بازاندیشی؛ مهم‌ترین مسئولیت اجتماعی / کاسبکاری از کرونا ریشه در بحران‌های در هم تنیده دارد
کد خبر: 3885969
تاریخ انتشار : ۲۷ اسفند ۱۳۹۸ - ۰۹:۵۹
رحیم محمدی تبیین کرد؛

بازاندیشی؛ مهم‌ترین مسئولیت اجتماعی / کاسبکاری از کرونا ریشه در بحران‌های در هم تنیده دارد

پژوهشگر علوم اجتماعی معتقد است که در شرایط فعلی هر بخش از جامعه، نهادهای مدنی و دولت وظیفه دارند که درباره وظایف خود بازاندیشی کنند، زیرا بدون بازاندیشی نمی‌توان نقایص را شناسایی و مسئولیت‌های اجتماعی بعدی را محقق کرد.

محمدی

شیوع ویروس کرونا، شرایط خاص و استثنایی از نظر اجتماعی و اقتصادی در کشور ما و بلکه بسیاری از کشورهای دنیا پدید آورده است؛ شرایطی که به فراخور موقعیت خود، مسئولیت‌های اجتماعی جدیدی برای هر بخش از جامعه ایجاد می‌کند. در این راستا، با رحیم محمدی، جامعه‌شناس، به گفت‌وگو پرداختیم و از او درباره مهم‌ترین مسئولیت‌های اجتماعی در وضعیت فعلی پرسیدیم.

این جامعه‌شناس در گفت‌وگو با ایکنا، اظهار کرد: لازمه صحبت از مسئولیت اجتماعی این است که بدانیم در چه وضعیتی قرار داریم. لذا در ابتدا توصیفی از وضعیت فعلی بیان می‌کنم؛ هیچ‌کدام از کشورها هنگام دچار شدن به ویروس کرونا شرایط ایران را نداشتند، مثلاً چین در شرایطی با کرونا مواجه شد که تحریم نبود و مشکلات انباشتی سیاسی و بحران مالی و اقتصادی نداشت، اما ایران در وضعیتی با کرونا مواجه شد که تحریم اقتصادی و مالی بود، بحران سیاسی ناشی از انشقاق‌های ایدئولوژیک داشت و از ضعف مدیریت کشور، چندگانگی تصمیم‌سازی و نارضایتی اجتماعی در میان مردم که مهم‌ترین نمود آن در آبان‌ماه بروز کرد، رنج می‌بُرد.

وی افزود: ما بدون کرونا هم در یک بحران چندگانه قرار داشتیم، در این میان با آمدن کرونا فشار مضاعف بر نظام سیاسی، دولت و مردم وارد شد. همه یکباره بر اثر این اَبَربحران، مشکلاتی جدید پیدا ‌کردند، بعضی سلامتی خود را از دست دادند و بعضی کسب و کار خود را. از طرف دیگر آمدن کرونا برخی انشقاق‌های اجتماعی و معرفتی را هم پدیدار کرد، مثلاً با وجود هشدارهای پزشکی، یک عده دست از ورود به زیارتگاه‌ها برنداشتند و درب‌ها را بوسیدند، بر خلاف اینکه عده‌ای که می‌گویند آن‌ها به فرقه‌ای وابسته‌اند و کار سیاسی می‌کنند من معتقدم آن‌ها کار سیاسی نمی‌کردند، منکر این نیستم که ممکن است به یک نگرش سیاسی تعلق داشته باشند اما آن کسی که فرزند خود را فرستاد جلو و گفت زبانت را به این درب بزن و در همان حال دعایی را زمزمه می‌کرد، از روی ایمان این کار را می‌کرد. می‌خواهم بگویم کرونا باعث شد که حتی انشقاق‌های قدیمی مثل دعوای ایمان و علم هم تازه شود و دُمَل‌های چرکین سر باز کند.

یک معضل دیگر در نظام سیاسی ایران، تصمیم‌‌گیری است، یک عده از مسئولان می‌گویند شرایط عادی است و سر کار بروید، عده دیگر می‌گویند شرایط بحرانی است و باید قرنطینه شوید

محمدی تصریح کرد: با وجود این توصیف از وضعیت فعلی، معتقدم که فهمیدن دقیق این وضعیت در حال حاضر به طور کامل برای ما ممکن نیست، ما چون در متن بحران و درد واقع شده‌ایم، قوه عاقله و هوشمندی ما، به میزان زیادی ادراک خودش را از دست داده است و هنوز متوجه نیستیم در چه وضعیت پیچیده و سختی به سر می‌بریم. ممکن است 20 سال بعد کسانی از راه تفکر و تحقیق، اوضاع امروز ما را بهتر از خود ما فهم کنند. اینکه ما از بحران عبور می‌کنیم یا بحران از روی ما عبور خواهد کرد، به‌نظرم خیلی مشخص نیست و دو نتیجه متفاوت و متمایز برجای خواهد گذاشت، اما مسلماً در صورت حصول هر یک از نتایج، جامعه ما، به مقدار زیادی متفاوت از  قبل خود خواهد بود.

این جامعه‌شناس در بخش دیگری از سخنان خود گفت: هر بخش از جامعه در شرایط فعلی مسئولیت‌هایی دارند؛ هم نهادهای اجتماعی و مردمی مسئولیت دارند و هم دولت. من معتقدم مهم‌ترین مسئولیت اجتماعی در حال حاضر برای هر بخش از جامعه، بازاندیشی است. تا زمانی که افراد و نهادها درباره خود بازاندیشی نکنند، مشکلی حل نمی‌شود. در وهله اول، نظام سیاسی ما باید با همین بازاندیشی بتواند هوشمندی خود را بازیابد و به فهم مسئولیت‌ها و وظایف خود نزدیک شود و عملکرد خود را بهبود بخشد، نشانه‌های زیادی وجود دارد که نشان می‌دهد هوشمندی نظام سیاسی، اختلالاتی دارد. مثلاً ایران اولین کشوری است که وجود ویروس کرونا در آن، با مرگ فرد اثبات شده است! آیا این موضوع عجیب نیست؟ من معتقد نیستم که وزارت بهداشت می‌خواسته دروغ بگوید، اما معتقدم که نمی‌دانسته باید در مبادی مرزی چه اقدامی انجام دهد، همین چند روز پیش هم یکی از معاونان وزارت بهداشت اعتراف کرد که ما در ابتدا، آنفلوآنزا را از کرونا تشخیص نمی‌دادیم.

محمدی افزود: همانطور که پیش‌تر گفتم یک معضل دیگر در نظام سیاسی ایران، تصمیم‌‌گیری است، یک عده از مسئولان می‌گویند شرایط عادی است و سر کار بروید، عده دیگر می‌گویند شرایط بحرانی است و باید قرنطینه شوید! یعنی حالا که دیگر ویروس کرونا وارد شده، دولت باید آن را با هوشمندی مدیریت کند. به نظر متخصصان در یک مرحله‌ای لازم بود بعضی شهرها قرنطینه شوند، اما مسئولان سیاسی نتوانستند درباره این تصمیم ضروری به جمع‌بندی برسند. نمی‌خواهم مسئولان سیاسی را مقصر قلمداد کنم، شاید بنده و جنابعالی هم جای آقایان بودیم، غیر از این نمی‌توانستیم عمل کنیم، مقصودم این است که تصمیم‌گیری در ایران، راحت نیست بلکه خودش یک بحران است و باید درباره آن بازاندیشی صورت گیرد.

وی اظهار کرد: اما در سوی دیگر، نهادهای اجتماعی حضور دارند که آن‌ها هم باید درباره خود بازاندیشی کنند، به‌خصوص اینکه معتقدم در اَبَربحران‌ کرونا، عملکرد موفقی از خود بروز ندادند. مثلاً بازار ما در این بحران، عملکرد خوبی نداشت و بعضی افراد در آن به سمت کاسبکاری و منفعت شخصی حرکت کردند و سعی کردند از وضعیت فعلی برای خود کیسه‌ای بدوزند، مثلاً از ماسک و الکل و سایر لوازم بهداشتی، منفعتی کسب کنند. البته کاسبکاری و سودجویی همه جای دنیا هست، اما در کشور ما گاهی بیشتر خود را نشان می‌دهد که جای تأسف دارد، من این را تا حدی نتیجه فشارهای قبلی به بازار و سیستم اقتصادی می‌دانم، متأسفانه تحریم‌های خارجی، خیلی از افراد را از کار بیکار و بسیاری از مشاغل را تضعیف و تعطیل کرد، لذا برخی درصدد برمی‌آیند تا کمبود خود را از طریق سوداگری جبران کنند.

آیا اینکه عده‌ای بحران را نفهمند و به رفت و آمد غیرضروری خود ادامه دهند و عده‌ای هم به دنبال کاسبکاری از این بحران باشند، نشان‌دهنده وجود نقص در فرایند تعلیم و تربیت نیست؟

این پژوهشگر یادآور شد: فراموش نکنیم که نهادهای اجتماعی و مدنی در ایران، به طور اساسی، نهادهای ضعیف و کوچکی هستند، علت تاریخی هم دارد، در ایران معاصر، دولت‌ها همواره بزرگ و فربه بوده و همه انتظار داشته‌اند که دولت بیاید و کاری کند، لذا نهادهای اجتماعی و مدنی از وظایف و کارکردهای خودشان دور شدند و ضعیف ماندند. یکی دیگر از نهادهای اجتماعی که باید درباره خود بازاندیشی کند، خانواده است. متأسفانه خانواده هم در وضعیت فعلی عملکرد خوبی نداشت و همه انتظار داشتیم وقتی مهلکه‌ بزرگ کرونا آمد و مدارس تعطیل شد، آن‌ها دست بچه‌های خود را نگیرند و به مسافرت نروند! اما خیلی از خانواده‌ها هم متأسفانه خوب عمل نکردند و نتوانستند مصلحت خودشان را بفهمند. این وضعیتی که الان در شهرهای شمالی شاهدیم، هیچ بعید نیست که بخاطر مسافرت‌ افراد به آن جا باشد.

محمدی تصریح کرد: نهاد آموزش و پرورش هم به نوعی در قضیه کرونا شکست خود را نشان داد، گویا آموزش و پرورش ما فرزندان را جوری تربیت نکرده است که معنای بحران را بفهمند، بیش از 90 درصد ایرانی‌ها به نوعی از تونل آموزش و پرورش عبور کرده‌اند و سالیان درازی در فرایند تعلیم و تربیت قرار گرفته‌اند، باید از آموزش و پرورش بپرسیم شما می‌دانی چه چیزی آموزش دادی و بر چه چیزهایی تأکید کرده‌ای؟ آیا اینکه عده‌ای بحران را نفهمند و به رفت و آمد غیرضروری خود ادامه دهند و عده‌ای هم به دنبال کاسبکاری از این بحران باشند، نشان‌دهنده وجود نقص در فرایند تعلیم و تربیت نیست؟ نه فقط در کرونا، بلکه در آسیب‌های اجتماعی مواردی را می‌بینیم که از تربیت غلط ناشی می‌شود.

این پژوهشگر در ادامه گفت: بحرانی مثل کرونا باید نهادهای مدنی و اجتماعی و نیز نظام سیاسی را به خوداندیشی و بازاندیشی وا دارد، من معتقدم که می‌توانیم از بحران عبور کنیم به شرط اینکه هر بخشی از جامعه، نسبت به خود بازاندیشی کند و خود را بازیابد. از خود بپرسد وظایف من چیست و چقدر در راستای این وظایف، تلاش مؤثر کرده‌ام. رسانه‌ها باید براساس ابربحران فعلی، در خود بازاندیشی کنند، رسانه باید به این بیندیشد که چگونه می‌تواند به جای افزودن بر بحران، به حل بحران کمک کند. یک جا باید به خودمان بیاییم و بایستیم و فکر کنیم، نمی‌توانیم سرمان را به زیر بیندازیم و به مسیر ادامه دهیم. معلوم نیست ادامه این مسیر چه باشد. به فرض اینکه شیوع کرونا تمام شود، فردای آن مشکلات دیگری خود را نشان می‌دهد. همه می‌دانیم که ضررهای مالی و رکود اقتصادی و شرایط، صدمات زیادی خواهد داشت.

محمدی در پایان گفت: مسئولیت اجتماعی دانشگاه و علوم اجتماعی نیز نباید فراموش شود. دانشگاه یک نهاد سیاستگذار نیست، بلکه نهادی معرفتی و شناختی است. کار دانشگاه، توضیح وضعیت انسان و جامعه است، احساس می‌کنم بحران‌های موجود در جامعه، نهاد دانشگاه را مدهوش کرده است و برخی دانشگاهیان درکی از جهان پیرامونی خود ندارند، دانشگاه باید هوشمندی عاقلانه از تحولات جهان پیرامونی خودش داشته باشد. یکی از نهادهایی که باید حتماً به بازاندیشی در خود دست بزند، دانشگاه است، نهادهای مرتبط با علوم اجتماعی هم همینطور. علوم اجتماعی باید به پرسش‌ها و مسائل جامعه توجه خاصی پیدا کند. اگر علوم اجتماعی از پرسش‌ها و معضلات جامعه منقطع باشد یا خودش را گرفتار ایدئولوژی کند، نخواهد توانست یک علوم اجتماعی موفق و کارآمد و معطوف به هدف‌های علمی و شناختی باشد.

انتهای پیام
captcha