اطلاق محاربه به هر افساد، قابل برداشت از آیات قرآن نیست
کد خبر: 3864466
تاریخ انتشار : ۲۵ آذر ۱۳۹۸ - ۱۲:۱۱
استاد سطح عالی حوزه:

اطلاق محاربه به هر افساد، قابل برداشت از آیات قرآن نیست

گروه حوزه‌های علمیه ــ استاد سطح عالی خارج حوزه ضمن تبیین دیدگاه مفسران و فقها در مورد آیات 32 و 33 مائده گفت: اطلاق محاربه به هر افساد و در نتیجه جاری کردن مجازات‌های چهارگانه، قابل برداشت از آیات 32 و 33 سوره مائده نیست.

اطلاق محاربه به هر افساد، قابل برداشت از آیات قرآن نیستبه گزارش ایکنا، حجت‌الاسلام والمسلمین کاظم قاضی‌زاده، شامگاه شنبه، 23 آذرماه، در نشست علمی «بررسی تفسیری و فقهی محاربه و افساد» که در موسسه فهیم برگزار شد با اشاره به آیه شریفه 32 مائده «مِنْ أَجْلِ ذَلِكَ كَتَبْنَا عَلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ أَنَّهُ مَنْ قَتَلَ نَفْسًا بِغَيْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِي الْأَرْضِ فَكَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِيعًا وَمَنْ أَحْيَاهَا فَكَأَنَّمَا أَحْيَا النَّاسَ جَمِيعًا وَلَقَدْ جَاءَتْهُمْ رُسُلُنَا بِالْبَيِّنَاتِ ثُمَّ إِنَّ كَثِيرًا مِنْهُمْ بَعْدَ ذَلِكَ فِي الْأَرْضِ لَمُسْرِفُونَ ﴿۳۲﴾» گفت: در این آیه بیان شده اگر کسی، کسی را بدون قصاص و اینکه فساد کرده باشد بکشند گویا همه مردم را کشته اند یعنی کشتن از روی قصاص و افساد ایرادی ندارد.
 
وی با اشاره به آیه 33 مائده«إِنَّمَا جَزَاءُ الَّذِينَ يُحَارِبُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَيَسْعَوْنَ فِي الْأَرْضِ فَسَادًا أَنْ يُقَتَّلُوا أَوْ يُصَلَّبُوا أَوْ تُقَطَّعَ أَيْدِيهِمْ وَأَرْجُلُهُمْ مِنْ خِلَافٍ أَوْ يُنْفَوْا مِنَ الْأَرْضِ ذَلِكَ لَهُمْ خِزْيٌ فِي الدُّنْيَا وَلَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ ﴿۳۳﴾» به مفهوم محاربه و اینکه آیا براندازی و اغتشاش محاربه است یا خیر پرداخت و افزود: در معجم مقائیس اللغه در مورد محاربه آمده است که حرب به معنای سلب مال و یا جان است که با مقاتله که جنگ و کشتن و مقابله در جبهه کارزار است متفاوت است لذا قرآن این دو را از هم تفکیک کرده است.
 
قاضی‌زاده با بیان اینکه غارت در حرب وجود دارد اظهار کرد: محاربه، ترساندن مردم و خوف و ایجاد وحشت برای سلب آرامش مردم است؛ برای ربا هم بحث از محاربه یعنی نوعی غارتگری است.
 
وی با اشاره به مفهوم افساد تصریح کرد: فساد در برابر صلاح است و مفهوم مشککی در واژه فساد وجود دارد لذا در قرآن به کرات در حقیقت و ادعا این واژه تکرار شده است.
 
رئیس موسسه فهیم با بیان اینکه در مورد آیه اول شان نزول بیان نشده است افزود: در مورد آیه دوم سبب نزولی البته با اختلافاتی بیان شده است؛ پیامبر به گروهی گفت که به فلان منطقه بروند و از گوشت و شیر گوسفندان آنجا استفاده کنند؛ اینها بعد از مدتی چوپان این گوسفندان را به نحو فجیعی(قطع دست و پا در خلاف یکدیگر و کورکردن چشم) کشتند و وقتی خبر به پیامبر رسید پیامبر هم به همین وضع آنان را کشتند. البته قطع ید از ناحیه انگشت است که در بحث فقهی سرقت هم به آن استناد می‌شود نه اینکه دست و پا کاملا قطع شود.
 
نظر برخی مفسران در مورد آیه محاربه
 
قاضی‌زاده اضافه کرد: طبرسی در ذیل آیه آورده است که هر کسی که سلاح خود را آشکار و راه را با ترس و وحشت همراه کند قطاع الطریق است و این آیه مشمول او است؛ البته وی معتقد است که صدور حکم برای حاکم، تخییری نیست بلکه جزای محارب به اندازه استحقاق او است؛ اگر بکشد جزایش کشته شدن است؛ اگر هم بکشد و هم مال ببرد باید کشته شده و به دار هم آویخته شود؛ اگر مال برده ولی نکشته جزایش قطع کردن دست و پا بر خلاف هم است و اگر کاری نکرده و تنها مردم را ترسانده است در اینجا تنها نفی بلد می شود.

وی افزود: قتل و صلب در اینجا ابهام دارد زیرا دار زدن بعد از قتل است؛ در آیه مجازات‌ها با واژه «او» عطف کرده که معنی «یا» می‌دهد لذا وقتی کسی مال ببرد و کسی را بکشد در حد او مجازات قتل و صلب دارد. طبرسی روایت دیگری آورده که نشان می‌دهد مجازات به دارزدن (که غیر از اعدام است زیر فرد به صلیب کشیده شده سه روز در صلیب گرسنه و تشنه می‌ماند تا بمیرد) مجازات سخت‌تری نسبت به قتل است؛ در اینجا این اشکال ایجاد می‌شود که در آیه ترتیب از اشد به اخف است.
 
قاضی‌زاده اظهار کرد:  فاضل مقداد هم که فقیه و مفسر است در مورد حرب بیان کرده است که هر کسی که برای ترساندن مردم، سلاح آشکار کند در روز یا  شب و دریا و خشکی و ... مشمول مجازات آیه و محارب تلقی می شود؛ رشیدرضا هم در تفسیرش با بیان اینکه حرب حقیقی با خدا(یعنی سلب مال و جان) ممکن نیست آورده که بنابراین حرب در اینجا مفهوم مجازی دارد لذا مراد، جنگ با اسلام و مسلمین و دین سلم و امان است.
 
نظر رشیدرضا
 
استاد سطح عالی و خارج حوزه علمیه اضافه کرد: از دید وی محاربه با خدا و رسول عدم اذعان به دین خدا و پیامبر(ص) و زیرپا گذاشتن حقوق اجتماعی مسلمین یعنی امنیت و سلم است؛ وی در مورد «أَنْ يُقَتَّلُوا» هم، مراد را زجرکش کردن نمی‌داند بلکه می‌گوید به این افراد رحم نکنید و بلافاصله آن‌ها را بکشید.
 
وی افزود: نکته دیگر مدنظر وی این است که در این نوع مجازات، ولی دم نقشی ندارد و جرم آن حد است و نه قصاص پس مبالغه در قتل، به معنای سرعت در کشتن و عدم مداخله ولی دم است.
 
رئیس موسسه فهیم به دیدگاه علامه طباطبایی اشاره کرد و گفت: ایشان معتقد است که معنای محاربه، مجازی است و البته از دید ایشان، در این صورت مقابله با هر نوع حکمی، باید حکم محارب داشته باشد که ممکن نیست و در نهایت نتیجه می‌گیرد  ابطال اثر چیزی است که خداوند بر آن ولایت دارد و پیامبر هم از جانب خداوند بر آن ولایت دارد نظیر جنگ کفار با رسول و مقاتله راهزنان که مانع گسترش امنیت جامعه اسلامی است؛ ایشان تا حدودی از رشیدرضا الهام گرفته است.
 
قاضی‌زاده تصریح کرد: از دید علامه، منظور از محاربه، افساد در زمین از راه اخلال به امنیت عمومی و راهزنی  و نه مطلق محاربه است؛ با اینکه علامه تفسیر قرآن به قرآن دارند انصافا از نکات روایات در تبیین این آیه استفاده خوبی برده است.
 
دیدگاه فقهای شیعه در مورد محاربه
 
وی با اشاره به دیدگاه فقهای شیعه بیان کرد: غالب فقهای شیعه معتقدند که محارب همان راهزن است؛ شیخ طوسی صراحتا گفته منظور کسی است که سلاح کشیده و مسیر را با خوف همراه می‌کند. مرحوم امام خمینی(ره) در تحریرالوسیله فرموده‌اند که محاب کسی است که قطاع الطریق و برهم زننده امنیت مردم است.
 
قاضی‌زاده با طرح این سؤال که موضوع آیه شریفه چیست و آیا محاربه با افساد تفاوت دارد؟ تصریح کرد: مثلا ممکن است کسی داروهایی را در کیک‌ها جاسازی کرده باشد که نوعی افساد است ولی محاربه نیست؛ در این صورت آیا مشمول آیه است؟ همچنین ممکن است موضوع آیه افساد باشد و محاربه یکی از مصادیق افساد تلقی شود. مشهور این است که موضوع آیه جمع میان افساد و محاربه است که عطف با «واو» هم دلیلی است که ذکر می‌شود.
 
نظر قانون مدنی
 
رئیس موسسه پژوهشی فهیم اظهار کرد: در قانون مدنی ما هم در ماده 286 بیان شده که هر کس مرتکب جنایت علیه تمامیت جسمانی، جرائم علیه امنیت داخلی و خارجی، نشر اکاذیب و ... و با عث اخلال شدید در نظم کشور و سبب اشاعه فساد و فحشاء در حد وسیع شود به اعدام محکوم می‌گردد؛ یعنی نگاه نویسندگان این قانون با نظر مشهور فقها متفاوت است و جمع میان این دو را موضوع حکم دانسته‌اند.
 
وی افزود: البته امام خمینی(ره) در مواجهه با این موارد به فتوای آیت‌الله منتظری ارجاع می‌داد که ایشان در ابتدا همین نظر را داشت گرچه بعدا تغییر نظر داده بود. بنابراین دیدگاه کسانی که افساد و محاربه را جداگانه موضوع حکم می‌گیرند در اقلیت است. 
 
وی با بیان اینکه اگر موضوع، افساد باشد در این صورت هر مفسدی حکم قتل و احکام ذکرشده بقیه را دارد که البته این استنباط، دلیل محکمی ندارد افزود: آیا محاربه به معنای قطاع الطریق است یا اینکه مفهوم عامی دارد و هر کس  که با مسلمین و حکومت اسلامی بجنگد جزء محاربین است و می‌توان آنان را به قتل رساند؟ تقریبا غالب فقها و برخی مفسران به این نکته توجه کرده‌اند که آیه در مورد مسلمین است و نه غیرمسلمین و دلیل آن این است، استثناء توبه را مطرح کرده است لذا بحث در مورد کفار نیست.
 
تفاوت بغات با محاربان
 
وی با اشاره به مفهوم بغی و تفاوت آن با محاربه بیان کرد: نمی‌توانیم به سادگی مسئله بغات را که علیه حکومت اسلامی سلاح کشیده‌اند به این آیه مستند کنیم زیرا در برخی احکام هم میان بغات و محاربان تفاوت وجود دارد و در قانون کشور هم این تفاوت لحاظ شده است.
 
قاضی‌زاده تاکید کرد: بسیاری از جرم‌ها وجود دارند که حد ندارد که در این صورت نوع مجازات در ید حاکم اسلامی است و باید تعزیر شود و تعزیر او قتل نیست و باید خفیف‌تر باشد.
انتهای پیام
captcha