محمد دشتگلی، کارگردان تئاتر، در گفتوگو با ایکنا با بیان اینکه ویژگی سرگرمی منافاتی با فاخر بودن آثار نمایشی ندارد، اظهار کرد: خصیصه سرگرمی در هنر را نمیتوان به عنوان یک اتفاق دمدستی توصیف کرد. متأسفانه این گونه باب شده که آثار سرگرمکننده جدی نیستند، درصورتیکه اگر این ویژگی را بخواهیم از کارهای هنری بگیریم دیگر مخاطبی نخواهند داشت. تئاتر نیز از این قاعده مستثنا نیست، چون در این عرصه هم، کارهایی نظیر تئاتر آزاد وجود دارند که صرفاً به این موضوع توجه دارند و در شکلی دیگر آثار عمیقتر که علاوه بر سرگرمی به معنا هم توجه میکنند.
نمایش محل تجمیع هنرها
کارکرد تبلیغی هنر نمایش
وی در پاسخ به این سؤال که آیا با توجه به وارداتی بودن تئاتر، این هنر میتواند ابزاری در جهت اشاعه فرهنگی ایرانی – اسلامی باشد، اظهار کرد: مگر میشود برای هنر به این بهانه که هنری وارداتی است، ویژگی تبلیغی قائل نشد. نکته دیگر اینکه ما از بیش از 3000 سال سوگ سیاوش را داشتم که شکلی از تئاتر بود. این درحالی است که برای تئاتر امروز شاید بتوان زمانی 150 ساله را متصور شد. درباره تعزیه هم چنین نظری را میتوان داد.
کمتوجهی مسئولان به این شکل از هنر به نظرم یکی از آسیب جدی پیش روی هنر نمایش است، چون اگر توجهات جدی در این زمینه بود باید اماکنی که در آنجا تئاتر اجرا میشد بیشتر از زمان حال در کشورمان داشتیم
این پژوهشگر تئاتر توضیح خود را چنین تکمیل کرد: در همین رابطه لازم میدانم به تئاتر دینی اشاره کنم، چون کارهایی داریم که با همین نام روی صحنه میروند، درصورتیکه این عنوانبندیها را قبول ندارم و همه آثار قادرند، خاصیت دینی داشته باشند. با این توضیح وقتی قبول داریم که همه شکل از اشکال تئاتر قادر است دینی باشد، پس کارکرد تبلیغی آن هم قابل تصور است.
این کارگردان درباره قدمت تعزیه هم تأکید کرد: تعزیه از زمان ابنبابویه در قرن چهارم هجری شکل گرفته است، البته قبول دارم تئاتر امروز به لحاظ اجرایی تحت تأثیر نمایش غربی است، اما همان گونه که گفتم آیینهایی که در کشورمان وجود دارد، ریشه تاریخی دارد که با هنر غربی به هیچ وجه قابل قیاس نیست.
آسیبهای کمتوجهی مسئولان
وی درباره معضلات تئاتر هم چنین توضیح داد: کمتوجهی مسئولان به این شکل از هنر به نظرم یکی از آسیب جدی پیش روی هنر نمایش است، چون اگر توجهات جدی در این زمینه بود، باید اماکن اجرای تئاتر بیش از زمان حال در کشورمان داشتیم. این نقیصه وقتی شکلی جدیتر به خود میگیرد که بدانیم دانشآموختگان بسیاری در حوزه تئاتر داریم که هرساله از دانشکدههای هنر فارغالتحصیل میشود، اما هیچگاه فرصت نشان دادن استعدادهایشان را پیدا نمیکنند. لازم به ذکر است، راهاندازی تئاترهای خصوصی تا حدی به بهتر شدن وضعیت کمک کرده، اما کمبودها به اندازهای گسترده است که با چند سالن خصوصی نباید انتظار اتفاق مطلوبی را در این حوزه داشت.
رئیس سازمان بسیج هنرمندان سپاه محمد رسول الله(ص) متذکر شد: فقر امکانات در حوزه فرهنگ متأسفانه به تئاتر خلاصه نمیشود، اما چون بحث ما این حوزه است به آن اشاره کردم، والا در حوزه ادبیات و نشر کتاب هم ما مشکلات جدی داریم. برای درک این وضعیت کافیست نگاهی به تیراژ کتابهای بیندازیم تا متوجه وخامت اوضاع شویم!
تئاتر نباید غربزده توصیف کرد
به صرف اجرای چند نمایشنامه خارجی نمیتوان گفت که هنر نمایش تحت تاثیر فرهنگ غرب است، چون موضوعاتی که در نمایشنامههای شکسپیر یا برشت وجود دارد در جامعه شرقی نیز میتوان مشاهده کرد
وی با اشاره به اینکه تئاتر ما را نباید غربزده توصیف کرد، گفت: به صرف اجرای چند نمایشنامه خارجی نمیتوان گفت که هنر نمایش تحت تأثیر فرهنگ غرب است، چون موضوعاتی که مثلاً در نمایشنامههای «شکسپیر» یا «برتولت برشت» وجود دارد در جامعه شرقی نیز میتوان مشاهده کرد. بگذارید از «شاه لیر» مثال بزنم. این نمایشنامه به وفای به عهد فرزندان به پدرشان اشاره دارد، آیا این اتفاق در جامعه شرفی قابل پرداخت نیست؟ برای همین با این نظر که به صرف اجرا نمایشنامه خارجی باید آن را غربزده دانست را به هیچ وجه قبول ندارم.
دشتگلی یادآور شد: اطلاق واژه غربزده برای هنر نمایش از آنجا نشئت میگیرد که به موضوعات بومی و ملی خود کمتر توجه داریم. این نکته برایم قابل درک است و آن را به عنوان نقد میپذیرم، ولیکن توجه به نمایشنامه غربی نیز تا حدی به بازتابهایی برمیگردد که این قبیل کارها برای سازندگانش قادرند به همراه داشته باشند؛ برای مثال یک کارگردان دوست دارد در کارنامهاش، نمایشنامههایی از برشت یا شکسپیر باشد تا اینکه به متون بومی و ملی توجه شود. این مسئله ریشه فرهنگی در هنر دارد که اگر خودباوری به آن تزریق شود، مطمئن باشد دیگر این ضعف کوچک هم وجود نخواهد داشت.
وی در پاسخ به سؤال پایانی مبنی بر اینکه چرا در هنرمان مراکزی چون بنیاد سینمایی فارابی را نداریم تا بتواند حامی کارهای نمایشی باشد؟ بیان کرد: در تئاتر هم مرکز هنرهای نمایشی یا انجمن هنرهای نمایشی وجود دارد که موظف است از تئاتر ملی حمایت کند، اما قبول دارم قدرت اجرایی آن قابل قیاس با دیگر اشکال هنر نیست. لازم به ذکر است که به دلیل صنعتی بودن سینما، درآمدزایی اقتصادی آن نیز بیشتر است؛ برای مثال یک فیلم به طور همزمان در شهرها یا کشورهای مختلف پخش میشود، ولی تئاتر تنها در یک محل میتواند روی صحنه رود. با این توضیح قیاس کارکرد بنیاد سینمایی فارابی با مرکز هنرهای نمایشی صحیح نیست.