
سلولهای وجود این شخصیت برجسته و روحانی تلاشگر و خستگی ناپذیر، نخست برگرفته از بستر خانواده مشهور به تلاش فرهنگی و خدمت یعنی پدرش مرحوم آیتالله حاج شیخ عباسعلی اسلامی، بنیانگذار مدارس جامعه تعلیمات اسلامی بود و از سوی دیگر پرورش و تعلیم و زانو زدن در محافل علمی حوزه گرانسنگ نجف و خوشه چینی از استوانههای علمی مشهور و بزرگ آن همچون امام خمینی و آیتالله خویی و آیتالله شهید سیدمحمدباقر صدر رضوان الله تعالی علیهم أجمعین به شمار میآمد.
زیرا که حوزههای علمیه و دیگر مراکز فرهنگی شیعه، همواره سعی بر این داشته اند که با شناخت قرآن وعرضه معارف الهی و آسمانی آن و نیز بکار گرفتن آموزهها و دستورات معصومین علیهم السلام را که همه بر گرفته از علوم آسمانی و قرآنی و الهی است، زیر بنای هویت اعتقادی و استقلال فرهنگی و مذهبی جامعه را بر مبانی یاد شده، بوجود آورند. تلاش در افزایش و گسترده گی این شناختها در جامعه، موجب اعتلای هویت و استحکام و قدرت جامعه خواهد شد.
امروزه شاهد آن هستیم که اعتقاد و فرهنگ دینی جامعه ما، به ویژه جوانان ودانشگاهیان با انبوهی از مسائل گوناگون برخورد مینمایند، که در صورت نگرفتن پاسخ لازم، هرکدام از این سوالات وپرسشها وبه گونهای تشکیکها، میتواند خود جریان فکری خاصی را به راه انداخته وآحاد جامعه پرسشگر را به سراشیبی رهنمون ساخته که سرانجام آن، لغزش فرهنگی ومذهبی واعتقادی جامعه را به همراه خواهد داشت.

احیای کوششهای بزرگان از پیشینیان در معارف قرآنی و نیز سرمایههای گرانسنگی که دست آورد تلاش و کوشش بزرگان ما در راه شناخت قرآن و معارف بیکران آن است، میتواند زمینه ساز تلاش ستارگانی از حوزههای علمیه باشد که مجموعه این تلاشها و دست آوردها، خوراک پاک نسل کنونی جامعه به ویژه جوانان و دانشگاهیان خواهد شد و هنگامی که این معارف به گونه صحیح و با بیان خاصً هر طبقه از جامعه وجود داشته و با زبانی نرم و دقیق، در اختیارشان قرار داده شود، در این هنگام است که بیم از به سراشیبی رفتن فرهنگ مذهبی و اجتماعی آن جامعه وجود نخواهد داشت.
با این رویکرد نزدیک به هشت دهه پیش ستارهای از حوزه به نام مرحوم حاج شیخ عباسعلی اسلامی، انجمنی از خیرین واندیشمندان را گرد آورده و هسته اولیه مدارس «جامعه تعلیمات اسلامی» را پایه گزاری نمود. وی به دنبال آن بود که اندیشه دینی را در میان جوانان ونوجوانان آن هنگام که از کمبود فراوانی در این راستا برخوردار بودند، گسترش دهد که این اقدام با استقبال شایانی روبرو گردید و پس از اندک زمانی، نزدیک به ۲۶۰ مدرسه تعلیمات اسلامی در سراسر کشور بوجود آمد. این مدارس افزون بر معلمان و مربیان دوره دیده، از کتابخانههای خوبی برخوردار بودند که این کتابخانهها، از سوی کتابخانه مرکزی که در تهران قرار داشت، پشتیبانی میگردید.
در کنار این کتابخانه و مدارس، «موسسه الغدیر» تاسیس گردید که با چاپ و ترجمه و انتشار آثار بزرگی همچون کتاب گرانسنگ (الغدیر) مرحوم علامه امینی و دیگر تالیفات مهم، در نشر معارف مذهب شیعه و مکتب اهل بیت (ع)، گامهای بلندی را برداشتند.
پس از درگذشت مرحوم حاج شیخ عباسعلی اسلامی، فرزند تلاشگر و ستاره درخشان حوزه نجف اشرف، حاج شیخ علی اسلامی، که به تازگی از آن دیار هجرت نموده بود، کمر همت بسته و تلاشهای پدر را به صورت بسیار گستردهتر ادامه داد. مرحوم حاج شیخ علی اسلامی، در سال ۱۳۲۰ شمسی گام به دنیا نهاد و از نوجوانی در خانواده به فراست و تیزهوشی و گرد آوردن جوانان و همدورههای خود شهره بود!
پدر که این برجستگیها را در وی احساس مینمود، او را که از برجستگان دانشآموزان ریاضی دبیرستان بود، با ترفندی بسیار زیبا و مهربانانه، که در نهاد آن بزرگ بود و زبان نرم و جاذبه او، شهره خاصً و عامً بوده و رشحات این روحیه گسترده نیز، در واپسین لحظات عمرش در بیمارستان، شامل حقیر نیز گردید! او را به عراق و حوزه نجف اشرف کشانید که این هجرت، بر ویژگیهای این جوان فعال افزود.

ایشان در سال ۱۳۴۳ شمسی به همراه پدر بزرگوارش به نجف اشرف رفت و در آن حوزه گرانسنگ، از محضر بزرگان علم و فقاهت همچون آیتالله خمینی، آیتالله خویی و آیتالله شهید سیدمحمدباقر صدر، دانش آموخت و به همراه مرحوم آیتالله هاشمی شاهرودی، از شاگردان برجسته شهید آیتالله صدر به حساب میآمد. پس از روی کار آمدن حزب بعث در عراق و اخراج علمای ایرانی مقیم نجف اشرف، در سال ۱۳۵۱ به ایران بازگشت.
پس از بازگشت به ایران از آنجا که دغدغه احیای فرهنگ اهل بیت را در جامعه و به ویژه جوانان داشت، در آغاز با تأسیس کتابخانه بزرگ اسلامی، دست به تألیف و ترجمه و نشر آثار مرتبط با فرهنگ اسلام به زبانهای گوناگون زد، به گونهای که قابل استفاده همگان باشد.
او سپس آثار بوجود آمده را به راههای گوناگون، به شرق و غرب و کشورهای افریقایی فرستاد. ایشان دانش و علمی که در محضر بزرگان آموخته بود را با فضائل اخلاقی و حسن عمل و حسن شهرت و وارستگی، آمیخت که صفحات افتخار آمیز زندگی ایشان، در پیش روی همگان گشوده است. همچنین با تأسیس انتشارات روزبه به نام بزرگ صحابه پیامبر اکرم ص، سلمان فارسی، آثار و نشریات و کتابهای تدوین شده را سازماندهی کرد و موضوعات عمومی را در قالب انتشارات روزبه و موضوعات تخصصی را در قالب انتشارات کتابخانه بزرگ اسلامی منتشر ساخت.
پس از آن در سال ۱۳۵۸ بنیاد بعثت را تأسیس نمود که کارهای گسترده فرهنگی، تحقیقاتی و علمی در آن سازماندهی شد و برکات فراوانی در همان سالهای ابتدای انقلاب داشت. خدمات گسترده این مرکز در داخل و خارج از کشور، آثار ارزشمندی بر جای نهاد. نقل میکنند روز پنج شنبهای که بنیاد تعطیل بود، ایشان برای هماهنگی امور و برگزاری جلسهای وارد بنیاد میشوند و میبینند که فردی که مشخص است ایرانی نیست با یک ایرانی مشغول نگاه کردن ویترین فروشگاه کتاب بنیاد از بیرون هستند. وقتی به دفترشان میروند به مسئول دفترشان میگویند که پرس و جو کنند که این فرد کیست. پاسخ دادند که فردی است از امریکا که به تازگی مسلمان شده است. ایشان او را به دفتر خود دعوت میکند و دلیل آمدنشان را به بنیاد میپرسد. او میگوید من یکی از جزوات شما را که به زبان انگلیسی در موضوع اعتقادات اسلامی بود، در امریکا به دستم رسید، آن را خواندم و نسبت به اسلام ترغیب شدم.

بعد از تحقیق و بررسی به اسلام گرویدم و بعد از من، تمام خانواده مسلمان شده اند. الآن هم که به ایران آمده ام یکی از پسرانم را به حوزه علمیه قم آورده ام تا مبلغ اسلام باشد. به اینجا هم آمدم تا اگر بازهم منشورات دیگری هست با خود به امریکا ببرم و در نشر فرهنگ اسلام، سهمی داشته باشم. مرحوم اسلامی تا آنجایی که آن فرد میتوانست، کتابهای مناسب را به صورت رایگان به ایشان هدیه نمود تا به آمریکا ببرند.
در حوزه علوم دینی هم در قم اقدام به تأسیس (مرکز تحقیقات اسلامی) بنیادبعثت نمود و کتابهای تفسیری، تاریخی، حدیث و. را به صورت علمی بازنویسی و منتشر نمود.
از جمله کتابهایی که به زبانهای زنده دنیا منتشر نمود، مجموعه کتابهای شهید مطهری، شهید صدر، علامه امینی و دیگر علمایی که مبانی اسلامی را تشریح نموده بودند، میباشد.
ایشان صاحب ذهنی خلاًق و فعال بود و دائم طرحهای مختلف تبلیغی و ترویجی را مطرح مینمود و هرکدام که زمینه پیاده سازی اش آماده میشد به اجرا در میآورد. قاطعانه میتوان إشاره نمود که بسیاری از طرحهای فرهنگی و خدماتی و مذهبی و جز اینهای ایشان، از سوی سازمانهای دولتی و خصوصی، با الهام از اندیشههای این تلاشگر خستگی ناپذیر و خلًاق مورد استفاده قرار میگرفت و ایشان خوشنود از این حرکت بودند!
یکی از محسنات اخلاقی ایشان این بود که به تنهایی کاری را انجام نمیداد و همیشه سعی داشت تا دیگران را هم در امور تبلیغی شریک کند و آنها را ترغیب به تبلیغ نماید و هیچگاه نگاه او به شهر یا استان و یا حتی کشور معطوف نمیگردید و نگاهی گسترده و فراگیر و بین المللی برای تبلیغ داشت. ارادت ایشان به اهل بیت عصمت و طهارت وصف ناشدنی است و تا آخرین لحظات عمر، تمام تلاش خود را معطوف ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نموده بود و هیچگاه بنا نداشت که خود را مطرح کند.

ایشان برای سازماندهی بهتر برنامههای تبلیغی و ترویجی، موسسات متعددی تأسیس نمود. یکی از موسسات، (موسسه الزهرا ع) است که با محوریت بانوان و ترویج سیره حضرت زهرا ع خدمات گستردهای به قشر بانوان ارائه نمود. دیگری (موسسة الحسین ع) است که با محوریت تاریخ و سیره امام حسین ع، اهداف تبلیغی را پیگیری مینمود. طرحهای متعدد برای تحول حوزههای علمیه مطرح نمود و پی گیری کرد. از دیگر موسساتی که ایشان نقش بسیار پررنگی در تأسیس آن داشتند، (بنیادبین المللی غدیر) است. فرزند ایشان میگوید ابتدا که طرح یک فعالیت تبلیغی با محوریت واقعه غدیر و ولایت حضرت امیر المومنین علیه السلام را مطرح کردند، گفتند که فردی باید پرچم این طرح را به دست بگیرد که ذوب در حضرت امیر ع باشد.
از این رو به سوی مرحوم آیتالله خزعلی رفتند که در آن زمان در ارادت به ساحت مقدس امیرالمومنین(ع) شهره بودند، رفتند. خاطرم هست که جلسات متعددی که من در سه جلسه، ایشان را همراهی میکردم با مرحوم آیتالله خزعلی داشتند تا ایشان را متقاعد کردند که ریاست ستاد غدیر را به عهده بگیرند. در ترکیب اعضای ستاد هم به گونهای اعضای ستاد را تعیین کردند که همه دستگاههای دولتی و نهادهای ملی درگیر در این کار بزرگ شوند تا تبلیغ غدیر سراسری و ملی شود. بعد از اینکه جلسات ستاد غدیر شکل گرفت و سازماندهی امور به شکل مطلوبی انجام گرفت، این نیاز احساس شد که این نهاد ملی، شکلی دائمی پیدا کند. از این رو بود که مرحوم حاج شیخ علی اسلامی، پیشنهاد تأسیس (بنیاد بین المللی غدیر) را مطرح کردند و با دقتی بسیار، اساسنامه و سایر امور مربوط به تأسیس بنیاد را پیگیری کردند تا بنیاد بین المللی غدیر تأسیس شد.
از دیگر موسساتی که ایشان با همین روش تأسیس نمود، (موسسه مسجدسازان) بود که ماموریت آن گردهم آوری نیروهای کوچک و پراکندهای بود که برای احداث مسجد در مناطقی که نیاز به مسجد داشت بود.
ترجمه کتاب گرانسنگ الغدیر علامه امینی از عربی به فارسی، چاپ و انتشار بیش از ۲۰۰۰ عنوان کتاب به ۱۸ زبان زنده دنیا و نشر بین المللی آن، تجهیز بیش از ۱۲۰۰ کتابخانه در کشور با محوریت مناطق محروم و کم برخوردار، از دیگر فعالیتهای این روحانی تأثیر گزار وتلاشگر فرهنگی مذهبی بود.

مرحوم حجتالاسلام اسلامی با اهتمام خود، دست به انتشار ۱۹۷ أثر در زمینههای قرآنی و أهل بیت ع همچون تفسیر المیزان، صحیفه سجًادیه، أمالی شیخ صدوق، تفسیر برهان، مجمع _البحرین، مصباح _الانوار، تفسیر نمونه و جز اینها زده است.
سه هفته پیش به عیادت این بزرگ مرد و روحانی و فعًال فرهنگی در بیمارستان مریم کرج رفتم و ساعتی را در کنار او نشستم و به ذکر خاطراتی از پیش پرداختم. امًا شگفت آنکه در این حال که بخشی از پای او را به علت قند بالا، مجبور به قطع گردیده و چند روزی از خونریزی معده وی سپری نگردیده است، همچنان در این حال، او به دنبال به انجام رسانیدن طرح گسترش آموزههای نهج البلاغه در مدارس، و ایجاد مرکز نقابت سادات و شناسایی نسل پیامبر ص در جهان بود؟!
سرانجام روح پر تلاش و پرجنب و جوش این شخصیت علمی و تلاشگر فرهنگی، مذهبی، إجتماعی کم نظیر، پس از بجای نهادن صدها أثر نیکو و جاری از خود و خوش نامی و خدمات گسترده در میان اقشار گوناگون جامعه، از روحانی و غیر روحانی، از شهری، تا روستایی، از درون ایران، و پیرامون آن تا دورترین نقاط بر روی این کره خاکی، از غرب گرفته تا شرق و تا کشورهای گوناگون افریقایی، پس از تحمًل دوران بیماری نه چندان کوتاه، در حالیکه همواره لب به شکرانه و سپاس الهی میگشود، ندای پروردگار را لبیک گفته و در بامداد روز یکشنبه ۱۵ دی ماه ۱۳۹۸ شمسی، برابر با نهم جمادی الاول ۱۴۴۱ هجری، جان به جان آفرین تسلیم نمود وبا روحی آسوده در بستر خاکی وأبدی خود، دیده از جهان فروبست و پس از هشت دهه عمر با برکت خود، به خوابی آسوده فرو رفت.
والسلام علیه یُوم وُلِد و یُوم ماتَ و یومَ یُبعثُ حیًا
تهران - دکتر هادی انصاری
۱۶ دی ماه ۱۳۹۸ برابر
۱۰ جمادی الاول ۱۴۴۱