کد خبر: 3886429
تاریخ انتشار : ۲۳ فروردين ۱۳۹۹ - ۰۹:۲۴
سردار جعفری تشریح کرد؛

مسیر پرفراز و نشیب سردار سلیمانی

سردار سرتیپ فتح‌الله جعفری، اولین فرمانده زرهی سپاه و مدیر مؤسسه شهید حسن باقری، از مسیر پرفراز و نشیب سردار سلیمانی می‌گوید.

به گزارش ایکنا، سردار سلیمانی از فرماندهان عملیاتی دوران دفاع مقدس بود. او به تدریج استعداد و توانمندی خود را در فرماندهی به نمایش گذاشت. اخلاص و هوشمندی‌اش موجب شد که در عملیات‌های بزرگی همچون والفجر 8 و کربلای 5 به یکی از فرماندهان برجسته و مؤثر جنگ تحمیلی تبدیل شود. قاسم سلیمانی دیر به جمع فرماندهان پیوست و در نیمه نخست جنگ شرایط سختی را پشت سر نهاد، اما اعتماد حسن باقری و دیگر فرماندهان به او باعث شد تا با تجربه‌ گرفتن از عدم موفقیت‌ها به فرماندهی تبدیل شود که در فاو، شلمچه و حلبچه گره از کار سپاه اسلام بگشاید. موفقیت‌های دو دهه اخیر سردار سلیمانی در جبهه مقاومت مدیون تجارب او از دفاع مقدس است و در سایه مرد بزرگی، حسن باقری، رشد یافت و به فرماندهی توانمند تبدیل شد. سردار سرتیپ فتح‌الله جعفری، اولین فرمانده زرهی سپاه و مدیر مؤسسه شهید حسن باقری، در این خصوص می‌گوید.

ایکنا ـ سردار سلیمانی از چه زمانی وارد جنگ شد و شهید باقری در شناسایی و بروز استعدادهای ایشان چه نقشی داشت؟

سردار سلیمانی مربی آموزشی سپاه در کرمان بود و در سال‌های 58 و 59 در کردستان حضور نداشت و تا اردیبهشت سال 60 نیز نشانی از حضور ایشان در جبهه‌های جنوب نیست. قاسم سلیمانی در بهار یا تابستان سال 60 نخستین بار به همراه یک گروه از نیروهای کرمانی که خود آموزش داده بود، به جبهه آمد و در پادگان گلف با حسن باقری دیدار کرد. به نظر می‌رسد، ایشان بنا بود آن گروه را به فرماندهان تحویل داده و خود به کرمان بازگردد که در دیدار با باقری مجذوب منش و شیوه فرماندهی او ‌شد و تصمیم گرفت در جبهه‌های جنوب باقی بماند. از این رو حسن باقری خط کرخه‌کور را به او و نیروهایش واگذار کرد.

ایکنا ـ سردار سلیمانی برای نخستین بار به عنوان فرمانده در کدام عملیات نقش‌آفرینی کرد؟

ایشان در عملیات طریق‌القدس، که در آذر سال 60 انجام شد، به عنوان فرمانده گردان حضور داشت و زیر نظر تیپ کربلا به فرماندهی مرتضی قربانی به اجرای عملیات پرداخت. او در آن عملیات از ناحیه دست مجروح و در یکی از بیمارستان‌های اهواز بستری شد. وقتی شهید باقری به عیادت او رفت، سردار سلیمانی در خواب بود. بعد که به او خبر دادند، بسیار ناراحت شد و این اقدام شهید باقری نیز بر او تأثیر بسیاری گذاشت.

ایکنا ـ پس از این عملیات یگان ثارالله تشکیل شد؟

پس از عملیات طریق‌القدس و پیش از اجرای عملیات فتح‌المبین، شهید باقری در گفت‌وگو با فرماندهان تلاش کرد تا یگان‌ها را توسعه بخشد. سردار سلیمانی که خطش در شوش بود با حسن باقری دیدار کرد. استعداد نیرویی قاسم سلیمانی کمتر از یک تیپ بود، اما حسن باقری به آن‌ها گفت که شما گروه رزمی هستید. البته یکی دو هفته قبل از آغاز عملیات فتح‌المبین گروه ثارالله به تیپ ارتقا یافت و تیپ امام حسین(ع) پشتیبان این یگان شد. سردار سلیمانی هم از اسفند سال 60 در جلسات فرماندهان حاضر شد؛ به عبارت دیگر یک سال و نیم پس از آغاز جنگ، سردار سلیمانی به جمع فرماندهان سپاه پیوست. به یاد دارم اولین باری که در جلسات حضور یافت، من برخی از فرماندهان را به قاسم سلیمانی معرفی کردم. ایشان انسان بسیار متواضعی بود و طی جلسات در گوشه‌ای می‌نشست و بیشتر گوش می‌داد تا اینکه بخواهد حرفی بزند. هر بار هم که از او گزارش می‌خواستند، با دقت گزارش خود را ارائه می‌کرد.

ایکنا ـ عملکرد گروه رزمی ثارالله در عملیات فتح‌المبین چگونه بود؟

تیپ ثارالله در این عملیات تحت امر قرارگاه قدس عملیات کرد. این یگان در عملیات فتح‌المبین نتوانست اهداف تعیین‌شده را محقق کند. جمعی از فرماندهان ارشد بر آن شدند تا در فرماندهی این تیپ تغییر به وجود آورند و قاسم سلیمانی کنار گذاشته شود، اما حسن باقری با این تصمیم فرماندهان مخالفت کرد و گفت که اگر ایشان تغییر کند، به کرمان بازخواهد گشت و استعدادهایش شناخته نخواهد شد. از نگاه حسن باقری، قاسم سلیمانی استعدادهایی داشت که باید به او میدان داده می‌شد تا رشد کند. در عملیات بعدی که عملیات بیت‌المقدس نام داشت، تیپ ثارالله تحت امر قرارگاهی عمل کرد که نقش پشتیبانی از دیگر قرارگاه‌ها را داشت. تیپ ثارالله در آن عملیات خوش درخشید و در عملیات‌های بعدی نیز نقش‌آفرین شد.

در اینجا بد نیست خاطره‌ای را ذکر کنم. پس از عملیات رمضان که عملیات ناموفقی برای ایران بود، آقامحسن رضایی فرماندهان یگان‌ها را در چادر فرماندهی جمع کرد. چراغ‌ها را خاموش کرد و توضیح داد که جنگ همراه با پیروزی‌ها و عدم موفقیت‌هاست و همه ما برای ادای تکلیف به جبهه آمده‌ایم. اکنون نیز اصراری نیست که کسی بماند. هرکس می‌خواهد می‌تواند برود. پس از صحبت‌های آقامحسن، همه لحظه‌ای سکوت کردند. سپس سردار سلیمانی برخاست و گفت: «آقامحسن ما ایستاده‌ایم و به دفاع از کشور ادامه خواهیم داد.»

ایکنا ـ چه زمانی تیپ ثارالله به لشکر ارتقا پیدا کرد؟

یگان ثارالله پس از مدتی و در تابستان سال 62 به لشکر ارتقا یافت. آقارشید تصمیم گرفت برای تقویت این یگان به کرمان سفر کند و با فرمانده سپاه کرمان در این باره مذاکره‌ کند. بنده به همراه حسن تهرانی‌مقدم و محمد باقری همراه ایشان به کرمان رفتیم. دو روز جلسات مداومی داشتیم. فرمانده سپاه کرمان موافق نبود و انتقاداتی داشت که با حمایت آقارشید در نهایت تصمیم گرفته شد که یگان ثارالله تقویت و استعدادش به اندازه لشکر گسترش یابد. همزمان با آن جلسات، اولین فرزند سردار سلیمانی متولد شده بود. ما هدیه‌ای خریدیم و به منزل او رفتیم. از حضور ما بسیار خوشحال شد. ضمن اینکه در آن دیدار، خطاب به محمد باقری گفت: «تو را که می‌بینم، اشک در چشم‌هایم جاری می‌شود، چون تو مرا یاد حسن می‌اندازی و تو یادگار حسن باقری هستی.» لشکر 41 ثارالله در عملیات‌های مختلفی همچون والفجر چهار، خیبر، والفجر هشت، کربلای چهار و پنج و والفجر 10 حضور داشت.

ایکنا ـ فرماندهی سردار سلیمانی از چه عملیاتی برجسته شد؟

عملیات والفجر هشت که منجر به آزادسازی فاو شد و عملیات پیروزمندانه‌ای برای رزمندگان اسلام محسوب می‌شو، زیرا نقطه درخشش سردار سلیمانی بود. در جریان عملیات در کنار ایشان بودم. این درخشش در عملیات کربلای پنج ادامه یافت؛ در واقع در عملیات‌های والفجر هشت و کربلای پنج، که دو عملیات بزرگ و اثرگذار نیمه دوم جنگ تحمیلی بودند، سردار سلیمانی یکی از فرماندهان برجسته و مؤثر عملیاتی بود. مدتی که در کنار ایشان بودم، تواضع و خلوص ایشان را دیدم. قاسم سلیمانی با نیروهایش و فرماندهان لشکرش بسیار خوش‌برخورد بود و صمیمیت داشت. هروقت هم که اسم شهدای لشکرش می‌آمد با لطافت خاصی سخن می‌گفت و قطره اشکی از چشمانش جاری می‌شد.

ایکنا ـ پس از جنگ ارتباط شما با سردار سلیمانی چگونه بود؟

پس از جنگ ایشان فرمانده سپاه کرمان و فرمانده قرارگاه جنوب ‌شرق نیروی زمینی سپاه بود و ارتباط ما کمتر شد. حاج قاسم زمانی که در کرمان حضور داشت، به منظور برقراری امنیت پایدار در مرزهای جنوب شرق کشور اقدام کرد. او زمینه‌های بسیاری را برای رونق اقتصاد و کشاورزی آن منطقه به وجود آورد که بر امنیت کشور اثر گذاشت. تا سال 76 فرمانده سپاه کرمان بود و پس از آن به فرماندهی نیروی قدس سپاه منصوب شد. آن زمان در ستاد فرماندهی سپاه و در کنار سرلشکر صفوی بودم. سردار سلیمانی اولین انتصاب دوره فرماندهی سرلشکر صفوی بود. به یاد دارم در جلسه معارفه خود گفت: «من از روزی که وارد سپاه و جنگ شدم، همواره دو چیز در کوله‌پشتی خود داشتم؛ نخست توکل به خدا و دوم اخلاص.»

انتهای پیام
captcha