به گزارش ایکنا؛ جلسه بیست و دوم، از شرح دعای چهل و دوم صحیفه سجادیه، شب گذشته، 8 دیماه، با سخنرانی سیدمجتبی حسینی برگزار شد.
این پژوهشگر حوزه دین در شرح دعای چهل و دوم صحیفه سجادیه بیان کرد: دعا در باب قرآن بود و دعای کوتاهی هم نبود. مطالب متعددی را در باب قرآن فرمود تا نزدیک به انتها، بحث را به عترت رساند و بعد از عترت، قضیه را به سمت پیامبر(ص) برگرداند. وقتی این سیر را پی میگیریم، میفهمیم که وقتی میخواهیم در موضوع قرآن حرف بزنیم، این طور نیست که از باب یک ثواب بگوییم، تا اینجا از قرآن گفتیم و بعد هم اسم پیامبر(ص) را بیاوریم. ماهیت قضیه قرآن، ماهیتی است که منتزع از وجود پیامبر(ص) نیست و این اشتباه محض است که فکر کنیم که اگر قرار بود در سال 613 میلادی مثلاً حضرت عیسی(ع) تشریف بیاورند نیز همین قرآن، با همه این ویژگیهایی که دارد، بدون کموکاست به ایشان نازل میشد.
حسینی افزود: این مسئله چیزی است که تقریباً کمتر بدان توجه شده است که اگر قرار بود در آن زمان، حضرت موسی(ع) یا پیامبر دیگری بیاید، این قرآن نازل نمیشد. البته که دین و حرف خدا یکی است، حتی شریعت نیز یکی است، اما قرآن فقط شریعت نیست. قرآن یک ارتباط با عالم بعد از پیامبر(ص) است و در هر زمان و زمانهای، یک تناظری با امام آن عصر و یا پیامبر آن عصر دارد که در مقام امام است.
وی تصریح کرد: در حقیقت مثلثی به نام پیام آسمانی، مردم آن عصر و پیامبر آن عصر وجود دارد که این سه عنصر هماهنگی فوقالعاده عمیقی دارند و این طور نیست که اگر مثلاً حضرت موسی(ع) در زمان بعثت پیامبر(ص) میبود، همین قرآن بر ایشان نازل میشد.
حسینی با اشاره به داستان حضرت موسی(ع) در قرآن بیان کرد: یکی از نکات جالب توجه در مورد موسی(ع) این است که وقتی خدا از او پرسید چه چیزی در دست داری، فقط در یک کلام نگفت که این عصا است، بلکه در مورد این عصا نیز توضیحاتی داد که با آن چه کاری انجام میدهد، بنابراین درست است که خدا میدانست در دست موسی چیست و او نیز میتوانست در یک کلمه یا به خدا بگوید خودت میبینی که چه چیزی در دست دارم و یا اینکه بگوید عصا است، جملات بیشتری را گفت. لذا برای ما این درس را دارد که اگر خدا خواست با ما صحبت کند و به ما چنین فرصتی را داد، ما نیز فرصت را غنیمت بدانیم.
وی افزود: همچنین دیگر نکته جالب توجه این است که وقتی قرار شد حضرت موسی(ع) برای صحبت با فرعون برود، به خدا عرضه داشت که هارون از من فصیحتر است و بهتر است که او را به جای من بفرستی و این نیز این درس دارد که ما نیز نباید جوگیر شویم و خیال کنیم همیشه میتوانیم کار را خودمان انجام دهیم. به ویژه کسانی که برای انتخابات کاندید میشوند خوب است که به الگوی رفتاری حضرت موسی(ع) دقت کنند و ببینند که او چگونه هارون را به جای خود معرفی میکند. در هر صورت خداوند به حضرت موسی(ع) فرمود که نترس و خودت جلو برو و در جای دیگری دارد که «وَ اصْطَنَعْتُكَ لِنَفْسِي» یعنی تو را برای خودم تربیت کردهام.
این پژوهشگر حوزه دین تصریح کرد: حالا با این اوصاف اگر حضرت موسی(ع) را به سالی که پیامبر(ص) مبعوث شد، بیاورند و خدا نیز ایشان را برگزیند، این قرآن بر او نازل نخواهد شد. در حقیقت یک ارتباط درونی و عمیق بین وجود پیامبر(ص) و بیان قرآن وجود دارد. اگر مطلب به این سادگی بود که بشود قرآن را به کس دیگری نازل کرد، خدا نیز به جای موسی، هارون را برای صحبت با فرعون انتخاب میکرد. البته که هارون نیز نبی بود، خلیفه موسی هم بود اما در حقیقت پیامی که قرار است به فرعون داده شود با موسی(ع) ارتباط وجودی دارد.
حسینی ابراز کرد: آن پیامی که به داود(ع) داده شد نیز با ایشان ارتباط وجودی داشت و با این توضیحات روشن میشود که عبارت «حسبنا کتاب الله» چقدر عبارت سطح پایینی است. این یعنی اصل قضیه به درستی فهمیده نشده است که این قرآن با وجود پیامبر(ص) ارتباط دارد و پیامبر(ص) نیز شخص معمولی نبود که این را اجرا کند. البته این بحث ارتباط با وجود و درون پیامبر(ص) نیز تا جایی پیش رفته که برخی آن از آن طرف بوم افتادهاند و میگویند قرآن رؤیاهای پیامبر(ص) است که به شدت این نظریه ضعیف و بیمحتواست.
انتهای پیام