«سند‌هایی برای محاکمه دوباره شیخ»؛ روایتی از دوران مبارزات آیت‌الله شاه‌آبادی
کد خبر: 3876128
تاریخ انتشار : ۱۴ بهمن ۱۳۹۸ - ۱۱:۵۱
همزمان با دهه فجر منتشر شد؛

«سند‌هایی برای محاکمه دوباره شیخ»؛ روایتی از دوران مبارزات آیت‌الله شاه‌آبادی

گروه ادب ــ همزمان با دهه مبارک فجر، رمان «سند‌هایی برای محاکمه دوباره شیخ» با موضوع ادبیات انقلاب اسلامی به همت به‌نشر روانه بازار نشر شد.

«سند‌هایی برای محاکمه دوباره شیخ»؛ روایتی از دوران مبارزات آیت‌الله شاه‌آبادیبه گزارش خبرنگار ایکنا؛ کتاب «سند‌هایی برای محاکمه دوباره شیخ» به قلم حسن احمدی روایتگر خاطرات، مبارزات، شکنجه‌ها و تبعید آیت‌الله مهدی شاه‌آبادی از شخصیت‌ها و مبارزان برجسته انقلاب اسلامی علیه حکومت شاهنشاهی است.

این اثر در ۱۲۰ صفحه با پرداخت به خطبه معروف شهید آیت‎‌الله شاه‌آبادی در محله دماوند در فروردین ماه سال ۱۳۴۸ و درباره وضعیت بی‌حجابی، پوشش غربی بانوان، صرف بودجه کشور برای تجملات و علت دستگیری این مبارز انقلابی آغاز می‌شود، هر چند بعد از جریان این سخنرانی شیخ را آزاد کردند، اما ساواک دست‌بردار نبود و اعمال و رفتار، تماس‌های او و منزلش را تحت نظر قرار داده بود و پس از آن به بهانه‌های مختلف وی را بازداشت کرده بودند.

نویسنده در این کتاب به مهم‌ترین فعالیت‌های این مبارز انقلابی در مناطق محروم، سختی‌هایی که در این راه و برای آشنایی مردم با مکتب حضرت امام خمینی (ره) متحمل شده بود، دستگیری‌های متعدد وی، دلتنگی‌ها و دشواری‌های خانواده ایشان و شکنجه‌ها، محاکمه و تبعید آیت‌الله مهدی شاه‌آبادی پرداخته است.

زندگی‌نامه و فعالیت‌های مبارزاتی شهید آیت‌الله شاه‌آبادی در قالب رمان و مفاهیم داستانی می‌تواند الگویی برای نوجوانان و جوانان امروز باشد تا علاوه بر آشنایی با دوران شکوهمند انقلاب اسلامی و آشنایی با مبارزان برجسته انقلابی، برای رسیدن به اهداف خود تلاش و توکل را پیشه کار کند.

در بخشی از این کتاب می‌خوانیم: «موقع خوردن شام شیخ افکارش پریشان بود. بی‌آنکه بخواهد به گذشته‌ها برگشته بود. حالا دیگر به نتیجه رسیده بود باید بیشتر حرف بزند. بیشتر به مناطق مختلف برود. به روز‌هایی فکر می‌کرد که مدام او را برای بازجویی‌های گوناگون می‌بردند. هر بار به شکل برگ‌هایی بسیاری را پر کرده و به سوال‌های زیادی جواب داده بود. بی‌گناهی‌اش ثابت شده بود، اما ول‌کن نبودند. به بچه‌های قد و نیم قد و همسرش، به مادر بیمار و پیرش فکر می‌کرد که چه سختی‌ها به خاطر نبودن‌های او کشیده بودند. به تنهایی همسرش و گرفتاری‌های او فکر می‌کرد که بار‌ها به ادارات و مراکز مختلف نامه نوشته و خواسته بود همسرش را آزاد کنند. شیخ فکر کرد این‌ها مگر چه خواسته‌های عجیب و غریب بودند و هستند که برای حفظ حکومت شاه به خاطرش آد‌م‌ها را این همه عذاب و شکنجه می‌دهند.»

انتهای پیام
captcha