چطور میتوان انتظار داشت که این جامعه پیشرفت کند.
متأسفانه مدیران ارشد استان طی فرآیند رابطه به پستهای خود گمارده میشوند. نمایندههای این استان نیز در مدتزمان اخیری که در مجلس حضور دارند اقدام مثمر ثمری نداشتهاند.
در پایان باید تأکید کرد که استان خوزستان ظرفیتهای بسیاری دارد که میتواند شکوفا شود، مردم خوزستان هم حتماً میبایست خواهان انتصاب مدیران لایق باشند، انتصاب مدیران پروازی در شرکتهای عظیم اقتصادی در کنار برخی فرهنگ عمومی استان، باعث شده خوزستان همیشه نسبت به استانهای همجوار نظیر اصفهان، شیراز و تبریز در حال درجا زدن باشد نه ترقی و توسعه.
به قلم حسین عبدالعزیزی
انتهای پیام