به گزارش ایکنا؛ در این شماره از «پژوهشنامه اسلامی زنان و خانواده» مقالاتی با عناوین «اثرپذیری مذاهب فقهی اسلامی از فقه روایی حضرت فاطمه(س)»، «طراحی الگوی پایداری خانواده مبتنی بر آموزههای اسلامی»، «ویژگیهای روانشناختی فطری انسانی زیربنا برای تربیت مطلوب در دوره نوجوانی دختر و پسر با تاکید بر دیدگاه اسلامی»، «امکان سنجی اجبار در پوشش با حقوق»، «اهمیت حقوق خانواده در ادبیات سنتی فارسی با رویکرد حقوق زوجین» و «خلاء کارآمدی و رضایتمندی زناشویی: پژوهشی کیفی از بررسی چالشهای بهزیستی زناشویی» منتشر شده است.
اثرپذیری مذاهب فقهی اسلامی از فقه روایی حضرت فاطمه(س)
در چکیده مقاله «اثرپذیری مذاهب فقهی اسلامی از فقه روایی حضرت فاطمه(س)» میخوانیم اهل بیت پیامبر(ص) نزد مذاهب اسلامی از جایگاه ویژهای برخوردار بوده و فقهای مذاهب در موارد متعدد پیش از صدور فتوا، به اقوال و افعال رسیده از آنان مراجعه میکردهاند. حضرت فاطمه(س) به عنوان بارزترین شخصیت اهل بیت پیامبر(ص)، مورد اهتمام مذاهب اسلامی قرار دارد. در این نوشتار به روش توصیفی تحلیلی، به چگونگی و میزان اثرپذیری مذاهب اسلامی از فقه روایی ایشان پرداخته شده است. از بررسی آنها پی میبریم که مذاهب اسلامی در موضوعات عبادی و خانواده از روایات حضرت فاطمه(س) اثر پذیرفتهاند، به طوری که روایات ایشان به عنوان یک قول معتبر در کنار اقوال دیگر مورد بررسی قرار گرفته است. از جمله روایات حضرت فاطمه(س) که مذاهب اسلامی با استناد به آنها به صدور فتوا پرداختهاند، یا در صدور فتوای آنها اثرگذار بوده است، عبارتند از:غسل دادن زن متوفا توسط شوهرش، تعیین وقت اجابت دعا در روز جمعه، استفاده از تابوت برای میت زن، حکم انجام دادن عقیقه و تعیین کسی که بر برده زناکار اقامه حد میکند. استقاده از تابوت برای میت زن از اختصاصات فقهی حضرت فاطمه(س) می باشد که مورد استناد فقهای مذاهب اسلامی قرار گرفته است.
طراحی الگوی پایداری خانواده مبتنی بر آموزه های اسلامی
نویسنده مقاله «طراحی الگوی پایداری خانواده مبتنی بر آموزه های اسلامی» در طلیعه نوشتار خود آورده است پژوهش حاضر با هدف تدوین الگوی پایداری خانواده مبتنی بر آموزههای اسلامی که پژوهشی بنیادی از نوع توصیفی- اکتشافی است به روش تحلیل مضمون، انجام شد. برای تدوین الگوی پایداری خانواده بر مبنای آموزههای اسلامی، از آیات قرآن کریم، احادیث و کتب نوشته شده در زمینه پایداری خانواده با رویکرد اسلامی، استفاده شد. با کدگذاری این منابع، مضامین پایه و سازمان دهنده مرتبط با پایداری خانواده شناسایی گردید. از یک پارچه کردن نتایج تحلیلها، اجزای الگوی پایداری خانواده به دست آمد. یافتهها، الگویی مشتمل بر ۷ مضمون سازمان دهنده و ۲۷ مضمون پایه بود. این مضامین شامل خدامحوری در خانواده، بنای رابطه بر محبت و دوستی، سازگاری و مدارا، پایبندی به اخلاق اسلامی، پایبندی به حقوق و وظایف، ارضای متقابل جنسی و ارتباط صحیح زوجین و خانواده های اصلی آنان با یکدیگر بود. نتایج نشان داد که برخی از مضامین سازمان دهنده و پایه الگو در هیچ یک از نظریات حوزه زوج و خانواده به چشم نمی خورد و از ریشههای اصلی فروپاشی خانواده در مداخلههای این حوزه غفلت شده است. الگوی به دست آمده میتواند در بافت فرهنگی ایران برای تقویت و درمان خانواده موثر باشد و این مضامین ظرفیت طراحی مدل پیشگیری و درمانی را دارا میباشند.
ویژگیهای روانشناختی فطری انسانی زیربنا برای تربیت
در چکیده مقاله «ویژگیهای روانشناختی فطری انسانی زیربنا برای تربیت مطلوب در دوره نوجوانی دختر و پسر با تاکید بر دیدگاه اسلامی» میخوانیم هدف پژوهش حاضر مطالعه ویژگیهای روانشناختی فطری انسانی است که براساس آموزههای اسلامی در روایات ائمه معصومین(ع) برای تربیت مطلوب در دوره نوجوانی باید مورد توجه قرار گیرد. روش پژوهش توصیفی - تحلیلی است و به منظور گردآوری دادهها، روایات ائمه(ع) درباره موضوع ویژگیهای روانشناختی فطری، مورد مطالعه قرار گرفته و ویژگیهای روانشناختی ای که برای تربیت در دوره نوجوانی مورد تاکید بوده است، جمعآوری و با روش کیفی توصیف و تحلیل گردیده است. نتایج پژوهش نشان داد که در آموزه های ائمه معصومین(ع)، زیربنا قرار دادن ویژگی های روانشناختی مثل کمال جاویدخواهی، میل به رشد شناختی و تعالی عقلی اجتماعی، گرایش به خوبیها و خیرها، دین گرایی و حق پذیری، محبت و مهربانی، روحیه استقلال خواهی و عدم وابستگی به دیگران، مسئولیت پذیری، حفظ و ارتقاء عزت نفس و تمایل به فعالیت های پر شور و نشاط به منظور تربیت مطلوب نوجوانان دختر و پسر، مورد تاکید است.
امکان سنجی اجبار در پوشش با حقوق
نویسنده مقاله «امکان سنجی اجبار در پوشش با حقوق» در چکیده خود آورده است اجبار در نوع پوشش، توسط دولتها به عنوان مسئلهای چالش برانگیز، میتواند به عنوان موضوعی مهم قابل بررسی باشد. تعارض این اجبار، با حق طبیعی افراد جامعه در انتخاب نوع پوشش خود و همچنین شناخته شدن پوشش به عنوان حق خداوند و عدم ارتباط آن با افراد انسانی، از اسباب توجیه ناپذیر جلوه کردن اجبار در پوشش است، اما با بررسی حق انتخاب پوشش در چهار حوزه حق خداوند، حق مردم، حق موضوعه و حق طبیعی، به نظر میرسد که اجبار حجاب توسط حکومت امری معقول است. در حوزه حق خداوند، وجوب شرعی پوشش ملازم با اجباری شدن آن در متن جامعه است؛ چراکه فریضه امر به معروف و نهی از منکر سبب میشود این ملازمه معقول به نظر آید. در حوزه حق مردم، حکومت با تشخیص تضییع حق مردم توسط عدم پوشش میتواند به نحو معقولی حکم به اجباری کردن آن کند. در حوزه حق موضوعه، حکومت به عنوان مجری قانون میتواند در صورت قانونی شدن اجبار در پوشش آن را در جامعه اجرایی کند و در حوزه حق طبیعی، حکومت این توانایی را دارد که آزادی هایی را که موجب هرج و مرج و بی بند و باری میشود، گرچه از حقوق طبیعی باشد، محدود کند. بنابراین، اجبار در نوع پوشش توسط حکومت امری معقول است.
اهمیت حقوق خانواده در ادبیات سنتی فارسی با رویکرد حقوق زوجین
در چکیده مقاله «اهمیت حقوق خانواده در ادبیات سنتی فارسی با رویکرد حقوق زوجین» میخوانیم خانواده دیرینه ترین و باهویت ترین نهاد اجتماعی است. در ایران و به ویژه با ظهور اسلام به این نهاد اجتماعی توجه ویژهای شده است. حقوق خانواده شعبهای از علم حقوق با هدف تنظیم روابط خانوادگی و تعیین حقوق و تکالیف مربوط به خانواده است. از جمله نمودهای حقوق خانواده، حقوق زوجین در قبال همدیگر است. از گذشتههای دور اندیشه رعایت حقوق زن و مرد از باورداشتهای مردمان ایران زمین بوده است. ادبیات به عنوان زبان گویای مردمان آن روزگاران، این اندیشهها را در قالب نظم و نثر برای آیندگان به میراث گذاشته است. اندیشمندان و سخنوران فارسی زبان تحت تاثیر آموزه های ایرانی اسلامی بسیاری از مظاهر حقوق خانواده را در آثار خود بازنموده اند. مقاله حاضر به روش توصیفی تحلیلی، حقوق خانواده را در ادبیات فارسی بررسی و این فرضیه را اثبات نمود که سخنوران فارسی زبان با توجه به اشراف و احاطه ای که بر مبادی حقوق بشری مندرج در فقه و حقوق اسلامی داشته اند، در سطحی بسیار گسترده این مبادی و مظاهر آن را در کلام خویش منعکس نموده اند. یافته های این پژوهش نشان می دهد که سخنوران فارسی زبان به حقوق زوجین هم از نظر روحی روانی و اخلاقی و هم از نظر مادی توجه ویژه ای داشته اند.
خلأ کارآمدی و رضایتمندی زناشویی
نویسنده مقاله «خلاء کارآمدی و رضایتمندی زناشویی: پژوهشی کیفی از بررسی چالش های بهزیستی زناشویی» میخوانیم بهزیستی زناشویی، مجموعه مهارت های زناشویی زوجین است که خلا آنها بوجود آورنده چالشهای بهزیستی زناشویی زوجین میباشد. از این رو پژوهش حاضر با هدف شناسایی چالشهای بهزیستی زناشویی و نحوه شکل گیری پدیده کارآمدی و رضایتمندی زناشویی انجام شد. این پژوهش با رویکرد کیفی و با روش نظریه زمینهای انجام گرفت و دادهها با استفاده از مصاحبههای نیمه ساختاریافته جمع آوری گردید. جامعه هدف پژوهش حاضر شامل تمامی متاهلین شهر شیراز در سال ۱۳۹۷ بود. نمونههای پژوهش به روش نمونهگیری هدفمند تا رسیدن به اشباع نظری انتخاب شد. برای تحلیل داده ها، اطلاعات جمع آوری شده کدبندی و موضوعات اصلی و مقولات هسته آنها شناسایی شد. یافته ها حاکی از شناسایی نه مقوله اصلی و دو مقوله هسته با عنوان خلا مهارتهای زندگی فردی و زوجی و خلا رضایت زناشویی بود. نتایج نشان داد که خلا مهارت های زندگی فردی و زوجی و خلا رضایت زناشویی نشان دهنده کمبود مهارتها، کمبودها، کاستیها، بیتفاوتیها، عدم شناخت و عدم وجود همدلی در بین زوجین است که این موضوع خود منجر به نوعی ناکارآمدی و نارضایتی در زندگی زوجین شده و بنیان خانواده، استحکام خود را از دست میدهد و در نتیجه پدیده خلأ کارآمدی و رضایتمندی زناشویی را به عنوان یکی از چالشهای مهم بهزیستی زناشویی به وجود میآورد.
انتهای پیام