علامه جعفری علم، دین و فلسفه را ارکان حیات معقول می‌دانست
کد خبر: 3854927
تاریخ انتشار : ۱۴ آبان ۱۳۹۸ - ۱۲:۵۲
مهدی گلشنی:

علامه جعفری علم، دین و فلسفه را ارکان حیات معقول می‌دانست

گروه اندیشه ــ عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی با بیان اینکه علامه محمدتقی جعفری آگاه به مقتضیات زمان و پیشرو در وحدت حوزه و دانشگاه بود، اظهار کرد: ایشان با توجه به اینکه علم پاسخگوی سؤالات بنیادی انسان نیست، سؤالاتی را از قبیل اینکه انسان بداند از کجا آمده است؟ به کجا خواهد رفت و رسالت او در این جهان چیست حیات معقول دانستند و علم، دین و فلسفه را ارکان حیات معقول نامیدند.

مهدی گلشنی

به گزارش خبرنگار ایکنا؛ سومین کنگره بین‌المللی امام علی پژوهی، امروز، 14 آبان، با حضور جمعی از اندیشمندان و علاقه‌مندان در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات انسانی برگزار شد.

مهدی گلشنی، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی و استاد بازنشسته دانشگاه صنعتی شریف، در این کنگره به ایراد سخن در زمینه معرفی علامه جعفری پرداخت و بیان کرد: استاد جعفری از نوادر عصر ما بودند. ایشان جامع معقول و منقول، آزاداندیش و به قول مقام معظم رهبری، علامه ذوالفنون و از نظر اخلاقی فردی کم‌نظیر بودند. می‌توان گفت که توده مردم بیش از نخبگان حوزوی و دانشگاهی به علامه انس داشتند.

وی در ادامه افزود: ایشان در عرصه‌های زیادی وارد شدند که چون این مجلس بخشی از همایش صلح و امام علی(ع) است، ابتدا به کارهای علامه در مورد امیرالمؤمنین(ع) اشاره‌ای می‌کنم و سپس به برخی از خصوصیات نادر ایشان می‌پردازم.

استاد جعفری و نهج‌البلاغه

گلشنی بیان کرد: استاد جعفری شرحی مفصل بر نهج‌البلاغه نوشتند که در 27 جلد چاپ شد و اخیراً مختصر شده آن از سوی عبدالله نصری در 10 جلد به چاپ رسید. این کتاب خصوصیات زیادی را واجد است، از جمله «امام علی(ع) از نگاه مولوی» و «پیامبر(ص) از زبان امام علی(ع)». علامه کتابی تحت عنوان «حکمت و اصول سیاسی اسلام» در تفسیر فرمان امام علی(ع) به مالک اشتر نوشتند که در آن امام(ع) نصایحی در مورد صلح با دشمن به مالک می‌کنند و او را از ریختن خون‌ها بدون مجوز شرعی برحذر می‌دارند.

وی تصریح کرد: در این کتاب مقایسه‌ای میان فرمان امام(ع) به مالک اشتر و اعلامیه جهانی حقوق بشر می‌کنند و صفات مطلوبی را که یک زمامدار اسلامی باید واجد آن‌ها باشد، به تفصیل برمی‌شمرند و منافع صلح را بیان می‌کنند. همچنین علامه کتابی تحت عنوان «مقدمه‌ای بر اعلامیه حقوق بشر از دیدگاه اسلام» دارند.

وحدت حوزه و دانشگاه و ملاقات با دانشمندان

گلشنی گفت: علامه جعفری از پیشگامان وحدت حوزه و دانشگاه بودند. ایشان قبل از انقلاب و بعد از انقلاب جلسات مرتبی با دانشگاهیان و افاضل دانشگاهی، از جمله مرحوم دکتر حسابی، مرحوم دکتر هشترودی و دکتر فضل‌الله رضا داشتند که در آنها مسائل فلسفی علوم مطرح بود. ایشان در میان علمای کشورمان بیشترین رفت‎وآمد را با دانشگاهیان داشتند و بسیار مورد علاقه اساتید و دانشجویان مسلمان بودند. اگر این گونه برخورد با دانشگاهیان از طرف حوزویان ادامه یافته بود، این گونه شاهد جدایی دانشگاهیان از حوزویان نمی‌بودیم و حوزه بیشتر به اقتضائات زمان توجه می‌کرد.

وی ابراز کرد: علامه مکاتبات و ملاقات‌های زیادی با دانشمندان غرب و مسلمان داشتند که در آن‌ها انواع و اقسام مسائل علمی و فلسفی مطرح بود. من خودم شاهد ملاقات ایشان با پروفسور عبدالسلام در تهران بودم. در آن جلسه ایشان برخی مسائل فلسفی چالش‌برانگیز فیزیک معاصر را مطرح کردند و نظر مرحوم عبدالسلام را در مورد آن پرسیدند و برخی مکاتبات خود با راسل را برای او مطرح کردند. همچنین ایشان با دانشمندان برجسته‌ای نظیر «برتراند راسل» و «روژه گارودی» مکاتبه داشتند و علامه در بعضی کنفرانس‌های خارجی هم شرکت کردند که از جمله می‌توان به کنفرانس علم و مذهب در سوئیس، سمپوزیوم مقایسه فلسفه شرق و عرب در انگلستان، سمینار حقوق جهانی بشر در فیلیپین (که در آن سخنرانی هم کردند) اشاره کرد که این گونه تعاملات، ایشان را در معرض افکار مطرح در جهان قرار می‌داد.

توجه به اقتضائات زمان

گلشنی بیان کرد: علامه جعفری از همان ابتدای تحصیل در نجف دغدغه آگاهی از مسائل مطرح در عصرمان را داشت؛ لذا در نجف اشرف به هنگام تحصیل به مرجع عالیقدر سیدعبدالله شیرازی ضرورت پرداختن به فلسفه و علوم انسانی جدید را که به دانشگاه‌ها سرازیر شده متذکر شدند. همچنین متذکر شدند که لازم است حوزه‌های علمیه به مسائل روز توجه کنند، به مسائل مستحدثه در فقه توجه داشته باشند و به تخصصی شدن ابواب فقه هم توجه کنند؛ لذا خودشان به این امور پرداختند. همچنین ایشان در اوائل دهه 1330 از نجف به ایران بازگشتند و در همان اوائل بازگشت کتاب «ارتباط انسان و جهان» را در 3 جلد منتشر کردند، کتابی که مملو از افکار فلاسفه و عالمان غربی بود.

وی با ذکر اینکه علامه فراگرفتن علوم جدید را جزو ضروریات برمی‌شمرد، اظهار کرد: ایشان به دست آوردن اطلاعات لازم برای رفع نیازهای جهان اسلام را لازم می‌دانست و معتقد بود که مطالعه طبیعت یک وظیفه دینی است. به همین دلیل ایشان به چالش‌های علم جدید برای دین توجه می‌کرد.

خطر تفکر پوزیتیویستی

این عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی بیان کرد: بر علوم تجربی معاصر یک تفکر پوزیتیویستی حاکم است که بر طبق آن فقط یافته‌های مبتنی بر حواس‌شان دارند و بنا براین جایی برای متافیزیک و خدا نیست. این تفکر از قرن نوزدهم حاکم گشت و تا نیمه اول قرن بیستم حاکم بود و هنوز هم در غرب و جهان اسلام تعداد زیادی از عالمان پیرو آن هستند، اما در دهه‌های اخیر برخی از بزرگان علم از آن برگشته‌اند و حتی آن را برای پیشرفت علم مضر می‌دانند، ولی این نسیم مثبت متأسفانه هنوز به محیط ما نرسیده است و همچنان تفکر پوزیتیویستی بر اذهان غالب عالمان ما حاکم است. اما علامه خطر این تفکر را متذکر شدند و جزو اولین عالمانی بودند که صریحاً در مورد آن روشنگری کردند.

وی در ادامه افزود: بعد از حاکم شدن تفکر پوزیتیویستی بر محیط‌های علمی، عالمان فلسفه را کنار گذاشتند و گاهی خصمانه به آن نگاه کردند، نگاهی که حتی الان در محیط‌های علمی ما حاکم است. اما بعد از آنکه معلوم شد عالمان چه بخواهند و چه نخواهند، دانسته یا ندانسته، بعضی اصول فلسفی را در علمشان به کار می‌برند، نزد نخبگان ورق برگشت و در بعضی دانشگاه‌های مهم جهان، نظیر ییل و کرنل در آمریکا و کمبریج و آکسفورد در انگلیس مجامعی از عالمان و فیلسوفان تشکیل شده است که مشترکاً به مسائل بنیادی فیزیک و کیهان‌شناسی بپردازند.

حل چالش‌های فلسفه علوم با دین

گلشنی با بیان اینکه علامه بیش از نیم قرن پیش به نقش مهم اصول فلسفی در علوم تجربی توجه کردند، تأکید کرد: ایشان در بعضی از نوشتارهایشان وارد بحث در بعضی از مسائل مهم فلسفه علوم و چالش‌هایی شدند که متعرض دین بودند. علامه مشکلات این چالش‌ها را برملا ساختند.

وی در پایان گفت: ایشان با توجه به اینکه علم پاسخگوی سؤالات بنیادی انسان نیست، سؤالاتی از قبیل اینکه انسان بداند از کجا آمده است؟ به کجا خواهد رفت و رسالت او در این جهان چیست را حیات معقول نامیدند که در آن علم و دین و فلسفه جمع می‌شوند. ایشان علم و دین و فلسفه را ارکان حیات معقول نامیدند. از نظر علامه فقط یک جهان بینی جامع‌نگر می‌تواند پاسخگو باشد و دین  با ارائه یک جهان‌بینی جامع‌نگر ما را یاری می‌دهد.

اثبات محدودیت علم

گشلنی گفت: ایشان متذکر شدند که علم نمی‌تواند حتی به برخی از سؤالات مطرح در خود علم پاسخگو باشد، مثلاً چرا جهان را می‌فهمیم. لذا جان بارو، فیزیکدان برجسته انگلیسی و استاد دانشگاه کمبریج، می‌گوید: «ایده یک جهان قانونمند، با نظمی که قابل فهم و اتکاست، صرفاً از اعتقادات دینی درباره سرشت خداوند نشئت می‌گیرد». علامه در جهت نشان دادن محدودیت‌های علم در شناخت واقعیات، سؤالات زیادی را مطرح کردند که انتظار نداریم علم تجربی پاسخگوی آن‌ها باشد.

وی در مقام جمع‌بندی بیان کرد: به طور خلاصه باید بگویم که علامه ذوالفنون، استاد محمدتقی جعفری عالمی بودند آگاه به مقتضیات زمان و پیشرو در وحدت حوزه و دانشگاه که به هر سه حوزه علم و دین و فلسفه توجه داشتند و آنها را وسیله رساندن انسان به یک حیات معقول می‌دانستند.

گزارش از مرتضی اوحدی

انتهای پیام
captcha