«مطالعات تاریخی قرآن و حدیث» در ایستگاه 64/ رویکردهای قرآن‌شناسان معاصر به اسباب نزول
کد خبر: 3844760
تاریخ انتشار : ۰۳ مهر ۱۳۹۸ - ۰۹:۳۹

«مطالعات تاریخی قرآن و حدیث» در ایستگاه 64/ رویکردهای قرآن‌شناسان معاصر به اسباب نزول

گروه اندیشه ــ شصت‌‌ و چهارمین شماره از دوفصلنامه «مطالعات تاریخی قرآن و حدیث» به صاحب امتیازی صاحب امتیازی معاونت دانشجویی ـ فرهنگی دانشگاه آزاد اسلامی، پژوهشکده قرآن و عترت، سردبیری عبدالمجید طالب تاش و مدیرمسئولی حسین مرادی منتشر شد.

به گزارش ایکنا؛ در این شماره از وفصلنامه علمی ـ پژوهشی «مطالعات تاریخی قرآن و حدیث» مقالاتی با عناوین «چالش‌های نحوی قرائت حمزه و خاستگاه تاریخی آن» نوشته روح الله نجفی؛ «جایگاه علمی رجال ابن غضائری نزد علماء رجال از قرن پنجم هجری تاکنون» تالیف محمدرضا آرام؛ «وحیانیت الفاظ قرآن یا رؤیاانگاری وحی: داوری میان دو نظریه بر مبنای قرآن» به قلم سکینه چمن پیما، عباس همامی و ابراهیم کلانتری؛ «رویکردهای قرآن‌شناسان معاصر به اسباب نزول» تالیف پژمان قاسمی؛ «نقش غلات در شکل‌گیری روایات سبعة أحرف» نوشته محمد عترت‌‌دوست؛ «ریشه‌های تاریخی نگرش عین القضات همدانی به حدیث «اطلبوا العلم ولو بالصین»» تالیف جواد فرامرزی و «علوم حدیث در ربع نیشابور طی چهار سدۀ نخستین اسلامی» به قلم مهدی حاجیان، مهرناز بهروزی و محمد سپهری منتشر شده است.

چالش‌های نحوی قرائت حمزه و خاستگاه تاریخی آن
در چکیده مقاله «چالش‌های نحوی قرائت حمزه و خاستگاه تاریخی آن» می‌‌خوانیم حمزة بن حبیب زَیّات قاری سرشناس کوفه در سدۀ 2ق است. قرائت وی از قرآن همواره در معرض توجه عالمان قرائت بوده است. قرائت حمزه با همۀ اهمیت و اعتبارش دارای برخی اشکالات نحوی است که گاه علیه وی اعتراضاتی را برانگیخته. قرائت جر «الأَرْحَامِ» در آیۀ نخست سورۀ نساء، قرائت غایب «لایحسبنَّ» در آیۀ 5سورۀ 9 انفال، قرائت مجهول «یُخافا» در آیۀ 229 سورۀ بقره، قرائت تثنیۀ «یَبلُغانِّ» در آیۀ 23 سورۀ اسراء و قرائت بدون تنوین «ثلاثمائةِ» در آیۀ 25 سورۀ کهف، نمونه‌هایی از غرائب نحوی قرائت حمزه را به نمایش می‌نهند. مطالعۀ حاضر در پی‌جویی از راز رخداد این ماجرا به این نکته التفات یافته که التزام حمزه به مصحف عثمانی و تمایل همزمانش به مصحف ابن مسعود او را به چنین خوانش‌های چالش‌برانگیزی سوق داده است. در این سنخ نمونه‌ها، هر چند از یک سو، مصحف ابن مسعود قرینه‌ای در تأیید قرائت حمزه فراهم می‌آورد، از دیگر سو، تعلق خاطر به مصحف ابن مسعود است که حمزه را به چالش نحوی می‌کشاند.

جایگاه علمی رجال ابن غضائری نزد علماء رجال از قرن پنجم هجری تاکنون
در طلیعه نوشتار «جایگاه علمی رجال ابن غضائری نزد علماء رجال از قرن پنجم هجری تاکنون» آمده است کتاب الضعفاء ابن غضائری، به لحاظ میزان صحت، تأثیرگذاری و اختلاف دیدگاه‌های حدیثی و فقهی مترتب بر آن، پیوسته محل مناقشه بوده است. این مسأله انگیزه پژوهش حاضر شد و به روش تحلیلی ـ تاریخی با تبیین دیدگاههای مختلف پیرامون این کتاب و اعتبار سنجی وثاقت ابن غضائری، به این پرسش پرداخت که از قرن پنجم تا کنون چه جایگاهی در میان علمای رجال داشته است. این پژوهش، جرح ابن غضائری را با توثیقات علمای مشهور رجالی متعارض یافت و إکثار وی در جرح ثقات تأیید نشد. نیز روشن شد که ابن غضائری با معیارهای درست به جرح و تعدیل راویان حدیث پرداخته است. تحقیق به دست داد که از قرن پنجم تا کنون پیوسته علمای متقدّم مانند نجاشی، علامۀ حلّی و ابن داوود حلّی و علمای متأخر مانند محمد تنکابنی، محمد تقی شوشتری و عبدالهادی فضلی و خوانساری به ابن غضائری اعتماد کرده و از اقوالش تأثیر پذیرفته‌اند.

وحیانیت الفاظ قرآن یا رؤیاانگاری وحی: داوری میان دو نظریه بر مبنای قرآن
نویسنده مقاله «وحیانیت الفاظ قرآن یا رؤیاانگاری وحی: داوری میان دو نظریه بر مبنای قرآن» در طلیعه نوشتار خود آورده است نظریۀ وحیانی بودن الفاظ و ساختار کلامی قرآن نظریه‌ای غالب در میان اندیشمندان اسلامی در بحث از چیستی و چگونگی وحی قرآنی از آغاز نزول وحی و پدیدار شدن تفسیر و مباحث علوم قرآنی تا کنون بوده است. با این وجود برخی از نویسندگان معاصر در یک نگاه نادر بر این باور اند که قرآن محصول نوعی مواجهۀ روحانی محمد (ص) در عالم رؤیا ست که طی آن حقایقی بر آن حضرت مکشوف و توسط ایشان به لباس الفاظ و ساختار عربی در آمده و عرضه گردیده است. این مطالعۀ کتابخانه‌ای که با روش توصیفی، تحلیلی به انجام رسید با تکیه بر پنج گروه از آیات قرآن که به نص و یا ظواهرخود الفاظ و ساختار کلامی قرآن را نیز همانند محتوای آن از ناحیه خداوند دانسته‌اند، در تقویت این مدعا می‌کوشد که نظریۀ وحیانی بودن الفاظ قرآن نظریه‌ای استوار و برآمده از آیات از قرآن کریم، و دیدگاه رؤیاانگاری وحی با جمع بزرگی از آیات ناسازگار است.

رویکردهای قرآن‌شناسان معاصر به اسباب نزول
در چکیده مقاله «رویکردهای قرآن‌شناسان معاصر به اسباب نزول» می‌‌خوانیم دانش اسباب نزول از کهن‌ترین مباحث علوم قرآنی و مرتبط با فهم قرآن است. در دورۀ معاصر علی‌رغم تداوم آرای گذشتگان نزد قرآن‌شناسان کلاسیک، در قریب به تمام مباحث این علم تغییر و تحوّلاتی مشاهده می‌شود. مطالعۀ حاضر با روش‌توصیفی ـ تحلیلی به بررسی رویکردهای قرآن‌شناسان و تحوّل دیدگاه‌های آنها در این حوزه می‌پردازد. بررسی انجام‌شده نشان می‌دهد که تداوم دیدگاه گذشتگان در دورۀ معاصر نتیجۀ عواملی همچون گرایش به تفسیر بر پایۀ روایات و احیاناً گرایش به تقلید از شیوۀ تفسیری گذشتگان است. تغییر و تحوّلات مذکور نیز عمدتاً برخاسته از تحوّل دیدگاه‌ها در باب ماهیت متن قرآنی، میزان تعامل متن قرآنی با واقعیت، رویکرد نقادانه نسبت به روایات، اعتقاد به ضرورت بازنگری دقیق دیدگاه‌های گذشتگان و بررسی همه‌جانبه میراث دینی است. به نظر می‌رسد که دوران معاصر، عصر توسعۀ بحثها دربارۀ سبب نزول بوده، و شکل‌گیری دیدگاههای متعدد را در پی داشته است؛ خواه دیدگاههایی مانند بی‌نیازی تفسیر از اسباب نزول، و عدم ضرورت وقوع سبب و نزول آیه در تعریف سبب نزول که از دید غالب مفسرانْ معتبر به شمار نیامده‌اند و در این مطالعه به‌تفصیل نقدهایشان هم ذکر خواهد شد، و خواه دیدگاه‌های متعدد دیگری که مقبول مفسران مسلمان افتاده‌اند.

نقش غلات در شکل‌گیری روایات سبعة أحرف
در طلیعه نوشتار «نقش غلات در شکل‌گیری روایات سبعة أحرف» می‌‌خوانیم از جملۀ مباحث تخصصی در حوزه علوم و معارف قرآن کریم، نظریه نزول چندگانه قرآن کریم بر مبنای روایات سبعة أحرف است. گذشته از شناسایی زمینه صدور این روایات از پیامبر اکرم (ص)، آنچه در این میان حائز اهمیت بسیار بوده و باعث شده اختلاف‌نظرهای متعددی در میان عالمان شیعه ایجاد شود، وجود روایاتی دالّ بر تأیید این نظریه توسط ائمه صادقین (ع) است. ازآنجاکه این روایات در ظاهر با دیگر روایات ایشان مبنی بر نزول قرآن به حرف واحد مخالفت و تعارض داشته و زمینه طرح بحث از تحریف قرآن در نزد شیعیان را فراهم آورده است، لذا در این پژوهش تلاش شده با استفاده از دو روش نقد سندی و تحلیل تاریخی و توجه به گفتمان حاکم بر عصر ائمه صادقین (ع)، سبب صدور این روایات و ارتباط آن با جریان‌های مذهبی ـ اجتماعی صدر اسلام را تبیین نموده و نظر جدیدی در راستای فهم این‌گونه روایات بیان کنیم. توجه به جریان غلات، بررسی انگیزه آنان از طرح مبحث اختلاف قرائات قرآنی و چگونگی مواجهه اهل‌بیت (ع) با این اندیشه‌های غلط، ازجمله مباحثی است که در این مقاله بدان پرداخته شده.

ریشه‌های تاریخی نگرش عین القضات همدانی به حدیث «اطلبوا العلم ولو بالصین»
نویسنده مقاله «ریشه‌های تاریخی نگرش عین القضات همدانی به حدیث «اطلبوا العلم ولو بالصین»» در طلیعه پژوهش خود آورده است صوفیان و فیلسوفان مسلمان در بسیاری از موارد فهمی خلاف ظاهر از روایات ارائه داده‌اند. از زمرۀ این قبیل عالمان مسلمان، عین القضات همدانی (مقتول در 525ق) است. او در بحث از روایات مختلف چنین می‌کند. از جمله، در بحث از روایت «اطلبوا العلم ولو بالصین» منظور روایت را رفتن به چشمه‌ای به نام «صاد» برای فرا گرفتن علم حضوری و لدنی می‌شناساند؛ چشمه‌ای که به‌طبع بر معنایی رمزی دلالت می‌کند. جا دارد بپرسیم ریشه‌های تاریخی نگرش وی به این روایت چیست. چنان که خواهیم دید، این برداشت ریشه در تفکر گنوسی و رازگرایانۀ او دارد. بر اساس تفکر گنوسی‌ ــ که در بخشی از مسیر انتقال خود از طریق مسیحیت و مانویت به ایران و به‌طبع به اسلام ایرانی راه ‌یافته‌ ــ جهان مادی و علم مادی فاقد ارزش است. غنوصیان اصالت را به جهان متافیزیکی می‌دهند و عین القضات هم از ایشان متأثر است. اندیشۀ رازگرایانۀ دیگری که عین القضات از آن اثر پذیرفته، تفکر افلاطونیان است که با اعتقاد به عالم مُثُل، اصل تمام چیزها را در عالم بالا می‌دانند و اشیاء مادی را سایه و ظِلّی برای آن درنظر می‌گیرند. هر چند نگرش عین القضات به حدیث دارای ریشه‌های تاریخی در خارج از جهان اسلام است، جنبه‌هایی از تفکر عین القضات را می‌توان در ادیان مختلف و مکاتب گراینده به تفاسیر باطنی از اسلام خاصّه مذهب تشیع بازدید.

علوم حدیث در ربع نیشابور طی چهار سدۀ نخستین اسلامی
در طلیعه مقاله «علوم حدیث در ربع نیشابور طی چهار سدۀ نخستین اسلامی» می‌‌خوانیم هدف این مطالعه بررسی وضعیت علم حدیث در ربع نیشابور طی چهار سدۀ نخست اسلامی است؛ گوشه‌ای از قلمرو اسلامی که با برخورداری از موقعیت خاص جغرافیایی و شرایط ایده‌آل زیست محیطی، محل گرد آمدن تعداد زیادی از فقها، عالمان و بزرگان حدیث و حوزۀ شکل‌گیری بخشی از فعالیت‌های بزرگ حدیثی در سده‌های نخستین اسلامی بود. می‌خواهیم نشان دهیم اعتبار و رونق علم حدیث در نیشابور مرهون عنایت بزرگان دین، نظیر علی بن موسی الرضا (ع) و تصحیح مجموعه‌های حدیثی و روایت‌های معتبر و مستند از جمله حدیث سلسلة الذهب، به همراه فعالیت محدّثان بزرگ و نام آور شیعه و عامی‌مذهب بوده است. چنان که خواهیم دید، در پی تلاش‌های حدیثی محدّثان حوزۀ حدیث نیشابور در گردآوری روایات و یادگیری و آموزش آن‌ها، آثار فراوانی توسط محدّثان بزرگی چون مسلم بن حجاج، فضل بن شاذان و حاکم نیشابوری تدوین گردید. نیز، خواهیم دید اشتهار آثاری مثل صحیح مسلم سبب شد این آثار در نیشابور نیز محوری برای تصنیفات حدیثی جدیدی نظیر کتب مستخرج و مسانید شوند.
انتهای پیام

captcha