کد خبر: 3890957
تاریخ انتشار : ۲۴ فروردين ۱۳۹۹ - ۱۰:۲۰

دوفصلنامه «کتاب قیم» در ایستگاه 21

بیست‌ویکمین شماره از دوفصلنامه «کتاب قیم»، به صاحب امتیازی دانشگاه میبد به زیور طبع آراسته شد.

به گزارش ایکنا؛ در این شماره از دوفصلنامه «کتاب قیم»، مقالاتی با عناوین «کشف استدلالی ساختار و غرض سوره مبارکه احزاب»، «موافقان تفسیر تمثیلی، دلایل و مستندات»، «نقد نظریه نسخ عقلی از دیدگاه عقل، قرآن و حدیث»، «تحولات مفهومی اصطلاح «قرآن» نزد اصولیان سده هفتم و هشتم با تکیه بر مؤلفه «اعجاز»»، «بررسی ادبی داستان طالوت در قرآن کریم»، «تحلیل اصل «حکمت» در اندیشه قرآنی آیت‌الله خامنه‌ای»، «منابع و موانع معرفت حصولی و حضوری از نگاه قرآن»، «اصول تفسیری مستفاد از روایاتِ قرآنی اهل بیت (علیهم السلام) در اصول کافی»، «اصول فهم حدیث از منظر فیض کاشانی در کتاب «المحجةالبیضاء»»، «رؤیارویی دو جریان‌ اموی و علوی در سده نخست هجری و نقش آن در شکل‌گیری و فهم روایات تفسیری»، «حدیث دوبارزادگی امام صادق (ع) از ابوبکر در سنجه نقد» و «مسألگی و استدلال بر پایه گزارش‌های حدیثی» منتشل شده است.

کشف استدلالی ساختار و غرض سوره مبارکه احزاب

در طلیعه نوشتار «کشف استدلالی ساختار و غرض سوره مبارکه احزاب» می‌خوانیم نگرش ساختاری به سوره‌های قرآن، رویکردی جدید در بین قرآن‌پژوهان معاصر است. این رویکرد به دنبال کشف غرض و محور اصلی و ترسیم ساختار هندسی در سوره‌هاست. از این رهگذر، اثبات انسجام و هماهنگی در سوره‌ها، تأکید بر وحیانی بودن چینش آیات، اثبات معجزه بودن قرآن، حل اختلافات تفسیری و یافتن پاسخی مناسب به شبهات مستشرقان در خصوص پراکنده بودن قرآن نیز فراهم می‌شود. در بین روش‌های متعدد کشف غرض سوره‌ها، روش جامع‌نگر که با تکیه بر عناصر درون‌متنی و برون‌متنی، غرض سوره را به‌طور مستدل ارائه می‌دهد، از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است. این پژوهش با رویکردی توصیفی و تحلیلی به بررسی و کشف استدلالی ساختار و غرض سوره احزاب پرداخته است. یافته‌ها نشان می‌دهد که سوره احزاب از ده سیاق تشکیل شده، گرچه هر سیاق برای خود دارای غرضی است، اما همه آن‌ها بر محور غرض اصلی سوره که عبارت است از «نحوه اطاعت از خدا و پیامبر (ص) در موضوعات سیاسی، نظامی، اجتماعی و خانوادگی، جهت تحکیم پایه‌های رهبری و امت اسلامی» در حرکت‌اند.

موافقان تفسیر تمثیلی، دلایل و مستندات

نویسنده مقاله «موافقان تفسیر تمثیلی، دلایل و مستندات» در چکیده نوشتار خود آورده است گروهی از مفسران قرآن با تمثیلی و نمادین دانستن برخی آیات قرآن کریم، نگاه جدیدی به گزاره‌های قرآنی داشته‌اند؛ ایشان معتقدند برخی آیات، دارای حقایق و معارفی هستند که باید با عبور کردن از معنای ظاهری به افق‌های معنایی گسترده‌تری در درون ماجرای نقل‌شده در آن‌ها دست یافت. دلیل موافقان این نظریه آن است که معارف بلند و متعالی در قالب الفاظ محدود و در گستره محاورات عادی، جای نمی‌گیرد و برای فهم دقیق‌تر آن‌ها باید از زبان تمثیلی و نمادین استفاده نمود. این دسته از مفسران، برای اثبات مدعای خود به ادله نقلی و عقلی استناد نموده‌اند. در پژوهش حاضر با روش توصیفی‌ـ‌تحلیلی، به این نتیجه دست یافتیم که دلیل مهم طرفداران این نظریه، وجود تفاسیر تمثیلی در روایات اهل بیت(ع) است. رایج بودن زبان تمثیلی در زبان عربی و قرآن کریم، ناتوانی عقل در درک کامل ماوراء طبیعت، تفهیم مطالب غامض و رفع تعارض میان علم و قرآن، از دیگر ادله قائلان به تمثیلی بودن برخی آیات قرآن بوده که در این نوشتار، بررسی و واکاوی شده است.

نقد نظریه نسخ عقلی از دیدگاه عقل، قرآن و حدیث

در طلیعه نوشتار «نقد نظریه نسخ عقلی از دیدگاه عقل، قرآن و حدیث» می‌خوانیم نظریه نسخ عقلی، از نظریات پدیدآمده در قرن 19 و تکامل‌یافته در قرن 20 و 21 میلادی است. این نظریه، اجتهاد در حوزه احکام را بر محور مقاصد شریعت دانسته و قائل به بازسازی احکام به‌تناسب مقتضیات عصر جدید است. تئوری مزبور، بر مبانی‌ای استوار است که یکی از مهم‌ترین آن‌ها «عرفی بودن احکام» است. قائلان این نظریه، احکام غیرعبادی را عرف مردم عرب و جزء احکام غیرحقیقی اسلام دانسته و قائل به نسخ این احکام و جایگزینی احکام عقلی به‌جای آن‌ها هستند. مقاله فرارو با روشی توصیفی- تحلیلی، استناد به مبنای مزبور در جهت اثبات نظریه مذکور را نقد و بررسی کرده است. نتیجه آنکه این استناد با اشکالات ذیل مواجه است: مخدوش بودن کمیّت پرشمارِ احکام عرفیِ جزئی به خاطر عدم علم تفصیلی به قوانین عصر جاهلیت؛ عدم اختصاص مسأله عرفیت به احکام غیرعبادی، زیرا آنان امضایی بودن را عامل تغییرپذیری می‌دانند درحالی‌که اکثریت قائلان به ثبوت احکام عبادی باور دارند؛ برخورد سه‌گانه ابقایی، اصلاحی و ابطالی اسلام با قوانین عرفی که نشان می‌دهد عرف، به‌خودی‌خود نمی‌تواند ملاک و معیار باشد؛ ظرف تحقق بودن عرف برای احکام نه عنصر قوام‌بخش بودن آن؛ تشتّت سیره عقلای اعصار و امصار مختلف و عدم قابلیت جایگزینی آن برای احکام قرآنی؛ عدم وجود قید زمان‌مندی در احکام قرآنی و وجود ادله درون‌متنی دال بر زمان‌شمولی در احکام قرآنی.

تحولات مفهومی اصطلاح «قرآن» نزد اصولیان سده هفتم و هشتم با تکیه بر مؤلفه «اعجاز»

نویسنده مقاله «تحولات مفهومی اصطلاح «قرآن» نزد اصولیان سده هفتم و هشتم با تکیه بر مؤلفه «اعجاز»» می‌خوانیم اصطلاح «قرآن» در علم اصول، مفهوم همواره ثابتی نداشته بلکه در طول تاریخ این علم، تعاریفی متفاوت و مؤلفه‌هایی مختلف به خود دیده است. باآنکه در سده‌های پنجم و ششم هجری، مؤلفه‌های «منقول متواتر» و «مکتوب در مصاحف» برای معرفی قرآن بر هر مؤلفه دیگری ازجمله «اعجاز»، ترجیح داده می‌شد اما در سده هفتم، مفهومی جدید از قرآن در علم اصول، ارائه و مؤلفه اعجاز، جایگزین مؤلفه‌های پیشین در تعاریف شده است. تبیین چرایی جایگزینی مؤلفه اعجاز در تعاریف اصولی سده‌های هفتم و هشتم به‌جای مؤلفه‌های «منقول متواتر» و «مکتوب در مصاحف» با استفاده از روش تاریخ انگاره، مهم‌ترین مسأله پژوهش پیش رو بوده است. تحقیق دراین‌باره نشان‌گر آن است که گفتمان علمی سده‌های هفتم و هشتم پیرامون مبحث اعجاز، نیز وجود انتقادات متعدد پیرامون مؤلفه‌های منقول و مکتوب در این دوران، مهم‌ترین دلایل انتخاب‌ مؤلفه‌ اعجاز برای تعریف قرآن در این دو سده‌ بوده‌ است.

منابع و موانع معرفت حصولی و حضوری از نگاه قرآن

نویسنده مقاله «منابع و موانع معرفت حصولی و حضوری از نگاه قرآن» در طلیعه نوشتار خود آورده است معرفت، یکی از ارزشمند­ترین مباحث مطالعات اسلامی است که اهمیت بسیار زیادی در علوم مختلف دارد. معرفت به طور کلی، به دو شقّ کلّی حصولی و حضوری تقسیم می‌شود و یکی از مسائل مهم آن، شناخت منابع و موانع آنهاست. حال سؤال مهم اینجاست که در نگاه قرآن کریم، معرفت حصولی و حضوری چه ویژگی‌هایی دارد و چه منابع و موانعی را برای فرآیند تحصیل معرفت، شناسایی کرده است؟ پاسخ این مسأله در پژوهش فرارو با روش توصیفی‌‌ ـ تحلیلی و بهره‌گیری از تحلیل محتوای آیات قرآن پی گرفته ‌شده و به این نتایج دست یافته است: قرآن کریم، روش کسب معرفت حصولی که معطوف به‌صورت اشیاست و معرفت حضوری که حقیقت و خودِ معلوم را مورد توجه قرار می‌دهد را متفاوت دانسته و منابع مختلفی را برای دست‌یابی به آن دو معرفی کرده است. هرچند قرآن کریم، انسان را در ابتدای خلقت، فاقد معرفت حصولی می‌شناساند اما او را دارای نوعی ادراک حضوری از بدو تولد می‌داند که علم حضوری به خویشتن، نمونه آن است. در قرآن کریم، منابع دست‌یابی به معرفت حصولی و حضوری «طبیعت، عقل، تاریخ و دل» معرفی شده است و «حس‌گرایی و تقلید از گذشتگان و تبعیت از هوای نفس»، از موانع معرفت شمرده شده‌اند.

انتهای پیام
captcha