به گزارش ایکنا؛ نشست مجازی «دین جهانی، دهکده جهانی» با سخنرانی حجتالاسلام والمسلمین هادی سروش، مدرس حوزه علمیه و دینپژوه، شب گذشته، 16 اردیبهشتماه، از طریق صفحه اینستاگرام انجمن اندیشه و قلم برگزار شد. آنچه در ادامه میخوانید مشروح سخنان وی است؛
واژه دهکده جهانی، به وسیله یک فیلسوف کانادایی مطرح شد و ابتدا در مورد روابط رسانهای در جهان معاصر این واژه مطرح بود. در عالم سیاست و اقتصاد، از این واژه مانند دیگر واژهها سوءاستفادههایی شده است و آنچه در موضوع قرار دادهایم، بازگشت به اصالت همین واژه است و مقصود ما آگاهی جهان بر اساس رسانهای که در کل جهان ایجاد شده و همه میتوانند از تنوع افکار و دانشها مطلع شوند است.
دین اسلام یک دین جهانی است. مجموعه جهان چنان بههم وابسته و مرتبط است که مانند یک دهکدهای شده است که هر خانه از خانه دیگر مطلع است و کمتر چیزی میتواند در لایههای پنهانی یا مخفیکاری باقی بماند. اگر جهان چنین است دین اسلام نیز جهانی است و این دین برای مجموعه این جهان آمده است اگر تا امروز نتوانستهایم اسلام را به عنوان دین جهانی مطرح کنیم، این خلل از دین نیست، بلکه این اشکال به کسانی است که مدعی دینداری و مدعی ترویج دین و تئوریزه کردن دین هستند.
در دو مرحله جهانی بودن اسلام تثبیت شده است؛ یکی مرحله تئوری و یکی هم در مرحله عمل و میدانی. در مرحله تئوری قرآن شریف در سوره آل عمران، آیه 64 به این نکته اشاره کرده است. در حقیقت جهانی بودن اسلام و ارتباط آن با همه ملل و ادیان و انسانها را این آیه مطرح کرده است. اسلام دینی نیست که در یک اتاق و ساختمانی به صورت قرنطینه باقی بماند. فرمود «قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ تَعَالَوْا إِلَى كَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَلَا نُشْرِكَ بِهِ شَيْئًا»، یعنی ای مسیحیان و یهودیان و کسانی که به یکی از مکاتب الهی معتقد هستید، باورهای اضافه بر این باور که شما دارید و ما داریم را کنار بگذاریم و به یک باور مشترک تمسک کنیم و آنچه بین ما و دیگر مکاتب است این است که «أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَلَا نُشْرِكَ بِهِ شَيْئًا». ملاک عبودیت حضرت حقتعالی بوده است. پس از نظر تئوری، میدان برای جهانی شدن دین اسلام باز است و نقطه محوری که باید روی آن کار کنیم توحید است.
اما از حیث میدانی هم وقتی به جهان نگاه میکنیم، میبینیم که اکثر کسانی که در این دنیا زندگی میکنند، پیروان ابراهیم(ع) خلیل هستند. ما مسلمانان دینمان متصل به ابراهیم است، یهودیان و مسیحیان نیز به همین صورت بودهاند. اکثر ادیان روی کره زمین ابراهیمی هستند. در شرایطی زندگی میکنیم که برای جهانی شدن و جهانی اندیشیدن، زمینه چه در عرصه تئوری و چه در عرصه میدانی آماده است.
یکی از جملات امام موسی صدر این است که دین میتواند رابطه انسان با جهان را تنظیم کند. ایشان نمیگوید سیاست این رابطه را تنظیم میکند، شاید سیاست هم تنظیم کند، اما میگوید آن که میتواند تنظیمکننده رابطه انسان با جهان پیرامونش باشد، دین است. ما از این پتانسیل بزرگ دین استفاده نکردیم و نتوانستیم این دین را به جهان عرضه کنیم و جهانیان از این دین بهره ببرند.
بنابراین به این نتیجه میرسیم که در این اسلام دو محور مهم به عنوان جهانی بودن مطرح است و این مسئله از آیات قرآن بر میآید و هیچ شخص دُگماندیشی نمیتواند زیر بار این مقوله نرود. چون مستند به آیه شریفه است. اسلام دین جهانی است. اسلام برای منِ طلبه نیست. اسلام برای متدین در مسجد و یا فقط برای آن شیعه با صفایی که برای امام حسین(ع) عزاداری میکند نیست. اسلام برای همه جهانیان است.
خداوند اصل دین را به عنوان جهانی بودن معرف میکند. به منطقه و شخص و انصاف خاصی منحصر نکرده است و فرمود «تَبَارَكَ الَّذِي نَزَّلَ الْفُرْقَانَ عَلَى عَبْدِهِ لِيَكُونَ لِلْعَالَمِينَ نَذِيرًا»، قرآن شریف بر عبدش نازل شد تا اینکه برای همه جهانیان درس باشد. بنابراین چرا باید اسلام را محدود کنیم؟ کسانی که میگویند اسلام برای این جمع است، یا بر اساس سخنشان اینطور نتیجه میشود که اینها فقط مسلمان هستند و دیگران بهرهای ندارند، اشتباه میکنند. بنابر این دین و اسلام جهانی معرفی شده است و نباید این دین را محدود به اشخاص خاصی کنیم.
آیه دیگری داریم که پیامبر(ص) را جهانی معرفی میکند. اینطور نیست که دین جهانی باشد، اما پیامبر(ص) ما مربوط به یک بخشی باشد. خدا فرمود «وَ مَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا رَحْمَةً لِلْعَالَمِينَ» پیامبر(ص) هم به عنوان یک رحمت واسعه الهی برای کل عالم است. وقتی که این جهانی بودن اسلام و دین بر اساس این دو آیه مهم قرآن تثبیت شد، حالا باید به این بپردازیم که ما در این جهان میخواهیم دین جهانی را عرضه کنیم.
اما چه چیزی را باید عرضه کنیم؟ برخی تا اینجا همراه هستند و چهبسا از اینجا به بعد فاصله میگیرند. برخی برای عرضه اسلام به عنوان یک دین جهانی، در این جهانی که همه از هم خبر دارند میآیند و شریعت را معرفی میکنند. بله، شریعت اسلام حق است و شکی در آن نیست. اما آیا شریعت، یعنی احکام و آداب میتواند به عنوان یک دین جهانی معرفی شود؟
اندیشه دیگری فقه را معرفی میکند. اما آیا مقصود جهانی بودن که آیه سوره فرقان بدان اشاره کرد همین است و مراد معرفی یک بخش از دین یعنی فقه است؟ عدهای این نظر را دارند. عدهای هم عرفان اسلام را مطرح میکنند. اما در هر زاویه، یک عدهای سلیقهشان تامین نمیشود و با عرفان یا فقه ما سازگاری ندارند. اما آیا باید جهانی بودن اسلام تعطیل شود؟ عدهای مسئله کلامی را مطرح میکنند. بله، خداوند در سوره مائده امامت را اتمام دین میداند، اما در عرصه جهانی وقتی که دین را میخواهیم معرفی کنیم، آیا باید از زاویه کلام معرفی کنیم؟
پاسخ به این سوالات را علامه طباطبایی در المیزان فرمودند که اگر اینطور رفتار شود، هیچگونه موفقیتی به دست نمیآید. ترویج اسلام به عنوان دین جهانی از هر کدام از شاخههای منتهی به دین که اعم از مباحث کلامی و عرفانی و ... است، به نتیجه نمیرسد، چون اینها با آداب و رسوم جهانیان ممکن است سازگار نباشد و جهانیان آن را قبول نمیکنند.
اما این دین جهانی را چطور و از کجا و با چه عنوانی باید به جهان عرضه کنیم و آنها قبول کنند؟ چه اینکه در زمان ظهور نیز اینچنین است. تاسف میخورم که تریبونهای رسمی ما در بحث مهدویت به جای اینکه زیباترین و محکمترین مباحث وجود مبارک امام زمان(عج) را مطرح کنند، به مباحث خواب و ملاقاتهایی که ریشهای ندارد، مردم را سرگرم کردهاند. وجود حضرت امام(عج) وقتی ظهور میکند، جهان را میگیرد، اما آیا با فقه؟ کلام؟ عرفان؟ شریعت؟ خیر. ایشان با آن همان که قرآن میفرماید این کار را میکند.
تعبیر آیه شریفه این است که «إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلَامُ». دین نزد خداوند و دین مقبول خدا اسلام است. از علامه طباطبایی و ... نقل است که فرمودند این اسلام، اسلامِ مصطلح نیست و اینجا به معنای تسلیم حق بودن است. آیا امکان دارد در جهان معاصر و در جهان آینده و زمان ظهور حضرت مهدی(عج) اسلام به عنوان تسلیم در برابر حق معرفی شود و کسی قبول نکند؟ همه دنبال عدل و عقل هستند و این دو، خاستگاه همه است و اسلام یعنی همین.
انتهای پیام