صدای نفسهایشان از پس تمام دردها و رنجها شنیده میشود، همانقدر که درد دارند همانقدر هم به روی خود نمیآورند تا مبادا ما که امروز در امنیت کامل به سر میبریم احساس کنیم منتی بر سرمان است. آنان لبخند خدا را در بندگی خالصانه دیدند و سالهاست که با تمام سختی روزگار میگذارنند.
جانبازان شیمیایی ساده در هم میشکنند و با شکسته شدنهای تدریجی از من و شما حمایت میکنند. با کپسول اکسیژن نفس میکشند و حتی برای لحظهای پشیمان از حضور در جبهه نیستند، اما به واقع باید گفت حق این شهدای زنده و دیگر جانبازانی که برای دفاع از اسلام، قرآن، انقلاب و ناموس به جبهه رفتند ادا شده است؟ آیا زندگینامه این جانبازان از طریق رسانه به ویژه رسانه ملی، به شکل فیلم و سریال در اختیار نوجوانان و جوانان قرار داده میشود؟
به بهانه چرایی نامگذاری روز 6 اردیبهشت ماه بهعنوان سالروز صدور بیانیه سازمان ملل برای استفاده سلاحهای شیمایی عراق علیه ایران در سال 64 گفتوگویی با سردار علی جلالی، جانباز شیمیایی 70 درصد و مدیرکل سابق حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس استان مرکزی، انجام شده است که در ادامه میخوانید:
ایکنا ـ خودتان را بیشتر معرفی کنید
علی جلالی هستم و در عملیات والفجر 10، 30 کیلیومتری شهر مریوان مجروح شدم. اکثر جانبازان شیمیایی از ناحیه ریه، چشم و پوست در رنج هستند و با نوع نگاه بیمهها تهیه داروی مناسب و رسیدگی پزشکی از مشکلات عمده آنهاست. در این اوضاع کرونایی متأسفانه بخش اعظم جانبازان شیمیایی برای در اختیار داشتن اقلام بهداشتی کلاً فراموش شدند.
ایکنا ـ دلیل صدور بیانیه سازمان ملل برای استفاده از سلاحهای شیمیایی عراق علیه ایران در سال 64 چه بود؟
دولتهای غربی و امریکایی، صدام را حمایت میکردند و برای پیروزی او برنامهریزی بسیاری داشتند. صدام را تا جاییکه ظرفیت داشت بزرگ کردند و امکانات، تجیهزات نظامی و سلاحهای شیمیایی در اختیارش قرار دادند.
پس از حملات پی در پی صدام به ایران و استفاده از سلاحهای شیمیایی، جمهوری اسلامی به جهت اینکه به دنیا نشان دهد چه اتفاقاتی در کشور رخ میدهد و مردم بهویژه غیرنظامیها در سراسر مرزهای ما مورد حمله شیمیایی قرار گرفته و به شهادت میرسند تعدادی از جانبازان شیمیایی را به عنوان سفیر و نماینده به کشورهای مختلف اعزام کرد.
در این دید و بازدیدها، پس از انتشار اخبار و بازخوردها دولتهایی که صدام را از لحاظ شیمیایی حمایت کرده بودند احساس کردند با پایان یافتن جنگ متضرر خواهند شد؛ از این رو احساس خطر کرده و برای عدم پاسخگویی در وهله اول به مردم کشور خود و در گام دوم سازمانهای بینالمللی، دبیرکل سازمان ملل را تحت فشار قرار داده تا از قوانین وضع شده برای جنگ جهانی اول و دوم استفاده و عراق را به واسطه استفاده از سلاحهای شیمیایی محکوم و بیانیهای صادر کند.
در این بیانیه آمده بود همه کشورها متفقالقول حمایتهای خود به عراق در زمینه سلاحهای شیمایی را محدود کنند، اما دیگر دیر شده بود و این کشور سلاحهای بسیاری را در اختیار داشت. پس از درخواست بسیاری از کشورها که خود حامی عراق بودند این قطعنامه صادر و عراق بهعنوان متجاوز و استفاده از سلاحهای شیمایی علیه ایران معرفی شد.
ایکنا ـ آیا این بیانیه در حد صدور باقی ماند؟
یکی از قوانین بینالملل این است که پس از اتمام جنگ کشور متجاوز به کشور مقابل غرامت پرداخت کند، اما چون عراق پس از جنگ علیه ایران دچار تغییر و تحول شده بود و با کنار رفتن دیکتاتوری همچون صدام و روی کار آمدن دولتی مردمی قصه پرداخت غرامت عراق به ایران متفاوت شد، اما از نظر قانونی و بینالمللی هنوز قطعنامه 598 سیر تکاملی خود را طی نکرده است.
بخشهایی از قطعنامه همچون تعیین حد مرزها، تبادل اسرا و پایان دادن به مخاصمات انجام شده است، اما هنوز بحث غرامت به قوت خود باقی است و شاید باید مقداری وضعیت عراق رو به آرامش و آسایش برود تا بتوان در این مورد بحث کرد. جمهوری اسلامی بیکار نشسته است و اقداماتی را برای احیای حق جانبازان پیگیری میکند.
جانبازان شیمیایی در سراسر کشور پس از فارغ شدن از جنگ و برقراری امنیت در کشور سازمان مردم نهادی را برای پیگیری مباحث خود در سطح بینالمللی تشکیل داده و موارد خود را در دادگاه لاهه هلند مطرح کرده و به طور واضح رزمندگان و جانبازان شیمیایی شکایت خود علیه عراق را خواستار شدند. به دنبال این مسئله نیز دولت وارد عمل شده و اقدامات بعدی در حوزه شکایت را پیگیری کرد، این پرونده در دادگاه لاهه باز و در حال رسیدگی است.
کشوری همچون هلند که دادگاه لاهه در آن مستقر است برای شروع محاکمه مسئولان و کارخانههایی که از طریق هلند به صدام کمک کرده بودند را محکامه و پس از بررسی آنان را به 15سال زندان و پرداخت غرامت به ایران و جانبازان محکوم کرد. در مرحله بعد دولت ایران شکایات جانبازان را در مرکز قوه قضاییه جمعآوری کرده و شعبهای را برای این مهم ایجاد کرد. این پرونده هم در مسیر روند خود است و به پایان نرسیده است.
ایکنا ـ پس از صدور بیانیه آیا صدام استفاده از سلاحهای شیمایی علیه ایران را کنار گذاشت؟
خیر، صدام از پشتیبانی کشورهای غربی و امریکایی اطمینان کامل داشت و به مسائل و بیانیه بینالمللی توجهی نمیکرد. حتی برای شلیک موشک به شهرها نیز قطعنامهای صادر شد، اما عراق همچنان به شهرهای مسکونی موشک شلیک کرده و توسط هواپیماهای جنگی بمباران میکرد.
استفاده از سلاحهای شیمیایی تا آخرین روزهای جنگ علیه ایران ادامه داشت. پس از اتمام جنگ کشورهای غربی و امریکایی به دلیل آگاهی از تجیهزات نظامی به ویژه سلاحهای شیمیایی منابع این کشور را تخلیه کرده و دست صدام را خالی گذاشتند، صدام نه تنها از سلاحهای شیمیایی علیه مردم ایران، بلکه علیه مردم خودش هم استفاده کرد.
ایکنا ـچرا سازمان ملل برابر جنایت آلسعود، رژیم صهیونیستی و حتی امریکا علیه کشورهای مظلوم جهان و کشتار آنان سکوت کرده است؟
کشورهای غربی و امریکایی خودشان حمایتکننده جنایتکاران هستند، اگر عقبه جنگها را مرور کنیم متوجه خواهیم شد عربستان به خوی خود تجیهزات نظامی و امکانات ندارد، این امکانات را به واسطه تزریق اعتبار به کشورهایی همچون امریکا و ... دریافت میکند.
علیرغم اینکه اکثر کشورها در دادگاه لاهه توافق و امضا کردند که از سلاحهای شیمیایی علیه دیگر کشورها استفاده نکنند، اما خیلی از آنها صداقت نداشته و از این سلاحها استفاده میکنند. سازمان ملل به علت وابستگی حقوقی، منابع مالی مستقل ندارد و همین کشورهای مدعی قدرت این سازمان را حمایت مالی میکنند؛ از این رو قطعنامههای صادره قطعنامههایی نیست که کشورهای دنیا بتوانند از آن تبعیت کنند؛ لذا اغلب مسائل و اتفاقات حول همین محور هدایت میشود.
در اذهان مردم سازمان ملل، سازمانی متعهد، قوی، مستقل، محکم و مدافع بشر است، اما به واقع اینطور نیست، این سازمان اتفاقات و جنایتها را محکوم میکند و گاه بیانیهای هم صادر میکند، اما قدرت عمل که بتواند جلوی زورگویی جوامع استکباری را بگیرد ندارد.
ایکنا ـ چرا مردم ملل مختلف برابر جنایت مدعیان قدرت سکوت کردند؟
متأسفانه مردم نیز سکوت کردند و این مهم شاید به علت عدم اطلاعات کافی باشد، اطلاعات آنان در برابر رخدادهای روز ناقص است، البته فضای مجازی تا حدودی این نقیصه را جبران کرده است، اما هنوز هم اطلاعات به موقع منعکس نمیشود تا مردم کسب اطلاع کنند، اغلب زمانی متوجه میشوند که اتفاق رخ داده است.
به طور مثال مردم دنیا سلاحهای اتمی که علیه هیروشیما و ناکازاکی استفاده شد را به شدت محکوم کردهاند، اما نمیدانند آمار جانبازان شیمیایی ایران در جنگ با عراق نزدیک به یکصدهزار نفر است. نمیدانند عراق در هشت سال جنگ چه بر سر مردم ایران آورد. داستان حلبچه تا حد بسیار کمی شناخته شده است و کسی از عمق این فاجعه هیچ نمیداند. به همین منظور تشکلهایی از سوی مردم همین نواحی برای آشنایی مردم جهان از این واقعه بسیار تلخ تشکیل شده است و سعی دارد اطلاعرسانی لازم را جهت همصدا شدن انجام دهد.
ایکنا ـ کلام آخر
پیام من به عنوان جانباز 70 درصد شیمیایی به تمام دنیا این است که برای دفاع از مردم مظلوم جهان سکوت نکنند. امروز هر چند ماه یکبار خبر شهادت یکی از جانبازان شیمیایی در اقصی نقاط کشور شنیده میشود، به عنوان فردی آسیبدیده از سلاح شیمیایی از سردمداران میخواهم که کشورهایشان را از این سلاحها خالی کرده و دنبال جنگ و .. نروند.
جانبازان آسیبدیده از سلاح شیمیایی درمان قطعی نخواهند شد و تمام عمر خود را با دردهای بسیار سپری میکنند. امروز برخی نظریهها در خصوص بیماری کرونا استفاده از سلاح میکروبی است و تاکنون برای این بیماری درمانی پیدا نشده است و متأسفانه هر روز شاهدیم تعدادی از دنیا میروند. پیام همه جانبازان شیمیایی این است که هیچ کشوری علیه کشور دیگری از سلاح اتمی، بیولوژیکی، شیمیایی استفاده نکرده و همه مردم در صلح و آرامش باشند.
انتهای پیام