به گزارش ایکنا؛ چهل و سومین شماره فصلنامه علمی پژوهشی «تحقیقات علوم قرآن و حدیث» ویژه پاییز 98 به صاحبامتیازی دانشگاه الزهرا(س) و مدیرمسئولی پروین بهارزاده منتشر شد.
عناوین مقالات این شماره بدین قرار است: «بررسی شبهات دکتر سها در مورد هفت آسمان در قرآن»، «حدیث اورنگ: بازخوانی حدیث اریکه، به مثابه مستند وحیانی خواندن سنت»، «بررسی و تحلیل تاریخی اندیشه پیوستگی متن قرآن کریم»، «بررسی نهادینهسازی اطعام مسکین در بستر تاریخی نزول قرآن»، «بررسی و نقد دیدگاه خوتیر ینبل درباره تاریخگذاری خاستگاه اسناد حدیث»، «بررسی تحلیلی روایات تفسیر عصری اهل بیت«، «نشانهشناسی اجتماعی دعوت موسی(ع) بر اساس الگوی ناامنی نشانهای».
بررسی شبهات دکتر سها در مورد هفت آسمان
در چکیده مقاله «بررسی شبهات دکتر سها در مورد هفت آسمان در قرآن» میخوانیم: «مبارزه با قرآن کریم به روشهای مختلفی از آغاز نزول انجام شده و هنوز ادامه دارد. یکی از روشهای مقابله دشمنان که امروزه شدت گرفته، ترویج شبهات علیه قرآن کریم جهت تضعیف اعتقادات مسلمانان است. در این راستا کتابی با عنوان «نقد قرآن»، از دکتر سها منتشر گردیده که گفته شده، کاملترین کتاب در زمینه نقد قرآن است. نویسنده که تلاش کرده وجود خطا و ضعف را در قرآن کریم ثابت کند، در بخش شبهات علمی علیه قرآن، با استناد به آیات و روایاتی، به نقد آیات مربوط به هفت آسمان پرداخته و این نظریه را ضمن ارتباط دادن به نظریه بطلمیوسی و افسانههای کهن، اشتباه علمی دانسته است. این تحقیق قصد دارد به نقد و بررسی دقیق ادعای مطرح شده بپردازد. پژوهش حاضر، به روش توصیفی- تحلیلی با گرایش انتقادی و بر اساس منابع کتابخانهای انجام شده و هدفش دفاع از نظریه وحیانی و حق بودن همه دادههای قرآن، از جمله دادههای علمی آن است. حاصل پژوهش این است که اولا نویسنده به روایات ضعیف اتکا کرده، ثانیا «هفت آسمان» ریشه در وحی داشته و از آنجا به اساطیر ملل وارد شده، نه بالعکس و ربطی به هیئت بطلمیوسی، که در آن سخن از هشت یا نه فلک است، ندارد. ثالثا نه تنها هیچ دلیل علمی بر رد موضوع هفت آسمان وجود ندارد، بلکه وجود آسمان مطبق (لایههای جو) از یافتههای مسلم و قطعی علمی است که میتواند کشفی علمی برای تایید نظر قرآن باشد، هر چند که یافتههای علم تجربی در این عرصه هنوز بسیار اندک است.»
اندیشه پیوستگی متن قرآن کریم
در طلیعه مقاله «بررسی و تحلیل تاریخی اندیشه پیوستگی متن قرآن کریم» آمده است: «اندیشه پیوستگی متن قرآن کریم پیشینهای دیرین در مطالعات قرآنی دارد و به سدههای نخست اسلامی باز میگردد. باور به پیوستگی متن قرآن در مباحثی نظیر نظم، اعجاز قرآن و تناسب آیات و سور بازتاب یافته و به تدوین آثاری دراین باره انجامیده است. بااین همه، آرا و نظریات در این باب نشانگر وجود رویکردهایی متناقض و متفاوت به مسئله پیوستگی متن قرآن کریم است. از این رو، در مقاله حاضر با روش تحلیلی- تاریخی به بررسی این اندیشه، رویکردهای متفاوت دراین باره و بررسی خاستگاه و روش آنها پرداخته ایم. در این راستا، پس از تبیین خاستگاه پیوستگی در مطالعات قرآنی، دو رویکرد کلی به مسئله پیوستگی متن قرآن را صورت-بندی و تحلیل کرده ایم: ۱-رویکرد گسسته باور که ریشه در مطالعات تاریخی-انتقادی به متن قرآن کریم دارد و رویکرد غالب قرآن پژوهان اروپایی-امریکایی است. ۲-رویکرد نظم باور که به دو شاخه نظم اندیشی کهن و نظمپژوهی نوین تقسیم می شود. نظم اندیشی کهن، عموما برمبنای توقیفی بودن ترتیب آیات و سور و با روش خطیجزئی در صدد اثبات پیوستگی به مثابه یکی از وجوه اعجاز قرآن کریم است. نظم پژوهی نوین رویکردی جدید درمیان قرآن پژوهان معاصر مسلمان و قرآن پژوهان اروپایی-امریکایی است که با روش تحلیلی-ترکیبی به اثبات انسجام قرآن به ویژه در سوره های بلند مدنی می پردازد. این رویکرد در میان قرآن پژوهان مسلمان معاصر برخاسته از نهضت بازگشت به قرآن است که می کوشد به شبهات مطرح شده درباب ساختار قرآن پاسخ دهد. در میان قرآن پژوهان اروپایی-امریکایی نظم پژوهی نوین ریشه در تغییر جهت رویکرد به متن قرآن از نگاه درزمانی به همزمانی، مطالعات ادبی کتاب مقدس و ترکیب آن با زبانشناسی ساختگرا دارد.»
انتهای پیام