کد خبر: 3898156
تاریخ انتشار : ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۹ - ۱۸:۰۱

سرگرمی به دنیا ما را از درد درون غافل می‌کند / معنای بازیچه بودن دنیا

دنیا گاهی مشغول‌کننده‌ای است که انسان را از اصل بازمی‌دارد. اگر این غوغای دنیا برای کسی رهزنی کرد و او را از اصل خود غافل کرد و هیچ‌گاه به فکر ابد و خدای خود نیفتاد و به دنبال اصل نرفت، این دنیا برایش سرگرم‌کننده و بازیچه می‌شود.

به گزارش ایکنا؛ جلسه سخنرانی حجت‌الاسلام والمسلمین سیدیدالله یزدان‌پناه، استاد سطوح عالی حوزه و مدرس برجسته عرفان و فلسفه، امروز 22 اردیبهشت‌ماه، با موضوع «عوامل غفلت انسان» برگزار و به صورت زنده از طریق صفحه اینستاگرام  به نشانی https://www.instagram.com/nafahat.eri منتشر شد که مشروح آن را در ادامه می‌خوانید؛

یکی از مشکلات بشر، غفلت او از خود و خدای خود است. غفلت از خود شعبی دارد که یک شعبه آن که در جلسات قبل بدان پرداخته شد، غفلت انسان از معاد و ابد خود است. بعد از آن به غفلت انسان از دشمنان خود رسیدیم. می‌دانیم که وقتی انسان از دشمنان حقیقی درون غفلت کند، طبیعتاً باعث می‌شود جان خود را ببازد و حقیقت خود را به ورطه تباهی بیندازد. پس اگر انسان می‌خواهد از خود غفلت نکند، باید از دشمنان خود غفلت نکند و از شیوه‌هایی که این دشمنان دارند باید مطلع باشد.

دشمنان اصلی انسان چه چیزهایی هستند؟

دشمنان ما بر اساس شریعت، دنیا، شیطان، نفس اماره و گناه هستند. خداوند در مورد دنیا فرمود زندگی دنیا جز وسیله فریب نیست. البته که خداوند فرمود هرچه خلق کردم نیکو و متقن آفریدم، اما چرا خدا می‌فرماید که دنیا جز فریب نیست؟ درست است که دنیا وسیله فریب است، اما به این معنا نیست که حقیقتش خوش نباشد، اگر در آن توحید و جلوه خدا را ببینید، بد نیست. آنچه باعث می‌شود خداوند این سخن را بگوید، همان بیانی است که خداوند در آیه 20 سوره حدید فرمود که «اعْلَمُوا أَنَّمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا لَعِبٌ وَلَهْوٌ وَزِينَةٌ وَتَفَاخُرٌ بَيْنَكُمْ وَتَكَاثُرٌ فِي الْأَمْوَالِ وَالْأَوْلَادِ كَمَثَلِ غَيْثٍ أَعْجَبَ الْكُفَّارَ نَبَاتُهُ ثُمَّ يَهِيجُ فَتَرَاهُ مُصْفَرًّا ثُمَّ يَكُونُ حُطَامًا وَفِي الْآخِرَةِ عَذَابٌ شَدِيدٌ وَمَغْفِرَةٌ مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَانٌ وَمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا إِلَّا مَتَاعُ الْغُرُورِ». آنچه باعث می‌شود دنیا وسیله فریب شود، چیزی است که ما را از حقیقت خود باز دارد، اما اگر در دنیا جانمان را آباد کنیم، بد نیست. این دنیا برای اولیای الهی محل تجارت است. بنابراین آن چیزی که بد است، تعلق به او است. لذا در قرآن آمده است که دنیا جز بازی و بازیچه نیست.

بازیچه یعنی انسان کاری می‌کند، اما بی‌حاصل است. انسان تلاش می‌کند، اما حاصلی ندارد و بیهوده است. این معنا برای کسی که به دنیا نگاه می‌کند، بسیار واضح است. گاهی انسان هفتاد سال مشغول است، اما ممکن است لحظه‌ای هیچ نداشته باشد و بگوید چیزی ندارم. اما مومن از لحظه لحظه عمرش بهره می‌برد. اینکه برخی می‌گویند خروس سحری می‌خواند و تو غافل هستی و به فکر خود نیستی، یعنی از همین دنیا باید استفاده کرد، اما برخی مشغول دنیا می‌شوند و از اصل می‌مانند.

سرگرمی بودن دنیا به چه معنا است؟

سرگرمی، مشغول‌کننده است، اما مشغول‌کننده‌ای که انسان را از اصل بازمی‌دارد و همچنین بازیچه به معنای کار بی‌حاصل است. کسی اگر آمد و این غوغای دنیا برایش رهزنی کرد و او را از اصل خود غافل کرد و هیچ‌گاه به فکر ابد و خدای خود نیفتاد و به دنبال اصل نرفت، این دنیا برایش سرگرم‌کننده می‌شود. گاهی اوقات پدر و مادر نشسته‌اند و دارند برنامه‌ای مهیج را می‌بینند. کودک هم دارد به بخاری نزدیک می‌شود و می‌سوزد، اما مادر و پدر آن‌قدر جذب این برنامه پرهیجان تلویزیونی شده‌اند که از فرزند بازمانده‌اند. یعنی باید متوجه او باشند، اما آن‌قدر غرق تلویزیون هستند که این بچه اصلا به چشم نمی‌آید. در اینجا برنامه پرهیجان بازداشت و مشغولشان کرد از اینکه بخواهند به این فرزند توجه کنند. حالِ ما نیز در دنیا گاهی اینطور است. عمر گذشت اما چه چیزی تحصیل کردیم؟ هیچ. مشغول چیزهایی بوده‌ایم که ما را از اصل بازداشته است.

این قضیه را از یکی از اساتید اخلاق یعنی آیت‌الله میانجی شنیدم که می‌گفت در دوره رسول‌الله(ص) کسی بود که وضع مالی مناسبی نداشت و از این نظر وسعت زندگی برایش ممکن نبود. حضرت(ص) نیز به او وجهی داد تا با آن کار کند و به وضعیت خودش سامان دهد. این شخص کسی بود که به همراه رسول خدا(ص) به مسجد می‌رفت، نماز شب و نماز صبح را با ایشان می‌خواند و سپس از پیامبر(ص) جدا می‌شد. وقتی که وجه را از رسول خدا(ص) دریافت کرد، بعد از مدتی کسب و کارش به رونق رسید. اندک‌اندک از نماز شب و بعد هم از نماز صبح بازماند.

در ادامه رسول خدا(ص) به این شخص فرمودند پولی که در اختیارت گذاشته بودم را بازگردان. این اتفاق که افتاد، آهسته‌آهسته این شخص نیز به حالت قبلی خودش بازگشت. یعنی برخی‌ها تا زندگی‌شان رونق می‌گیرد، از حقیقت خود فاصله می‌گیرند. این خود خطا و یک نوع سرگرم شدن است. هنر این است که انسان به‌جایی برسد که مانند حضرت علی(ع) روزش به امارت بگذرد، اما یک ذره‌اش غیرخدایی نباشد و در دل هر لحظه از همین دنیا، اینطور عمل کنیم.

دنیا ما را از درد درونمان غافل می‌کند

قرآن می‌گوید نکند دنیا شما را از اصل بازدارد. برخی از بزرگان نیز برای این معنا مثال دیگری زده‌اند که می‌گفت شما دیده‌اید گاهی فرزند درد دارد و گریه می‌کند و مادر با سر و صدایش نظر فرزند را جلب می‌کند و او از گریه باز می‌ایستد. می‌گفتند دنیا با ما اینطور عمل می‌کند و ما درد درونمان را متوجه نمی‌شویم. قرآن می‌گوید که دنیا برای انسان زینت است. دنیا چرب و شیرین است و انسان را به خود جذب می‌کند و انسان را از اصل بازمی‌دارد.

خداوند در شب معراج به رسول خود فرمود ای احمد چرب و شیرین دنیا تو را فریب ندهد، آنطور که بچه را فریب می‌دهد. گاهی انسان به جایی می‌رسد که حب دنیا در دلش وارد می‌شود و حب دنیا هم راس همه خطاها است. تا انسان احساس تعلق کند، سرآمد همه خطاها آغاز شده است.

در قرآن فرمود دنیا برای شما تبدیل به زینت می‌شود و این زینت انسان را به خود مشغول می‌کند و یکی از مشکلات همین تعلق نسبت به دنیا است که زیر سر اطمینان و توجه و تعلق است. برخی نیز گفته‌اند که فشار قبر همین تعلق به دنیا است و چون آماده آنجا نیست، به او فشار می‌آید، لذا باید به گونه‌ای عمل کنیم که این تعلق برداشته شود و برخی از بزرگان بوده‌اند که وقتی چیزی در کامشان شیرین می‌آمد، دیگر نمی‌خوردند.

انتهای پیام
captcha