به گزارش ایکنا از چهارمحالوبختیاری، طبیعت همواره برای انسان سؤال برانگیز و تأثیرگذار بوده است، دیدگاهها و مکاتب گوناگون بشری هر کدام با دیدگاه خود به توصیف و تحلیل طبیعت پرداختهاند اما کتب آسمانی بهویژه قرآن کریم که رسالت آن تربیت بشر است، با نگرشی توحیدی طبیعت را توصیف کرده و آن را حاوی آیات و نشانههایی برای اصحاب فکر و اندیشه دانستهاند.
یکی از ابعاد توصیف طبیعت در قرآن کریم، بُعد تربیتی، اعم از تربیت جسمانی و عقلانی، آن است که از آیات فراوان میتوان برداشت کرد و در ادامه به برخی از آنها اشاره میشود.
قرآن کریم برای بیان مخلوق بودن پدیدههای طبیعی، واژههای «خَلَق» «فَطَر»، و «بَدیع» را به کار میبرد؛ برای نمونه در سوره مبارکه انعام این سه واژه به ترتیب در آیات یک، ۷۹ و ۱۰۱ و در عبارات «خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ»، «فَطَرَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ» و «بَدیعَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ» به کار رفته است.
از دیدگاه قرآن کریم در سراسر عالم طبیعت، حرکت و تحول کاملاً منظم و منسجم برقرار است و لازمه این نظم و انسجام این است که هر موجودی حد و اندازهای داشته و از آن فراتر نرود، فروگذاری از حد، خلل و سستی میآفریند حال آنکه بر اساس آیه ۳ سوره مبارکه ملک و آیه ۴۰ سوره مبارکه یس، عالم آفرینش دارای نظم و هماهنگی است. این نظم و هماهنگی نشان آن است که آفرینش طبیعت را هدف و غایتی است و مضمون آیه ۵ سوره مبارکه طه به این مهم اشاره دارد: «الرَّحْمَٰنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوَىٰ».
طبیعت؛ صاحب شعور
برخی آیات قرآن کریم موجودات طبیعت را واجد مراتبی از عشق و شعور میداند، برای نمونه در آیه ۴۴ سوره مبارکه اسراء، خداوند میفرماید: «هفت آسمان و زمین و هر آنچه در آنهاست به ستایش خداوند مشغولند و موجودی نیست جز اینکه تسبیح خدا میگوید و لیکن شما تسبیح آنها را نمیفهمید، همانا او بسیار بردبار و آمرزنده گناه خلق است».
علامه طباطبایی ذیل این آیه مینویسد: «هر موجودی از موجودات دارای مرتبهای از علم است و تسبیح موجودات، تسبیح حقیقی، به زبان قال و نه زبان حال، است».
از بررسی آیات قرآن کریم به ویژه آیات ۱۲ تا ۱۴ سوره مؤمنون بر میآید که خداوند آفرینش انسان را از خاک آغاز کرد و پس از تحولات گوناگون با دمیدن روح، او را به مرتبه متعالی میرساند و بر آفرینش خود تحسین میگوید.
آیه ۲۰ سوره مبارکه لقمان «أَلَمْ تَرَوْا أَنَّ اللَّهَ سَخَّرَ لَكُمْ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ وَأَسْبَغَ عَلَيْكُمْ نِعَمَهُ ظَاهِرَةً وَبَاطِنَةً ۗ وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يُجَادِلُ فِي اللَّهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَلَا هُدًى وَلَا كِتَابٍ مُنِيرٍ»، یکی از نمونه آیات است که طبیعت و پدیدههای آن را مسخر انسان میداند.
تسخیر در فرهنگ قرآنی به دو معنا آمده است، یکی به معنی در خدمت منافع و مصالح انسان بودن و دیگری به معنی قرار داشتن زمام اختیار آنها در دست انسان؛ لذا میتوان گفت که غایت موجودات و طبیعت، فراهم آوردن ابزاری برای کمال و سعادت انسان است.
آیات فراوانی، از جمله آیات ۵ تا ۱۴ سوره مبارکه نحل، به مواهب طبیعی و استفاده از آنها برای تأمین خوراک و پوشاک تأکید کرده است. آیه ۷۴ سوره مبارکه اعراف نیز، به استقرار انسان بر روی زمین و ساختن مسکن اشاره دارد: «وَبَوَّأَكُمْ فِي الْأَرْضِ تَتَّخِذُونَ مِنْ سُهُولِهَا قُصُورًا وَتَنْحِتُونَ الْجِبَالَ بُيُوتًا».
این کتاب آسمانی در آیات گوناگون به خواص و ویژگیهای پدیدههای طبیعی نیز اشاره دارد که سبب حیرت پژوهشگران علوم طبیعی شده و ذیل مبحث اعجاز قرآن کریم مطالب مبسوطی را در بر میگیرد، برای نمونه در آیه ۴۸ سوره مبارکه فرقان از آب با صفت «طهور» که صیغه مبالغه پاککننده است، یاد میشود. آیه ۶۹ سوره مبارکه نحل نیز عسل را مایه شفا میشمارد، ضمن اینکه در آیه ۱۴ همین سوره، انسان را به استفاده از گوشت ماهی و سایر موجودات دریایی توجه میدهد.
برخی آیات قرآن کریم، از جمله آیات ۱۶۴ سوره بقره و ۴ رعد، بر ضرورت شناخت و تعقل در پدیدههای عالم آفاقی و رازهای طبیعت تأکید دارند. علت این تأکید شناخت جزئیات و اسرار پدیدهها و درک فواید و منافع بیشمار آنها با ابزار خرد و اندیشه است.
در آیه ۲۰ سوره مبارکه عنکبوت، خداوند متعال انسانها را به مشاهده و بررسی پدیدهها و خردورزی در طبیعت دعوت میکند: «قُلْ سِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ۚ ثُمَّ اللَّهُ يُنْشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ ۚ إِنَّ اللَّهَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ».
توصیه مؤکد قرآن کریم به مشاهده طبیعت بیش از هر چیز، با هدف اثبات اصل وجود خدای یگانه و واحد بوده است. آسمانها و زمین و تحولات شگرف آنها، وجود خالق و مدبر واحد را برای مجموعه طبیعت اثبات میکند، این نکته مهم در آیات ۱۶۳ تا ۱۶۵ سوره مبارکه بقره تبیین شده است.
قرآن کریم، در آیاتی مانند آیات ۴۵ تا ۵۱ سوره فرقان و ۴۶ تا ۴۸ سوره مبارکه روم، برای ایجاد باور به نبوت و تقویت این باور در انسانها، با ذکر بهترین نعمتها و برشمردن فوایدشان، لطف و عنایت پروردگار را در حق بندگان یادآوری و سپس اصل نبوت را به آنان معرفی میکند و ارسال رسل را یکی از الطاف بیشائبه الهی بر میشمرد.
قرآن کریم در آیه 16 سوره مباركه نحل، پس از بیان گسترده و کمنظیری از نعمتهای الهی و اشاره به نزول پیامبران، میفرماید: «وَعَلَامَاتٍ ۚ وَبِالنَّجْمِ هُمْ يَهْتَدُونَ»، مفهوم ظاهری آیه به هدایت انسانها در شب از طریق ستارگان اشاره دارد، در بسیاری از تفاسیر، از جمله «مجمعالبیان» طبرسی، با استناد به احادیث وارد شده در تفسیر این آیه شریفه، منظور از نجم و علامات، پیامبر(ص) و ائمه(ع) هستند.
استدلالهای قرآن کریم در مورد امکان و ضرورت اصل معاد بر اساس رخدادهای قابل مشاهده در طبیعت، بیان شدهاند، چرا که امکان تجربه معاد در حیات دنیوی انسانها وجود ندارد.
پرداختن به قدرت بیهمتای خداوند در خلق آسمانها و زمین و نیز حیات مجدد مردگان، با قدرت و اراده خداوند از جمله مباحثی هستند که در تقویت باور معاد در آیات قرآن کریم آمده است، خداوند در آیه ۳۳ سوره مبارکه احقاف میفرماید: آیا آنها نمیدانند، خداوندی که آسمانها و زمین را آفریده و از آفرینش آنها ناتوان نشده است، میتواند مردگان را زنده کند؟ آری او بر همه چیز توانا است.
در آیه ۵۷ سوره مبارکه اعراف نیز، با بیان تحولاتی نظیر احیای زمینهای مرده و رویش دوباره گیاهان، احیای مردگان را ممکن میداند: «وَهُوَ الَّذِي يُرْسِلُ الرِّيَاحَ بُشْرًا بَيْنَ يَدَيْ رَحْمَتِهِ ۖ حَتَّىٰ إِذَا أَقَلَّتْ سَحَابًا ثِقَالًا سُقْنَاهُ لِبَلَدٍ مَيِّتٍ فَأَنْزَلْنَا بِهِ الْمَاءَ فَأَخْرَجْنَا بِهِ مِنْ كُلِّ الثَّمَرَاتِ ۚ كَذَٰلِكَ نُخْرِجُ الْمَوْتَىٰ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ».
انتهای پیام