توجه به خلقت از خاک، انسان را مهذب می‌کند
کد خبر: 3899787
تاریخ انتشار : ۲۹ ارديبهشت ۱۳۹۹ - ۱۷:۱۲

توجه به خلقت از خاک، انسان را مهذب می‌کند

امام موسی صدر با اشاره به نکات تربیتی آیات جمع کردن استخوان‌های انسان پس از مرگ، می‌گوید اگر کسی توجه کرد که از خاک خلق شده، به تهذیب توجه می‌کند و چنین کسی دیگر طغیان نخواهد کرد و پی می‌برد که بزرگی او به اندیشه و اراده‌اش وابسته است.

به گزارش ایکنا، بیست‌وسومین جلسه تفسیر قرآن امام موسی صدر با ارائه شریف لک‌زایی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، شب ‌گذشته، 28 اردیبهشت‌ماه، به صورت مجازی برگزار شد و از جمله موضوعات مطرح شده در این جلسه بررسی نگاه تفسیری امام موسی صدر درباره مسئله تسبیح و تنزیه و همچنین معاد بود که در ادامه متن آن را می‌خوانید؛

آیه‌ای که در باب تنزیه و تسبیح مورد اشاره امام قرار گرفته است آیه 36 سوره یس است که فرمود: «سُبْحَانَ الَّذِي خَلَقَ الْأَزْوَاجَ كُلَّهَا مِمَّا تُنْبِتُ الْأَرْضُ وَمِنْ أَنْفُسِهِمْ وَمِمَّا لَا يَعْلَمُونَ؛ پاك [خدايى] كه از آنچه زمين مى ‌روياند و [نيز] از خودشان و از آنچه نمى‏‌دانند همه را نر و ماده گردانيده است.» آیه به تعبیری که امام دارند می‌خواهد معجزه‌ای را بیان کند. شاید در گذشته به تعبیر امام موسی صدر، نسبت به چیزی که در هستی می‌گذرد نگاه بسیطی وجود داشته، اما این نگاه در طول تاریخ با دریافت دانش‌های جدید متحول شده و با توجه به علوم روز، مقدار زیادی پیش رفته است.

صحبت امام موسی صدر از مفهوم جفت‌ها

از این جهت تصوری که در مورد بحث اینکه خدا خیلی از موجودات را زوج آفریده، تصور بسیطی بوده است. اما امروزه با توجه به دانش بشری می‌دانیم خداوند هر چیزی در زمین آفریده را به صورت زوج خلق کرده است. تعبیر امام این است که این آیه سوره یس، از معجزاتی است که امروزه علم هم آن را اثبات کرده است. البته ایشان بحث زوج را که مطرح می‌کنند، مانند خیلی از مفاهیم دیگر به صورت گسترده‌ای نگاه می‌کنند که مونث و مذکر بودن بخشی از آن تلقی می‌شود. اما ایشان به این مذکر و مونث بسنده نمی‌کند و از مفهوم جفت‌ها سخن می‌گوید.

چیزی که امام موسی صدر ترسیم می‌کند این است که ایشان در این گفتار و ذیل تفسیر آیه و همچنین در گفتار روز حساب و برخی از گفتارها، بر آن است که آیات را با زبان روز مورد بحث قرار دهد و از علم روز و پیشرفت‌های آن برای تبیین آیات بهره ببرد. این در حالی است که ایشان معتقد است قرآن کتاب علم، فلسفه، داستان، شیمی و فیزیک نیست، بلکه قرآن کتاب هدایت است و چیزی که از آیه استنباط می‌کند نیز یک نکته تربیتی است.

تنها خدا است که حق تشریع دارد

ایشان تعبیرش این است که در برابر این آیه با خشوع می‌ایستیم تا برای ما ثابت شود که قرآن کریم کتاب و معجزه خدا و ارشادی از سوی او است که متوجه شویم آفریننده انسان، خالق هستی است و دین سعی در درست کردن روابط انسان با هستی دارد و خدا است که می‌تواند تشریع کند. چون فقط اوست که به همه حقیقت موجودات آگاه است. با توجه به نکته تربیتی که از آیه اخذ می‌شود و آن تکیه بر خدا برای اداره جوامع و روابط انسانی است و آنچه که باید در هستی باشد، در پایان این گفتار به بحث تشریع و قانون‌گذاری هم اشاره می‌کند. یعنی خداوند است که می‌تواند به تصحیح روابط انسان با هستی کمک کند و این روابط را برای ما سامان دهد و خدا است که از حق تشریع برخوردار است.

بنابر این، این بحث بیان یک معجزه از سوی قرآن است که همه موجودات به صورت جفت خلق شده‌اند و از نظر ایشان جفت معنایی اعم از مذکر و مونث دارد. البته این روش ایشان است که همه مفاهیم یا خیلی از مفاهیم را به نحو گسترده‌ای مورد توجه قرار می‌دهند و این گستردگی موجب می‌شود برداشتی که از آیه اتخاذ می‌شود، همراه با نکات جدیدی باشد. نتیجه تربیتی این آیه این است که آفریننده انسان که خالق هستی است، باید بتواند روابط هستی و روابط انسان با هستی را مدیریت کند، چون اوست که از همه حقایق آگاه است.

گفتار بعدی امام، با عنوان روز حساب است و این نیز یک گفتار کوتاه در مورد آیات 78 تا 80 سوره یس «وَضَرَبَ لَنَا مَثَلًا وَنَسِيَ خَلْقَهُ قَالَ مَنْ يُحْيِي الْعِظَامَ وَهِيَ رَمِيمٌ قُلْ يُحْيِيهَا الَّذِي أَنْشَأَهَا أَوَّلَ مَرَّةٍ وَهُوَ بِكُلِّ خَلْقٍ عَلِيمٌ الَّذِي جَعَلَ لَكُمْ مِنَ الشَّجَرِ الْأَخْضَرِ نَارًا فَإِذَا أَنْتُمْ مِنْهُ تُوقِدُونَ» است. ایشان در این گفتار، برآمدن در آخرت را مد نظر دارد و پرسشی مطرح می‌شود که انسان چطور در آخرت دوباره زنده می‌شود و چطور از وضعیتی که در آن همه اجزای بدنش به خاک رسیده و تبدیل به خاک شده و حتی استخوان‌هایش نیز پوسیده، چطور ممکن است به صورت یک انسان جدید درآید و به حساب او رسیدگی شود.

آفرینش نخستین سخت‌تر از آفرینش دوم است

خدا در این آیات به تعبیر امام، این را ابتدا با یک کنایه‌ای پاسخ می‌دهد که آفرینش انسان چطور بوده است و چرا انسان‌ها در باب آفرینش خود نمی‌خواهند تامل کنند؟ آفرینش نیز معجزه‌ای است و می‌تواند انسان را شگفت‌زده کند. امام موسی صدر می‌گوید خدایی که انسان را اولین‌بار خلق کرده، آفرینش نخستینش نیز امر دشواری بوده است و چرا از این سوال نمی‌کنیم؟ خود این آفرینش نخستین نیز می‌تواند مورد اعجاب باشد؛ چراکه آن هم به یک معنا، به معنای جمع کردن چیزهای پراکنده در زمین است.

انسان از خاک برآمده است. اما چطور این اتفاق افتاده است؟ امام می‌گوید جسم ما با غذا و آشامیدنی‌های مختلفی پرورش پیدا می‌کند که این خوراک روزانه انسان از مناطق مختلفی به او می‌رسد و همه این خوراک و نوشیدنی‌ها که انسان از آنها بهره می‌برد از خاک برآمدند و انسان وقتی از اینها تغذیه می‌کند با مناطق بسیاری ارتباط برقرار می‌کند. به نوعی خاک خیلی از مناطق در بدنش می‌آید و بدنش را رشد می‌دهد. ایشان می‌گویند همه خوراکی‌ها، خاک مناطق مختلف بوده که به غذا تبدیل شده و به ما عرضه شده‌اند. حتی گوشت‌هایی که انسان می‌خورد نیز محصولی است که از مناطق مختلفی به آن رسیده است.

جمع شدن استخوان‌های انسان پس از مرگ جای تعجب ندارد

بنابر این، پاسخ ایشان به این پرسش که چطور ممکن است، انسان زنده شود، در حالی‌که همه اجزای بدنش پوسیده و در تمام زمین منتشر شده؟ این است که وقتی می‌بینیم انسان در مرحله اول از مجموعه‌ای از خاک‌های پراکنده در زمین که به مواد عذایی تبدیل شده‌اند، تشکیل شده، جای تعجب نیست که اگر استخوان‌های انسان پراکنده شود و سپس این خاک‌ها نیز در همه‌ جای زمین منتشر شوند و خدا بار دیگر آنها را جمع کند.

ایشان می‌گویند که این کارِ اول سخت‌تر از کار دوم است، چون کار دوم می‌خواهد چیزهایی که بوده را جمع کند، اما وقتی دارد چیزی را می‌سازد که اصلا از ابتدا وجود نداشته، دشوارتر است. پس خلقت نخستین شاید به نوعی به تعبیر قرآن سخت‌تر باشد. ایشان می‌گوید یک دریافت جدیدی از آیه می‌توانیم دریافت کنیم و آن این که می‌فرمایند بدین معنا نیست که انسان فقط از خاک آفریده شده، بلکه معنای دیگری دارد که هر انسانی چنانکه اکنون هست، متشکل از مواد غذایی است که می‌خورد و آشامیدنی‌هایی است که می‌نوشد.

بنابر این، سه نتیجه تربیتی می‌توان از آیات اخذ کرد و امام موسی صدر هم به آنها اشاره می‌کند؛ یکی اینکه انسان از خاک است و مقصود از تمرکز قرآن روی این مسئله، تهذیب و جلب توجه به اینکه آدمی از خاک است. وقتی به این نکته توجه کند، یک مقدار نگاهش به هستی متحول می‌شود و بحث تهذیب را جدی‌تر تلقی می‌کند. دوم اینکه، او با فهم این مسئله، طغیان نمی‌کند و کبر نمی‌ورزد. اگر احساس کند که اصل او از خاک بوده و به خاک بازمی‌گردد و انسان محصول چیزی است که اگر در موردش تامل کند، امکان طغیان را از او می‌گیرد و نکته سوم اینکه انسان بداند عظمت و بزرگی او به تفکر، اندیشه، عزم و اراده است که امانت الهی است و به انسان اعطا شده تا رسالت خود را محقق کند.

انتهای پیام
captcha