واکاوی عقل فقهی تمدن‌ساز در «مطالعات بنیادین تمدن نوین اسلامی»
کد خبر: 3879177
تاریخ انتشار : ۲۷ بهمن ۱۳۹۸ - ۱۵:۴۹

واکاوی عقل فقهی تمدن‌ساز در «مطالعات بنیادین تمدن نوین اسلامی»

چهارمین شماره دوفصلنامه علمی پژوهشی «مطالعات بنیادین تمدن نوین اسلامی» شامل 10 مقاله از جمله «منزلت عقل فقهی در تمدن‌سازی نوین اسلامی»، «نقش سازمان‌دهی اطلاعات در تحقق تمدن اسلامی» و «ملاحظات تمدنی در گفتمان پساانقلاب درباره زن: تأملی آسیب‌شناسانه» منتشر شد.

به گزارش ایکنا؛ چهارمین شماره دوفصلنامه علمی پژوهشی «مطالعات بنیادین تمدن نوین اسلامی» به صاحب‌امتیازی دانشگاه شاهد منتشر شد.

عناوین مقالات این شماره بدین قرار است: «منزلت عقل فقهی در تمدن‌سازی نوین اسلامی»، «تحلیلی انتقادی بر نظریه «امتناع علم دینی و تمدن‌سازی» با غلبه تفکرتئولوژیک و حوالت تاریخی مدرنیته»، «نقش سازمان‌دهی اطلاعات در تحقق تمدن اسلامی»، «هویت دینی و آینده همگرایی در جهان اسلام؛ موانع و راهکارها»، «گذار به تمدن نوین اسلامی از طریق تاب‌آور سازی جامعه ایرانی در مقابل عدم قطعیت‌های آینده»، «رویکرد نوسلفی و از بین بردن ظرفیت تمدنی فقه سیاسی اهل سنت»، «ملاحظات تمدنی در گفتمان پساانقلاب درباره زن: تأملی آسیب‌شناسانه»، «درآمدی بر «یأس» و «امید» در فراز و فرود تمدن اسلامی (رویکرد الهیاتی و تاریخی)» و «مقایسه سنن اجتماعی تمدن ساز انبیاء و طاغوتیان از دیدگاه قرآن».

رویکرد نوسلفی و از بین بردن ظرفیت تمدنی فقه سیاسی اهل سنت

در چکیده مقاله «رویکرد نوسلفی و از بین بردن ظرفیت تمدنی فقه سیاسی اهل سنت» می‌خوانیم: «نظام سیاسی و قوانین اداره جامعه یکی از مهم‌ترین بخش‌های هر تمدن می‌باشد. در تمدن نوین اسلامی هم فقه سیاسی به‌عنوان بخش شریعت‌شناسی سیاست در اسلام به همراه فلسفه، عرفان و کلام و علوم تجربی سیاسی جوامع اسلامی ارکان شکل‌دهنده به این بخش از تمدن می‌باشند. در تمدن اسلامی فقه سیاسی اهل سنت به خاطر نوعی نگاه پسینی به مشروعیت و سایه‌نشینی قدرت و آزاد گذاشتن عقل تدبیری، عملاً نقش خود را در طراحی نظام قدرت کم‌رنگ کرده، و در مقابل عامل مهمی در استقرار، ثبات و ادارة نظام خلافت و حکومت‌های وابسته به آن بوده است. اما مسئله مهم در بحث تمدن نوین اسلامی، بحث طراحی نظام سیاسی مطلوب آن بوده، که متأسفانه هنوز در فضای سنتی اهل سنت، اراده جدی برای طراحی چنین ساختاری وجود ندارد. اما در مقابل، جریان نوسلفی با تغییر رویکرد فقه سیاسی اهل سنت از حالت پسینی بودن، به پیشینی بودن و تأکید بر بازطراحی نظام خلافت به‌نوعی نظام فقه سیاسی اهل سنت را وارد این عرصه کرده‌اند. زیرا به اعتقاد آنان فقه سیاسی گذشته اهل سنت، به خاطر مشکلاتی فاقد توانایی لازم برای حل چنین مسئله‌ای بوده و نیازمند اصلاح می‌باشد. اما متأسفانه اصلاحات آنان به‌جای حل مشکل، عملاً سبب مضاعف شدن مشکلات فقه سیاسی اهل سنت شده است. علی‌الخصوص اصلاحات! عجیب گروه‌های تکفیری، نقش تخریبی بسیار خطرناکی برای جوامع اسلامی ایجاد کرده است. ازاین‌رو شناخت ظرفیت‌های تمدنی فقه سیاسی اهل سنت از سویی و از آن مهم‌تر شناخت اصلاحات نوسلفی در این نظام فقهی، تأثیر بسیاری بر نحوة تعامل با اهل سنت در طراحی تمدن نوین اسلامی خواهد داشت.»

منزلت عقل فقهی در تمدن‌سازی

در طلیعه مقاله «منزلت عقل فقهی در تمدن‌سازی نوین اسلامی» آمده است: «عقل در روایات و آیات اسلامی مخلوق خداوند معرفی شده و حجت درون انسان است. عقل وسیله رسیدن انسان به عبودیت و مهم‌ترین بخش وجود آدمی در جهان خلقت است. عقل در فقه اسلامی، هرچند به عنوان منبع حکم شرعی معرفی می‌شود، اما هیچ‌ گزارش دقیقی از جایگاه آن در فقه اسلامی در دست نیست. در عرصه تمدن‌سازی نوین اسلامی، عقل نقشی بس مهم‌تر از فقه فردی پیدا می‌کند و در این مرحله، بی‌توجهی به این ابزار اساسی فهم شریعت و عدم توجه به منزلت آن در هندسه تمدن‌سازی اسلامی، یا آدمی را به ورطه اخباری‌گری سوق می‌دهد و یا از سوی دیگر حجیت دستگاه فقاهت تمدن‌ساز، تمام نخواهد بود. این نوشتار در پی آن است که اجمالاً جایگاه عقل فقهی را در عرصه تمدن‌سازی نوین اسلامی روشن نماید. به نظر می‌رسد برای ورود فقه به عرصه تمدن‌سازی نوین اسلامی، باید عقل، علاوه بر شئونی که در فقه رایج دارد، حداقل به پنج شکل دیگر ایفای نقش کند: تحلیل اجتماعی احکام، درک مصالح تحسینی، مجال عدم تعبّد در شئون حکومت، درک نظام‌وار شریعت و کشف نقطه ثقل تصرف.»

سنن اجتماعی تمدن‌ساز انبیاء و طاغوتیان

در چکیده مقاله «مقایسه سنن اجتماعی تمدن‌ساز انبیاء و طاغوتیان از دیدگاه قرآن» می‌خوانیم: «در این مقاله سنن اجتماعی تمدن ساز انبیاء عظام و در مقابل آن‌ها سنن اجتماعی طاغوتیان از دیدگاه قرآن کریم مورد مطالعه قرار می‌گیرد. قرآن کریم به سنن اجتماعی انبیاء عظام به‌عنوان سنن جاری نقش آفرین در گذشته، حال و آینده امت واحده می نگرد . این سنت‌ها را به شکل عام می‌توان سنن اجتماعی تمدن‌ساز و به لحاظ آرمان‌های معطوف به آینده سنن اجتماعی تمدن نوین اسلامی نامید. این مقاله از روش توصیف و تحلیل آیات قرآن کریم با روش تفسیری و اجتهادی و در صورت نیاز از نهج‌البلاغه و دیگر روایات و احیانا از نظریه ها و دیدگاه های اندیشمندان مسلمان بهره می‌گیرد. سئوال این است که از دیدگاه قرآن کریم سنت‌های اجتماعی تمدن ساز انبیاء عظام که در ادامه به تشکیل تمدن نوین اسلامی می انجامد و در برابر آن‌ها سنت‌های اجتماعی طاغوتی آنچه بوده است؟ این بررسی نشان می‌دهد که سنن اجتماعی تمدن ساز انبیاء عظام شامل: 1. اکرام انسان‌ها در برابر خوار شماردن، 2. هدایتگری در برابر گمراه کردن، 3. عدالت‌گستری در برابر دعوت به ستم ، 4. دعوت به فضیلت و آبادگری در برابر فساد و تبهکاری می‌شود. از دیدگاه قرآن، سنت‌های تمدن ساز انبیاء در نهایت بر سنت‌های طاغوتیان غلبه خواهد کرد و به تشکیل حکومت عدل الهی در سراسر جهان و تشکیل تمدن نوین اسلامی خواهد انجامید.»

انتهای پیام
captcha