حجتالاسلام سیدمحمدحسین چاوشیان، پژوهشگر دانشگاه برن سوئیس، در گفتوگو با ایکنا، به موضوع ظهور حضرت حجت(عج) پرداخت که متن این گفتوگو را در زیر میخوانید؛
کلمه منجی در ادیان پیشین نیز بود که به شخص نجاتبخش و موعودی که در عالم بشریت میآید اشاره داشته است و در همه ادیان به صورت مشترک دیده میشود. اینکه جهان ادیانی در انتظار یک منجی است، برگرفته از یک نگاه تاریخی است که در تاریخ ادیان دیده میشود و پیش از اسلام نیز در عهد عتیق بوده و در عهد جدید هم وجود دارد. در سایر ادیان، حتی ادیان غیرابراهیمی، شرقی و غربی نیز میتوان این موضوع را مشاهده کرد.
در کتاب مقدس هندوها نیز به ظهور منجی بشارت داده شده است. در آئین زرتشت هم شاهد هستیم که یک منجی برای نجات بشریت ظهور میکند که سوشیانس نام دارد و عدل، صلح و برکت را به ارمغان میآورد. در قرآن کریم، کتاب مقدس آئین اسلام نیز آیات متعددی ارائه شده است که به ظهور منجی اشاره دارد و این موعود شخصی است که بعد از خوف، امنیت میآورد. در آیه 55 سوره نور «وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَىٰ لَهُمْ وَلَيُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا» نیز بیان میشود که به مؤمنان بشارت داده شده است که موعود صالح میآید و حکومتی ایجاد میکند که امنیت را به ارمغان خواهد آورد. همانند این بشارت را در سوره قصص هم میتوان دید.
اصولاً بحث وعده دادن در قرآن وجود دارد. از سویی در زمان موسی(ع) نیز وی به بنیاسرائیل وعده داد که شخصی به نام احمد خواهد آمد که به حقانیت کتاب تورات و انجیل اشاره دارد و منجی بشریت است. اصولاً صحبت از منجی همیشه بوده است. در زبور داود نیز به این موضوع اشاره شده و در آیه 105 سوره انبیاء هم از منجی سخن به میان آمده و همه آنچه گفته شده است، یک وجه مشترک در ادیان بهشمار میرود که موعود است، ولی در مصداق متفاوت است. در آئین هندو و زرتشت یک شخص را میبینید که به صورت مصداق مطرح میشود. در کتاب «زکریای نبی» و آئین یهودیت، «شیلو» به عنوان منجی مطرح شده است.
منجی در ادیان یک نگاه تاریخی است. اکنون در دپارتمانهای الهی سراسر جهان این مسئله قابل بحث است. رسالههای دکترا و پایاننامههای کارشناسی ارشد متفاوتی دیده میشود که مطالعات تطبیقی در آنها وجود دارد و به بحث منجی میپردازد. در ادیان شرقی و غربی نیز به منجی اشاره شده است. در سال 2017 که مشغول تحصیل مقطع دکترا در دانشگاه بازل سوئیس بودم، با استادم، رینهولد بنهاردت(استاد دپارتمان الهیات این دانشگاه) برای رساله صحبت کردم و وی به موضوع منجی و آیه 61 سوره زخرف اشاره داشت که اشاره به جایگاه حضرت عیسی(ع) و نزول مجدد وی دارد. در قرآن هم به این موضوع اشاره شده که در روایات متعدد هم آمده است که این پیامبر با حضرت حجت دوباره خواهد آمد. در همین راستا مقاله مشترکی نیز کار کردیم و وی در همایش مهدویت که در ایران برگزار شد، حضور یافت و مقاله را ارائه داد.
این مسئله در محافل آکادمیک نیز مطرح است و کسانی که اهل مطالعه هستند به این موضوع اعتقاد دارند. در روایات هم داریم که زمان ظهور حضرت حجت، حضرت عیسی به ایشان در اقامه نماز اقتدا میکند. منجی عالم بشریت میآید تا عدل و داد را در جهان اقامه کند.
در این باره هیچ فردی نمیتواند ادعا کند و دلیل قطعی بیاورد که به این دلیل حضرت غایب است. این موضوع، مسئلهای بوده که مسلمانان و اندیشمندان را همیشه به فکر واداشته و از فلسفه غیبت گفته شده است. غیبت به نوعی براساس حکمت الهی صورت گرفته و ما به رمز و اسرار آن به صورت صد درصد واقف نیستیم.
حکمتهایی هست که شاید بعد از ظهور مشخص شود. با این حال چند موضوع در این باره بیان میشود، مانند اینکه مردم آمادگی ندارند و به خاطر عملکرد گذشتهای که داشتند، مبنی بر شهید کردن ائمه یا تعداد نیروی جهانی برای حضرت فراهم نشده، غیبت صورت گرفته است. ظهور یک انقلاب جهانی است و بر این اساس نیاز است که نیروهای حضرت از سراسر جهان باشند. از سویی غیبت را به نوعی ابتلا و آزمون میدانند که جهل مردم باعث آن شده است.
به نظرم با طولانی شدن غیبت حضرت مهدی، به نوعی با ما اتمام حجت میشود. در برههای که حضور داریم، عصر تکنولوژی است، ولی آیا در اداره و حاکمیت جهان موفق بودهایم؟ برای مثال همین بحث کرونا، نشان داد که هرچه ادعا شود که ما انسانهای پیشرفته و روزآمد، فرهیخته، دانشمند و مجهز به علم روز هستیم، ولی هماکنون از درمان این بیماری عاجز هستیم. علم اکنون در برابر نیروی دین زانو زده و نتوانسته جوابی برای این مسئله پیدا کند. از سویی حکومتهای قدرتمند جهان نیز درباره این مسئله درمانده شدهاند. دو هزار نفر در روز در آمریکا میمیرند. آیا این موضوع را نمیتوان ناتوانی در اداره جامعه جهانی برشمرد؟
بر همین اساس غیبت، اتمام حجت است که تاریخ و حکومتها را ببینیم که به جایی برسیم که امام صادق(ع) فرمود که دیگر حکومت، حزب و گروهی باقی نمیماند که بگوید اگر من حکومت میکردم و به دنبال عدالت بودم، میتوانستم آن را اجرا کنم. این فرصت به همه داده شده است که حکومت را در دست بگیرند و نگویند اگر ما عهدهدار حکومت بودیم، صلح و عدل را در جهان جاری میکردیم. از سویی شاید یکی از فلسفههای غیبت، بحث ایمن نبودن امام عصر(عج) بوده باشد. امامان معصوم همگی به شهادت رسیدند. در کنار رشد علمی که داریم، بیش از هزار سال است که امامی به شهادت نرسیده است. اکنون به واسطه رشد علمی نباید شاهد چنین مواردی باشیم، ولی نمونه جهل مدرن آن چنان زیاد است که شاید به خاطر عقاید خرافی، چند صد هزار نفر معصوم و بیگناه قربانی میشوند.
حتی در جوامعی که ادعای مدرن بودن دارند، ترورهای بیولوژیک و غیر آن برای افرادی که قابل قیاس با افراد معصوم نیستند، اتفاق میافتد؛ افرادی که برای بهتر اداره کردن یک حکومت تلاش کردند، مانند شهیدان بهشتی، مطهری و مفتح؛ افرادی بودند که میخواستند حکومت را براساس اسلام اعتدالی پایهگذاری کنند و خیلی از افراد تاب نیاوردند و ترور این شخصیتها صورت گرفت.
این دلیل هم به نظرم بدیهی است که اگر حضرت قائم(عج) هم در میان ما بودند، در نمونههای جهل مدرن، شاید ایشان را از دست میدادیم. تأکید دارم که باید چنین بحرانهایی را تجربه کنیم و به این نقطه برسیم که خودمان، ابزارمان، حکومت و علمی که داریم نمیتواند جوابگوی نیاز بشریت باشد. اگر میتوانست، امروز نباید در برابر کرونا مستأصل باشیم. اینکه کرونا چطور ایجاد شده، بحثهای مختلفی دارد، ولی هر چه اتفاق افتاده نشان میدهد که دست بشر در درمان این ویروس کوتاه است و نمیتواند نسخه واحد و مشخصی ارائه کند.
به نظر من مهمترین ضرری که ما با آن مواجه هستیم، شناخته نبودن حق از باطل است. به این خاطر که امروزه ادعاهای بسیاری را مبنی بر حق بودن میبینیم و میشنویم، ولی نمیتوان به آنها اعتماد کرد، چون حجت قطعی برای ما نیست که راه را به صورت مشخص نشان دهد. منبع اصلی را از دست دادهایم که ما را از تردید و شک نجات میدهد. یکی دیگر از ضررها نیز این است که با احتمالات در حکومتداری جهانی پیش میرویم. در تشخیص راه درست کمبود داریم.
نکته دیگر اینکه، رشد بشری و تکنولوژی وجود داشته، ولی یک موضوع بسیار ملموس بوده و آن آرامش است که آن را از معصومین میتوان دریافت کرد. شاید الان غبطه بخوریم که در عصر معصومین نبودیم. در حال حاضر در دنیایی هستیم که دنیای پیچیدهای است که رشد بشری، علمی و تکنولوژی مطرح میشود. اگر از همه اندیشمندان که در کشورهای مدرن هستند بپرسیم، میگویند گمشده ما آرامش و روحی آرام است که همین موضوع سبب میشود هویت مشخصی هم نداشته باشند. ما سرسپرده شخصیتی هستیم که به ما هویت و اعتماد میدهد و ما را راهنمایی میکند و هر جا به بنبست میخوریم میتوانیم به وی اعتماد کنیم.
همچنین، مراجعه مردم به حرم معصومان، اعم از دیندار و کمتر دیندار، باعث آرامش افراد میشود و وقتی در صحن ائمه حضور مییابند آرامش پیدا میکنند. کسی که شاید میلیاردها تومان سرمایه داشته باشد، ولی با زیارت ائمه آرامش میگیرد. این موضوع نشاندهنده وجود شخصیت ماورایی و معصوم است که آرامش میدهد و آن آرامش با اذن الهی ارائه میشود. حتی اگر شفاعت یا رفع مشکل انجام میشود، همه به اذن خدا صورت میگیرد و از طریق معصومان میتوان به آن دست یافت. نداشتن دسترسی به معصومان باعث میشود آرامش کمتری را تجربه کنیم.
برخی اقداماتی که برای هموار شدن مسیر ظهور نیاز داریم، از دو ساحت مورد توجه قرار میگیرد؛ برخی برنامه شخصی است و برخی از آنها باید سازمانی و حکومتی باشد. بخشی که در اختیار حکومت است، اینکه فرهنگ مهدویت و انتظار را پررنگ کنند و اعتقاد به منجی را در اذهان عمومی احیا کنند و ارتقا دهند. میخواهم از این لفظ استفاده کنم که ظهور، بازگشت امام زمان، اتمام غیبت کبری و ظهور حضرت از مسیر رسانه میگذرد. امروزه با استفاده از رسانه است که میتوان برای ظهور آمادگی ایجاد کند. اگر دنبال یک میانبر باشیم که سریعتر به ظهور برسیم، مسیرش رسانه است که از طریق این ابزار بتوانیم حضرت را معرفی و از برکات ظهور و ویژگیهای این عصر صحبت کنیم. رسانه هم اغلب در اختیار حاکمیت است.
بخش دیگری که با استفاده از آن میتوان برای ظهور مقدمهسازی کرد، به هر فرد مربوط میشود. اگر در حکومتی بودیم که امکان فعالیت نبود، رسانهای وجود نداشت و در سیاستها و فرهنگ این مسئله رواج نداشت، وظیفه هر شخص است که مقدمهسازی کند. باید هم نگاه سازمانی و هم فردی به ظهور داشت. از جمله اقدامات فردی این است که باید انس به حضرت را بیشتر کنیم. وقتی بدانیم منجی میآید که عالم بشریت را از گرفتاری رها کند، سعی کنیم گرفتاری همنوعان را کمتر کنیم و در مرحله اول نسبت به حضرت شناخت پیدا کنیم. همچنین معرفتافزایی نسبت به معصوم داشته باشیم و در طریق آنها حرکت کنیم، قلم بزنیم، تدریس کنیم و مشاوره دهیم که در راستای فرهنگ مهدویت انجام شود. اینجاست که اهمیت کادرسازی برای عصر ظهور مشخص میشود که نیروهایی را پرورش دهیم که در زمان ظهور کنار حضرت و پشت سر ایشان حرکت کنند و اقامهگر عدل و صلح برای جهانیان باشند. این موضوع باید از خود ما به صورت فردی و سازمانی صورت گیرد.
به فرازی از دعای ندبه اشاره دارم که «أَيْنَ الْمُدَّخَرُ لِتَجْدِيدِ الْفَرَائِضِ وَ السُّنَنِ أَيْنَ الْمُتَخَيَّرُ لِإِعَادَةِ الْمِلَّةِ وَ الشَّرِيعَةِ أَيْنَ الْمُؤَمَّلُ لِإِحْيَاءِ الْكِتَابِ وَ حُدُودِهِ أَيْنَ مُحْيِي مَعَالِمِ الدِّينِ وَ أَهْلِهِ»؛ شخصی که نشانه و آثار دین را برای ما و اهل دین زنده میکند کجاست؟ آن شخصیت معصوم از نظرها پنهان است. تعبیر اینکه آیا دینی که الان داریم، پویا نیست؟ یا با دین حقیقی فاصله دارد؟ حضرت با غیبتش برای ما اتمام حجت کرده است که با حضور حضرت، اقامه عدل، داد و صلح بر جهانیان انجام میشود. گسترش صلح و ایجاد امنیت برای همگان پدید میآید. همه این موارد، ویژگیهای یک جامعه دینی است. وقتی از دین صحبت میکنیم، به این معنی که نماز و روزه برگزار شود نیست، بلکه به معنی این است که از آثار نماز و روزه در جامعه بهره بگیریم.
امروزه شاید دعاهای مختلفی در طول هفته برگزار میشود؛ اعم از ندبه، کمیل، سمات و ...؛ ولی آیا به همین میزان که مظاهر دینداری را رعایت میکنیم، شاهد این هستیم که آثار دینی که صلح پایدار است نیز بروز و ظهور یابد؟ آیا بزهکاری اجتماعی هم کاهش مییابد؟ جواب منفی است.
در شرایطی هستیم که مشکلات به دلیل فاصله از فضای دینی بروز میکند، زیرا به امام عصر دسترسی نداریم. دنبال گمشدهای هستیم که محیی معالم دین باشد که نشانه و آثار دین را احیا کند. یکی از آثار دین، صلح و امنیت پایدار است که نه فقط برای ایران و منطقه خاص جغرافیایی، بلکه برای سراسر گیتی به وجود بیاید.
در موضوع کرونا، ضررهای آن به عنوان یک عیب و شر مطرح بوده، ولی اعتقاد دارم هیچ اتفاقی در هستی بیحکمت نیست. شاید بتوان گفت که این مسئله باعث شد که انسانها در نگاه به ظهور تجدیدنظر کنند. انسانها در نگاه به منجی بازنگری داشته باشند و باورشان را تقویت کنند. امروز در سراسر دنیا کلیپی پخش میشود که افراد زانو میزنند و در برابر قدرت الهی خشوع میکنند؛ به کلیسا و مسجد و ... میروند و عافیت را طلب میکنند؛ ترسی که ایجاد شده و همه را به سمت منجی سوق میدهد.
تقارن این شرایط کرونایی و سالروز میلاد امام زمان(عج)، موج گسترده فراگیر و جهانگیری را ایجاد کرده است. در کل دنیا قلوب به هم نزدیک شده است و همه یکصدا فریاد «اللهم عجل لولیک الفرج» را سر میدهند. در مسجد جمکران و اماکن مقدسه که مردم میتوانستند در آنجا حضور یابند، موج و خروش مردم کاهش یافته است و مثل سالهای قبل که حضور میلیونی مردم را شاهد بودیم، امسال این گونه نبود. با این حال استقبال از حضور امام عصر بسیار شد. امسال قلبها به هم نزدیکتر شد و دلها طور دیگری برای ظهور میتپید.
موج عظیمی برای دعای فرج ایجاد شد. امکان تجمع میلیونی در مسجد جمکران مثل هر سال نبود، ولی تجمع قلوب و اذهان را داشتیم. همه نشان میدهد که انسانها به این نقطه رسیدهاند که به موجودی ماورایی نیاز دارند که ماورای همه ساختارها و حکومتهاست. البته این تعابیر را در قرآن کریم داریم که زمانی که از همه جا دستشان کوتاه میشود، دست غیبی را طلب میکنند. اگر چه انسان همواره ناسپاس بوده و نسبت به نعمتهایی که داشته قدردان نبوده است. ولی اتفاقاتی در طول زندگی میافتد، مثل اینکه در دریا سختی به انسان برسد، راهی پیدا نمیشود جز راه الهی که با اخلاص همگی خدا را فریاد میزنند. این موضوع در شرایط کنونی کرونایی که دست همه کوتاه شده و هیچ درمانی نیست، همه به وجود منجی پناه میبرند که ما را نجات دهد. اگر امسال بلایا و مبتلایانی داشتیم، ولی اعتقاد به منجی پررنگتر بود و به احیای دینداری در جوامع مختلف جهانی اعم از مسیحیت، اسلام و دیگر آئینها، دیدیم که مردم به دین بازگشتند که یکی از حکمتهای ویروس کرونا بود.