کد خبر: 3892961
تاریخ انتشار : ۰۱ ارديبهشت ۱۳۹۹ - ۱۵:۰۵

نقد پنداره وجود آیات مخالف علم در دوفصلنامه «مطالعات قرآن و حدیث»

دومین شماره از سیزدهمین دوره دوفصلنامه علمی پژوهشی «مطالعات قرآن و حدیث» شامل 12 مقاله منتشر شد.

به گزارش ایکنا؛ دومین شماره از سیزدهمین دوره دوفصلنامه علمی پژوهشی «مطالعات قرآن و حدیث» به صاحب‌امتیازی دانشگاه امام صادق(ع) منتشر شد.

عناوین مقالات این شماره بدین قرار است: «ارزیابی و نقد پنداره وجود آیات مخالف علم و مطابق با باورداشت مخاطبان عصر نزول»، «اعتبار‌سنجی حدیث دال بر تطابق آیه «کهیعص» با واقعه عاشورا»، «بررسی ساختارشناسانه و تحلیل آماری فواصل قرآنی»، «تحلیل عوامل شکوفایی تفسیر وجودی در دوره معاصر»، «تحلیل گفتمان آیه تبلیغ در خطبه غدیر به روش عملیاتی تحلیل گفتمان پدام»، «تحلیل معنایی «اسند عنه» و امکان سنجی دلالت آن بر اعتبار راوی»، «ساختار تعاملات مدیریتی حاکمان از رهگذر تحلیل محتوای نامه ۵۳ نهج البلاغه»، «عوامل ایجاد اختلاف نسخه در میان اصول و مصنفات متقدم امامیه»، «عوامل بیگانگی اجتماعی میان امام علی‌(ع) و مردم زمانه در نهج البلاغه»، «کارکرد عناصر انسجام غیر ساختاری در دعای هجدهم صحیفه سجادیه»، «معناشناسی ساختگرای مفهوم «سیئه» در قرآن کریم»، «واکاوی روایات مناقشه برانگیز زنان در تفسیر آیه۱۴ آل عمران».

نقد پنداره وجود آیات مخالف علم

در چکیده مقاله «ارزیابی و نقد پنداره وجود آیات مخالف علم و مطابق با باورداشت مخاطبان عصر نزول» می‌خوانیم: «یکی از مباحث مرتبط با موضوع قرآن و فرهنگ زمانه، پنداره ‌وجود آیاتی مطابق با باورداشت مخاطبان عصر نزول اما مخالف با علم، در قرآن کریم است. پذیرش این پنداره بر صلاحیت و مرجعیت علمی قرآن بر دیگر حوزه‌های دانش بشری، از جمله علوم تجربی و علوم انسانی تاثیر مستقیمی دارد. برخی قرآن پژوهان بر این اندیشه‌اند که استفاده از باورهای مخاطبان عصر نزول (هرچند بر خلاف علم باشند) بدون تایید یا تکذیب آن باورها یک روش عقلایی و یک انتخاب آگاهانه برای هدایت است و نقصی بر قرآن محسوب نمی‌شود. از نظر آنان قرآن به قصد تربیت و هدایت عرب جاهلی و با توجه به قدرت درک و فهم آنان، با آگاهی و به عمد آموزه‌هایی را که منطبق با فهم عرب حجاز از جهان و طبیعیات بوده انعکاس داده است. از این رو نمی‌توان از قرآن انتظار داشت به عنوان منبعی برای معرفت درباره چگونگی کیهان و انسان سخن بگوید و گزاره‌های آن واقع‌نما باشد. پژوهش پیش رو با روش تحلیلی انتقادی به بررسی این پنداره پرداخته و در نهایت به این نتیجه رسیده است که قرآن کریم با سه رویکرد نکوهشی، پیرایشی و پذیرشی با باورهای عصری برخورد کرده است و التفات قرآن به هدایت و ارشاد مخاطب خود به گونه‌ای نبوده که مضامین باطل و باورهای خرافی برخاسته از جهل در درون مایه وحیانی آن راه یابد. همچنین آیاتی که به عنوان شاهدی بر تعارض قرآن و علم مطرح شده است، چیزی جز تفسیر قرآن بدون توجه به معیارهای صحیح تفسیر و تحمیل فرضیات علمی غیر قطعی بر آیات قرآن نیست. استشهاد به تفاسیر مطابق با باورهای عصری برای دفاع از این نظریه نیز ناشی از مغالطه قرآن و کلام مفسران است. همچنین این نظریه با جاودانگی و قداست قرآن منافات دارد و موجب بی‌اعتباری مضامین قرآن و بی‌اعتمادی مخاطبین قرآن می‌شود.»

بررسی ساختارشناسانه و تحلیل آماری فواصل قرآنی

در طلیعه مقاله «بررسی ساختارشناسانه و تحلیل آماری فواصل قرآنی» می‌خوانیم: «فاصله قرآنی، در پایان آیات پدیده‌ای است که یکی از وجوه امتیاز قرآن نسبت به شعر و نثر عربی است. این پدیده در پژوهش‌های قرآنی کمتر مورد بررسی و تحلیل ساختارشناسانه و آماری قرار گرفته است. ساختار فواصل را از سه جهت می‌توان مورد توجه قرار داد: حرف، واژه و جمله. کدام حروف بیشترین بسامد را در پایان آیه دارند و چرا؟ حروف ماقبل آخر آیات کدام‌اند؟ چه تعداد از واژه‌هایی که در آخر آیات هستند فعل و اسم، مذکر و مونث هستند؟ چه ارتباطی میان تفاوت فواصل سوره‌ها با آهنگ و ریتم آنها وجود دارد؟ بیش از ۶۳ درصد آیات با حرف «ن» و «م» پایان یافته است که دارای صفت غنه بوده و حالت ترنم و آواز بیشتری نسبت به سایر حروف دارند. از فواید تحلیل آماری ساختار واژگانی فواصل آشنایی با اسماء و صفاتی است که در پایان آیات آمده‌اند. از جمله نکات قابل توجه دو نام «غفور رحیم» است که بیش از دیگر اسامی و صفات در پایان آیه قرار گرفته است. یکی از دلایل تفاوت آهنگ سوره‌های قرآنی به فواصل آیات آنها برمی‌گردد. بهر حال این مسائل به شکلی بدیع و نو در این مقاله مورد بررسی و توجه قرار گرفته است.»

روایات مناقشه‌برانگیز زنان در تفسیر آیه ۱۴ آل عمران

در چکیده مقاله «واکاوی روایات مناقشه‌برانگیز زنان در تفسیر آیه ۱۴ آل عمران» می‌خوانیم: «مفسران در بهره‌گیری از روایت در تفسیر آیه ۱۴ سوره آل عمران عملکردی متفاوت از یکدیگر دارند. برخی از آنان متذکر روایات ذم و برخی دیگر به نقل روایات مدح و ستایش زنان پرداخته‌اند. روایات ذم، زن را ریسمان شیطان و عاملی در فتنه و ابتلاء مردان توصیف می‌کنند و لزوم ایجاد محدودیت‌هایی برای ارتباط زنان با مردان را مطرح می‌سازند. در مقابل روایات مدح، با ترسیم چهره‌ای مثبت از زن، آن را برترین لذت دنیوی و اخروی و زن صالح را بهترین متاع دنیا معرفی می‌کنند. نتایج این پژوهش نشان می‌دهد که مفسران دو سیاق مختلف برای آیه در ذم لذایذ یا مدح آن‌ها در نظر گرفته‌اند. روایات مدح با رویکردی ترغیبی به لذایذ دنیوی، همسو و موید آیه در ضرورت بهره‌مندی از نعمات و لذایذ دنیوی و وسیله پنداشتن آن‌ها در جهت رسیدن به نعمات و لذاید اخروی هستند؛ اما روایات ذم، با ارائه تصویری نامناسب از زن، رویکرد ترهیبی دارند و همسو با مفهوم آیه به نظر نمی‌رسند. در میان تفاسیری که در ذیل آیه به نقل روایت پرداخته‌اند، تفاسیر اجتهادی تمایل بیشتری به ذم لذایذ داشته و برعکس اکثر تفاسیر اثری، ممدوح بودن این لذایذ را مدنظر قرار داده‌اند. مقاله حاضر به روش توصیفی- تحلیلی در صدد بررسی و نقد عملکرد مفسران و اعتبار سنجی روایات ذیل آیه ۱۴ سوره آل عمران است.»

انتهای پیام
captcha