آیت‌الله ابراهیم امینی دار فانی را وداع گفت + زندگینامه
کد خبر: 3893817
تاریخ انتشار : ۰۵ ارديبهشت ۱۳۹۹ - ۲۲:۱۲

آیت‌الله ابراهیم امینی دار فانی را وداع گفت + زندگینامه

آیت‌الله ابراهیم امینی؛ نماینده مردم تهران در مجلس خبرگان رهبری و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام جمعه شب 5 اردیبهشت‌ماه، پس از تحمل یک دوره بیماری، دار فانی را وداع گفت.

به گزارش ایکنا؛ آیت‌الله ابراهیم امینی؛ نماینده مردم تهران در مجلس خبرگان رهبری و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، شامگاه جمعه 5 اردیبهشت‎ماه، مصادف با شب اول ماه مبارک رمضان سال 1441، در بیماستان شهید بهشتی قم دار فانی را وداع گفت.

آیت‌الله امینی مهرماه گذشته نیز به دلیل بیماری گوارشی در بیمارستان بستری شده و پس از بهبود بیماری و اعلام رضایت تیم درمانی از حال عمومی وی، از بیمارستان مرخص شده بود.

زندگینامه

کودکی

آیت‌الله امینی؛ فرزند حسين در سال 1304 در نجف آباد متولد و در حدود شش سالگى پدر ایشان فوت كرد. تا كلاس ششم ابتدايى در يكى از مدارس شبانه غير دولتى درس خواند، از همان زمان به تحصيلات علوم دينى علاقه داشت. در فروردين 1321 به قصد تحصيل علوم دينى به حوزه علميه قم آمد. در حدود سه ماه در قم توقف داشت که به گفته خود ایشان دوران خوش و زيبايی بود، مخصوصاً شركت در درس اخلاق امام خمينى (حاج آقا روح الله) که برا ایشان بسيار جالب بود.

با فرارسيدن تعطيلات تابستانى ناچار به نجف آباد مراجعت كرد. تابستان را در نجف آباد به تحصيلات ادامه داد. به دليل كميابى و گران بودن ارزاق (در اثر اشغال ايران بوسيله سپاه متفقين) ناچار شد براى ادامه تحصيلات به حوزه علميه اصفهان برود. به همان دليل معيشت در اصفهان نيز دشوار بود. ولى از جهت مدارس محل سكونت و وجود اساتيد دانشمند مخصوصاً دروس ادبيات در سطح بسيار غنی و ممتاز بود. ابتدا در مدرسه نوريه و بعد از چندی در مدرسه كاسه گران و در نهايت در مدرسه جده بزرگ مسكن گزيد.

تدریس

آیت‌الله امینی كتاب‌هاى سطح فقه و اصول، فلسفه و كلام را در حوزه، تدريس كرد. در اوائل پيروزى انقلاب، با توجّه به اسلامى بودن نظام، توجّه همگان بويژه فرهنگيان و دانشجويان براى شناخت صحيح آراء اسلامى به سوى حوزه علميه جلب شد. نظر اسلام را در همه چيز حتى ورزش و كشتى خواستار بودند و با حرص و ولع پى گيرى مى‌كردند. اين تقاضا در بين مسئولان آموزش و پرورش و دانشگاهيان بيشتر مشاهده مى شد. ولى متأسفانه حوزه علميه در آن زمان براى پاسخگويى بدين نيازها آمادگى كامل نداشت ، چون جزو برنامه رسمى حوزه نبود. تأمين اين نياز ضرورى و فورى به دو چيز نياز داشت؛ يكى مطالعه و تحقيق در علوم مربوطه و تهيه متون لازم . ديگرى مسافرت به شهرهاى مختلف ايران و شركت در سمينارها و جلسات فرهنگى جهت عرضه مطالب به علاقه مندان و پاسخگويى به پرسشهاى گوناگون آنها، و احياناً سفر به كشورهاى خارجى به همين منظور و انجام اين مسئوليت‌هاى جديد با ادامه درس و بحث هاى حوزوى چندان سازگار نبود. ناچار بايد يكى از اين دو امر انتخاب مى‌شد:

ادامه درس و بحث حوزوى كه امرى ضرورى بود يا رها كردن بحث هاى حوزوى و صرف همه اوقات در تأمين نيازهاى جديد. اكثر فضلاء روش اول را انتخاب كردند، ولى آیت الله امینی روش دوم را لازم تر ديد و برگزيد. بدين علت كه احساس كرد حوزه علميه از لحاظ استاد كمبودى ندارد، در صورتى كه تأمين نيازهاى فرهنگى جديد امرى ضرورى تر مى‌باشد، بويژه مسائل تعليم و تربيت ، جوانان و خانواده. در همين راستا اكثر اوقات را صرف مطالعه در مسائل جديد، تأليف كتاب هاى مورد نياز، مسافرت به شهرهاى مختلف ايران، سخنرانى در مجامع فرهنگى و پاسخگويى به سؤالات مربوطه كرد و در همين رابطه سفرهاى فراوانى به كشورهاى خارجى و حضور در سمينارها، دانشگاه ها و مجامع فرهنگى داشت. كه زمان آن ها غالباً كمتر از پانزده روز نبود و گاهى به بيش از چهل روز مى‌كشيد و از انتخاب اين روش پشيمان نيست.

جلسات پر بركت علامه طباطبايى

اين جلسه شب‌هاى پنجشنبه و جمعه و به طور سيار در منزل افراد تشكيل مى‌شد. شركت‌كنندگان عبارت بودند از: آقايان: شيخ حسينعلى منتظرى ، شيخ مرتضى مطهرى، سيد محمد بهشتى، سيد عباس ابوترابى قزوينى، شيخ عبدالكريم نيرى، شيخ ناصر مكارم شيرازى، شيخ جعفر سبحانى، شيخ عباس ايزدى نجف آبادى ، شيخ على اصغر علامه تهرانى ، شيخ على قدوسى نهاوندى، سيد مرتضى جزائرى تهرانى ، شيخ عبدالحميد شربيانى، شيخ محمد تقى مصباح يزدى، شيخ عبدالله جوادى آملى، شيخ حسن حسن زاده آملى، شيخ مهدى حائرى تهرانى، شيخ يحيى انصارى شيرازى، شيخ ابوالقاسم محجوب شيرازى، شيخ اسماعيل صائنى ، اويسى قزوينى ، محمد مفتح همدانى . جلسه بسيار سودمند و پربركتى بود. مطالب گوناگون فلسفى، عرفانى، اخلاقى، تفسيرى، علمى ، حديثى، تاريخى ، فقهى و... مطرح و به طور دقيق مورد بررسى قرار مى گرفت. يكى از نتايج اين جلسات تأليف كتاب اصول فلسفه و روش رئاليسم بود كه با پاورقى هاى محققانه شهيد مطهرى و در پنج مجلد به چاپ رسيد. جلسه مذكور سال ها و حتى تا اواخر عمر علامه ادامه داشت، ولى افراد شركت كننده تغيير مى كردند. آیت الله امینی نيز از آغاز تا نهايت به طور مرتب در جلسات شركت مى كرد.

زندگی سیاسی (از زبان آیت الله امینی)

در سال 1341 شمسى در جلسه اى سرّى شركت كردم كه اعضاى آن، آقايان: حاج شيخ عبدالرّحيم ربّانى شيرازى، شيخ على مشكينى، شيخ على قدّوسى، شيخ حسينعلى منتظرى، شيخ محمد تقى مصباح يزدى ، شيخ مهدى حائرى تهرانى ، شيخ على اكبر هاشمى رفسنجانى و شيخ احمد آذرى قمى و سيد محمد خامنه اى و سيد على خامنه اى بودند.
اساس نامه ، مفصّلى داشت و اهدافى را كه دنبال مى كرد به قرار زير بود:
1. اصلاح حوزهء علميّهء قم؛
2. تبليغ اسلام؛
3. امر به معروف و نهى از منكر؛
4. سعى در اجراى احكام سياسى، اجتماعى و اقتصادى اسلام.

جلسه كاملاً سرّى و منظّم بود و مسئوليّت ها بين افراد تقسيم شده بود. بعدها همين جلسه هستهء مركزى جامعهء مدرّسين راتشكيل داد.

در سال 1342 شمسى كه مبارزات ضدّ رژيم پهلوى شروع شد، تشكّل مذكور بدون اين كه خودش را به صورت يك جمعيّت متشكّل معرّفى كند با جدّيّت تمام در خدمت امام خمينى(قدس سره) بود و از او حمايت مى كرد. در چاپ و نشر اعلاميه ها، در تشويق علما و مراجع براى همكارى ، تشويق مردم به اعتصاب ، در مسافرت به شهرستان ها، در اعزام طلاّب به شهرستان ها، در تشويق مدرّسان به امضاى اعلاميه ها، جدّى و فعّال بودند. بنده نيز در اين تشكّل و گاهى به تنهايى انجام وظيفه مى كردم.

بعد از بازداشت امام خمينى در پانزدهم خرداد 1342 نيز در روشن كردن افكار مردم و تشويق مراجع و علماى قم و شهرستان ها نيز فعّال بودم . همين تشكّل بعد از تبعيد امام به تركيه و بعداً به نجف اشرف ، مسئوليّت ارتباط امام با مردم وهدايت مردم و گرم نگه داشتن ميدان مبارزه را بر عهده داشت. در همهء اين مراحل بنده هم مانند ساير آقايان فعّال بودم.

بعد از بازداشت امام در پانزدهم خرداد 1342 و هجرت جمعى از علماى بزرگ به تهران براى آزاد كردن حضرت امام، بنده نيز به تهران رفتم و در جمع آنان فعّال بودم. در دعوت به تشكيل جلسات مشترك، درتشويق آنان به اقدامات مناسب، در تهيّهء اطلاعيه ها، در تشويق به توقّف در تهران و اقدامات لازم براى آزادى امام و پيش گيرى از تبعيد و ادامهء زندان و اعدام احتمالى امام ، نقش فعّالى داشتم.

يكى از يازده نفرى بودم كه بعد از وفات آية الله حكيم اعلاميهء مرجعيّت امام خمينى را امضا كردند. زمانى كه امام از نجف اشرف به پاريس تشريف برد به پاريس رفتم و با امام در بارهء حوادث ايران ملاقات و گفتگو داشتم.

بعد از پيروزى انقلاب همراه با اعضاى جامعهء مدرّسين يا به تنهايى، در خدمت امام و انقلاب بودم. پانزده روز بعد ازپيروزى انقلاب از سوى امام مأموريّت يافتم كه به استان هرمزگان بروم و به امور نهادهاى نوپا و اوضاع ارتش و ادارات بندرعبّاس ، جزيرهء كيش و ديگر جزاير استان و وضع علماى اهل سنّت و حوزه هاى علميّه رسيدگى كنم. از اين رو، چندماه در آن جا توقّف كردم و در بين طلاّب و علماى اهل سنّت مبلغى تقسيم نمودم كه بعد از آن به دستور امام به صورت شهريّهء مستمر در آمد.

بعد از مراجعت از هرمزگان بار ديگر از سوى حضرت امام مأمور شدم به استان مازندران به ويژه تركمن صحرا بروم و به امور آن جا رسيدگى كنم و به دستور امام اوّلين شهريّهء رسمى را به طلاّب و علماى اهل سنّت پرداختم. براى اجراى فرمان عفو امام سفرى به همدان، ملاير و نهاوند و مأموريّت ديگرى نيز به نائين داشتم.

سه دورهء هشت ساله، به نمايندگى مجلس خبرگان رهبرى از استان چهارمحال و بختيارى انتخاب شدم . در مقام نائب رئيسى و در كميسيون ها و در اداره دبيرخانه خبرگان انجام وظيفه كردم و فعال بودم . ولى در دورهء چهارم ، با همه اصرارى كه دوستان ، در كانديداتورى از تهران داشتند به عللى كه مهمترين آنها عدم قدرت بر انجام وظيفه بود امتناع ورزيدم و از الطافشان تشكر مى كنم .

علاوه بر اين ها، عضو هيئت امناى دانشگاه امام صادق(ع) عضو هيئت امناى مجمع جهانى علوم اسلامى طلاّب غيرايرانى ، عضو هيئت علمى و برنامه ريزى مجمع جهانى علوم اسلامى بودم و در جامعهء مدرّسين حوزهء علميّهء قم كه يك نهاد علمى ـ سياسى است، چه قبل از پيروزى انقلاب و چه بعد از آن، همواره يك عضو فعّال بوده ام. مدّت ها به عنوان دبير و گاهى به عنوان نايب رئيس به قدر وسع و توانايى انجام وظيفه مى كردم و نيز مسئول بخش فرهنگى اين نهاد بودم.

در طول فعّاليّت هاى سياسى، اجتماعى ، چه در جامعهء مدرّسين يا غير آن ، همواره فردى آزاد و معتدل بوده ام و سعى كرده ام از مرز حق تجاوز نكنم، از افراط و تفريطها و گروه گرايى ها و جناح بازى ها خوددارى كرده ام. در تعريف و تمجيد يا انتقاد از شخصيّت هاى روحانى و سياسى نيز سعى كرده ام از مرز حق تجاوز نكنم.

از ارديبهشت 1371 به دستور مقام معظّم رهبرى آية الله خامنه اى ـ مدّظلّه العالى ـ به امامت جمعه شهر قم منصوب شدم و به اتفاق آية الله مشكينى و آية الله جوادى آملى ، هر سه هفته يك مرتبه، به نوبت نماز جمعه قم را اقامه مى كنيم كه بعد از ارتحال آية الله مشكينى(قدس سره) با انتصاب آيةالله استادى به امامت جمعه قم، همين نوبت ادامه دارد. در مجمع تشخيص مصلحت نظام نيز عضويّت دارم.

اكثر اوقاتِ من به مطالعه، تحقيق، نگارش كتاب، نظارت بر تحقيقات دبيرخانه خبرگان و ادارهء دبيرخانه، شركت درسمينارهاى علمى و فرهنگى صرف مى شد.

يكى از توفيقات من اين بوده كه براى تبليغ اسلام و تبيين ارزش هاى جمهورى اسلامى ايران و روشن كردن افكارعمومى و دفاع از حكومت اسلامى به چند كشور خارجى سفر كرده ام و در بعضى سمينارها و كنگره ها و مجامع علمى شركت نموده ام و با لطف خدا موفق بوده ام كه مى توان به كشورهاى نيجريه ، ساحل عاج ، گابون، سرالئون، گينه ، اتيوپى، غنا، زيمباوه، كنيا، اوگاندا، اندونزى، بنگلادش، تايلند، سوريه، سريلانكا، هندوستان، پاكستان، چين، مالزى ، سنگاپور، استراليا، زلاندنو، فرانسه، انگلستان، ايرلند، اتريش، آلمان ، كانادا و ژاپن اشاره كرد.

دركلّيّهء سفرهاى خارج از كشور از لحاظ فرهنگى وسياسى موفق بودم واين سفرها متناسب با هزينهء در نظر گرفته شده كه نسبتاً كم بود، به حال اسلام و انقلاب مفيد بود.

فعاليتهاي‌ علمي‌ و فرهنگي‌

فعاليت‌هايی علمي‌ و فرهنگي‌ آيت‌الله‌ اميني‌ فراوان‌ است‌. از جمله‌ مي‌توان‌ به‌ سفرهاي‌ تبليغي‌ او در مناطق‌ مختلف‌ كشور اشاره‌ كرد. همچنين‌ معظم‌ له‌ در بسياري‌ از سمينارهاي‌ علمي‌ داخل‌ و خارج‌ كشور حضور داشته‌ و به‌ ايراد سخن‌ پرداخته‌ است‌ كه‌ برخي‌ از آنان‌ به‌ چاپ‌ رسيده‌ است‌.
او در سال‌ 1344 كتاب‌ «دادگستر جهان‌» را نوشت‌. اين‌ كتاب‌ در زماني‌ به‌ چاپ‌ رسيد كه‌ حملات‌ دشمن‌ به‌ مسأله‌ مهدويت‌ بسيار بود و بسياري‌ از جوانان‌ مي‌خواستند با زندگي‌ حجّت‌ دوازدهم‌ آشنا شوند.

مسئولیت‌ها

برخی از مسئوليت‎های آیت‌الله امینی شامل:

1. نماينده‌ امام‌(ره‌) در امور استان‌ هرمزگان‌
2. نماينده‌ امام‌(ره‌) در امور استان‌ مازنداران‌
3. نماينده‌ امام‌(ره‌) در اجراي‌ فرمان‌ عفو در همدان‌، ملاير و نهاوند
4. عضويت‌ در شورای بازنگری قانون‌ اساسی با حكم‌ امام‌(ره‌)
5. سه‌ دوره‌ نمايندگی در مجلس‌ خبرگان‌ از چهار محال‌ و بختياری
6. نايب‌ رئيس‌ مجلس‌ خبرگان‌
7. رياست‌ دبيرخانه مجلس‌ خبرگان‌
8. عضويت‌ در هيأت‌ امناي‌ دانشگاه‌ امام‌ صادق‌ و مجمع‌ جهانی علوم‌ اسلامی
9. عضويت‌ در جامعه‌ مدرسين‌ حوزه‌ علميه‌ قم‌
10. امام‌ جمعه‌ شهر قم‌ با حكم‌ مقام‌ معظم‌ رهبري‌ از سال 1371 تا زمان ارتحال
آيت‌الله‌ امينی در زمان درگذشت امام جمعه‌ شهر قم‌، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و عضو مجلس خبرگان رهبری بود و بيشتر اوقات‌ ایشان به‌ فعاليت‌ در دبيرخانه‌ مجلس‌ خبرگان‌ سپری مي‌شد.

آثار علمی

برخی از تأليفات‌ آيت‌الله‌ امينی شامل:

1. بررسي‌ مسائل‌ كلي‌ امامت‌؛
2. همه‌ بايد بدانند؛
3. بانوی نمونه اسلام فاطمه زهرا (سلام الله عليها)؛
4. اسلام‌ و تمدن‌ غرب‌؛
5. آموزش‌ دين‌ (4 جلد)؛
6. آيين‌ همسرداری؛
7. آيين‌ تربيت‌؛
8. خودسازی؛
9. دروس‌، من‌ الثقافة‌ الاسلامية‌؛
10. انتخاب‌ همسر؛
11. اسلام‌ و تعليم‌ و تربيت‌؛
12. آشنايي‌ با مسائل‌ كلی اسلام‌؛
13. وحي‌ در اديان‌ آسماني‌؛
14. در كنفرانسها؛
15. تعليمات‌ ديني‌ دورة‌ ابتدايی و راهنمایی تحصیلی.
16. الگوهای فضیلت‌؛
17. خداشناسی؛
18. پيامبرشناسی و پيامبر اسلام‌؛
19. زن‌ در اسلام‌؛
20. آشنایی با مسائل‌ كلی اسلام‌؛
21. نماز نور چشم پیامبر اعظم(ص)؛
22. همه باید بدانند؛
23. مهمترین واجب فراموش شده؛
24. دادگستر جهان؛
25. امامت و امامان علیهم السلام؛
26. تربیت.
27. پرتوی از اسلام
28. گفتارهای اخلاقی و اجتماعی
29. جهاد با نفس
30. انضباط اقتصادی
31. عدالت در اسلام و .. است.

ایکنا؛ مصیبت وارده را به همه خدمتگزاران نظام مقدس جمهوری اسلامی، علما، روحانیون و بیت محترم آیت‌الله امینی تسلیت گفته و برای آن مرحوم علو درجات را از درگاه الهی مسئلت دارد.

انتهای پیام
captcha